*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

هذیونهای شبانگاهی ِ قاصدک

 

  

 

بارالها یاری ام کن ؛ خسته ام               همچو مرغی درقفس؛ پر بسته ام 

ای خدا من خسته ام ؛ خاکم بکن          یا که اول پاک و بعد خاکم بکن 

یاری ام کن ای خدا سرگشته ام           ازطلا گشتن پشیمان گشته ام  

 

ای خدا " ای خالق جنّ و ملک           من نمیخواهم دگراین قاصدک!! 

چونکه هرشب یک پیام ازچپ و راست         مینوازد بنده رابی کم و کاست 

دوستی گوید*دروغ ممنوع*! کو؟             از پی تخریب گشتی بذله گو؟!  

آن یکی گوید : مجیز ِهاله "گو           شادی محمود بیا حرفی بگو !

کم اشارت کن به آن هالهء سبز          کم بگو "یاران" همه باشید سبز 

تهنیت گو یک شبی محمود را                 گو مبارک منصب مسعود را !!

وآن دگر گوید:مگو این " آن بگو                 کم بشین شبها و هی هذیان بگو 

اون پروفایله نوشتی تو وبت؟؟!               گورخود را کنده ای با این وبت!  

دخترم گفت:بابایی"خیلی بدی!                این چه حرفی بودبه محبوبم زدی؟!

بر بسیج ُ ناجا و  واجا  نـتاز !                  کم به وبلاگ ِ در ِ پیتت بناز !!

کم بگو دزدیده اند رأی منو!              ازمکافات عمل غافل مشو !  

آن یکی گوید:حاجی"بیشتربگو            من که میترسم بگم"پس تو بگو 

گفته ام صدبارکه حاجی نیستم!            وقتی تونیستی منم پس نیستم! 

مدح محمودگوی" انعامت دهند             سیب زمینی بهریک شامت دهند!  

دوستی گوید: بَـبم جان ! گند زدی!               گند بر دنیا و عقبایت زدی!

گفتمش: کم کن مرا شیر ژیان !               خسته ام باورکن از زخم زبان ! 

چونکه هرشب میزنم من جیغ  و داد         دوستی سیبی مرا انعام داد! 

گفته از ایران و ایرانی بگو                      خانه گشته رو به ویرانی" بگو 

از ندای سبز " آیا گفته ای؟                   یا چو دیگرمردمان خوش خفته ای؟!  

ازچه میترسی ترا که باک نیست          قاصدک که خانه اش برخاک نیست 

یک نسیم صبح گاهی بس ترا            تا که از بندجهان گردی رها 

گویمش:تا زنده باشد یک جوان          غم مخور"ایران بماند جاودان  

چشم بدخواهان ایران کور باد               دشمن این آب و خاک درگور باد 

توبمان" ایران من"جان منی      توعزیزی"برتر از جان منی 

 

 *اشاره به لوگوی بالای وب درهفته گذشته میباشدکه جویایش شدند

پ.ن.تمامی این ابیات نقل قولهای دوستان قاصدک درقالب نوازشهایشان بود.!   

وعده دیدار ِتموم عاشقان و منتظران عدالت در قاصدک آدینه ها 

بیاری حق تموم جمعه ها به روزه...

شادباشید وهمگی سلامت!...یاعلی مدد

نظرات 102 + ارسال نظر
مصطفی جمعه 19 تیر 1388 ساعت 04:15 http://mostafaarya.blogsky.com/

سلام
واقعا وبتون زیباست.
برای ما تازه کارها البته در بلاگ اسکای یک رویاست.
لطفا مرا یاری کنید تا بتوانم بنویسم.
منتظرم شما هستم.
یا علی

واقعا باور کنم که خوندی؟؟؟..!!..خوش باشی.

غریبه جمعه 19 تیر 1388 ساعت 04:33 http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام به قاصدک گرامی

این یکی دیگه خصوصی نیستا معدوم نگردد یک وقت....

بابا شاعر ها باید بیان پیش شما لنگ بندازند بخدا .....

شعرتون حرف نداره شعر نیست حقیقته که ما داریم باهاش دست و پنجه نرم میکنیم.....یاد شعر موسی و شبان افتادم...ریتم خوندنش این شعر رو یادم انداخت.....

منم باید بگم البته با تقلب

برای کامنت گذاشتن

برای شما...

.بار اله یاریم کن عاجزم

تا بگویم در جواب این شعر ناب



ما بگوییم قاصدک تو هی بگو

هی بگو از این و ان هم باز بگو

گر که من هم چون تو حاجی نیستم

اما تو خود گفتی پس تو بگو...

من چه گویم که شعر تو شعر نیست

شعر حال ماست و تزویر نیست

گرچه حق گویی تو خوش نباشد برای او


اما

تو بگو حق را بگو حق را بگو

چون که سبز پوشان جز حقیقت نگویند چیزها ....



از ندای سبز ایران گفته ای

از ندای حق ایران گفته ای


قاصدک را خفتنش ارام نیست

چون ز حق گوید سخن بس ...

.او را هیچ ، باک نیست


توبمان " ایران من " جان منی توعزیزی " برتر از جان منی



واقعا جدی میگم خیلی زیبا بود و البته باید ببخشید اینهمه زیاد حرف زدم


انشا الله که همیشه زنده باشید و با عزت زندگی کنید

و خداوند همه ما را اول پاک کنه و بعد خاک کنه

بد بختی تعریف کردنم بلد نیستم

وگرنه خیلی شعرتون تعریف داره

و زبان بنده حقیر ناتوان از بیان ان

موفق باشید



بانوی گرامی..شما که منو نابودکردید.نه نوازش!!..شرمنده نکنید تو رو خدا..
ممنون از حسن نظر و توجه تون..زنده باشید وسرافراز...یاعلی مدد

مریم جمعه 19 تیر 1388 ساعت 07:38 http://www.raze-nahan.blogfa.com

سلام قاصدک عزیز
خسته نباشید
خیلی قشنگ بود . فکر می کردم پستت تون هلووووووووو باشه اما نه تا این حد !
می دونم برای سرودن این شعر زیبا خیلی زحمت کشیدید دیشب بارها به وبتون سر زدم برای این که شاهکار شما رو ببینم .
چقدر لذت بردم وقتی کلمات و جملات گهر بار خودمو تو این شعر دیدم ! بازم از این کارها بکنید . ( رضایت بلاگفایی)
البته جملات بانوی سیب رو هم به راحتی تشخیص دادم .
دست شما درد نکنه . ( گل و خنده ی بلاگفایی )
مطمئنم این پست ، برای سایر دوستان هم جالبه.

خب من مدیون جملات گهربار دوستانم...شما را که دیگه نگوووو!!.یه باربایدمجزا ازخجالتتون در بیام!!!!!.....خوشحالم خانوم معلم نمره قبولی دادن..خیلی.....زنده باشی و سرافراز...یاعلی مدد
...............................................................................
خانوم معلم..
وبلاگتون اصلاْ کامنت دونیش باز نشد...وگرنه مینوشتم:سلام(گل)!!!!
..........
الان ساعت۳بامداده(یکشنبه۲۱تیرماه۱۳۸۸)فقط ازاین طریق به عقلم رسید خبربدم!!!

صبور جمعه 19 تیر 1388 ساعت 07:46 http://sangesabor.blogfa.com

سلام ادینه خوش

به به ! به به !
بازم قاصدک و یک ابتکار جالب ودیدنی !!
پاسخ کامنت ها با شعر!! احسنت!
خوب من باید خیلی بگردم تا ببینم چی گفتم تا پیدا کنم کدوم بیتش مال منه!!

ولی جدا دستتون درد نکنه عالی بود
جناب قاصدک یعنی ما دوستان اینقدر باعث عذاب شما بودیم که در بیت اول اینقدر اعلام عجز کردید و خستگی؟

ما همه ی امیدمون به قاصدکه اگه شما نمیخواهید مشگل خودتونه

خوب دیگه نمیدونم چی بگم فقط بگم که دلنوشته ی دلنشینی بود

شاد و سر افراز باشید

آدینه شما هم خوش و همراه باسلامتی...ممنون از حسن توجه تون..
نخیر.بنده وامدار تمامی دوستان هستم...اون ابیات اولیه هم...خب کیه که راضی به وضع موجودخودش باشه؟!؟!..یادتون نره رفتیدحرم دعامون کنید..خیلی...خوش و کامروا باشید..یاعلی مدد

عباسی جمعه 19 تیر 1388 ساعت 09:11

سلام

به خدا همش خوندم (اینو گفتم که مثل کامنت اولی نگید "یعنی باور کنم که شما خوندید")خیلی جالب بود و اگر تو بلاگفا بودید شونصد تا گل نثار هر بیت شعرتان میکردم چیکار میشه کرد دست ما کوتاه و گلها در بلاگفا و باز اگر در بلاگفا بودید به قول بعضی ها برای چنان فشفشه بدر می‌کردم که در تاریخ ساخت فشفشه تک باشده (ماجرای فشفشه را می توانید از بعضی ها اطلاع لازم را بگیرید ) واقعا دستتون درد نکنه و به قول بانوی گرامی غریبه " شعر نیست حقیقته که ما داریم باهاش دست و پنجه نرم میکنیم" واقعیت که همه از گفتن آن ترس داریم و به قول خودتان

ازچه میترسی ترا که باک نیست
قاصدک که خانه اش برخاک نیست

یک نسیم صبح گاهی بس ترا
تا که از بندجهان گردی رها

گویمش:تا زنده باشد یک جوان
غم مخور"ایران بماند جاودان

حیف که اکثر ما درگیر خانه خاکی شدیم و از افلاک بی خبر ...

قاصدک وای به حالت اگه چیزی بنویسی که به من بر بخوره !!!!!

خوبی آقاعباسی؟!!
این که بالامیبینی فشفشه قبل از شعربودکه منودست به عصا کرد...خیلی..
وگرنه آنچنان نوازشی داشتم براشون تا برن حالشوببرن..!!!.بلاگفایی هم حالشوببرن!
اون ابیاتی که نام بردی آرمانهای منه.هنوزخیلی مونده ازخاک به افلاک رسیدن..کاش یه قاصدک بودیم..باد منزلگاهمون بودو بس...
ممنون آقاعباسی..زنده و سلامت باشی..یاعلی مدد

افسانه جمعه 19 تیر 1388 ساعت 09:15 http://www.morvaridesiyah.com

با سلام و عرض پوزش به خاطر کامنتی که قبلآ براتون گذاشتم
واقعآ عذر خواهی میکنم .
وخوشحالم که با دوست عزیزی مثل شما آشنا شدم.
شعر زیباتون روخوتدم و خیلی لذت بردم از اینکه بعضی از واقیت ها رو به زبان طنز گونه گفتید.
واقعآ بهتوت تبریک میگم
و باز هم منتظر حظور سبزتون هستم.
و درآخر باز هم عذر خواهی
با آرزوی موفقیت و پیروزی
یا علی

خوشحالم دوباره زیارتتون کردم...خب من مجبورمیشم اول با هردوستی یه دعوای درست حسابی بکنم !! بعداون دوست یا میره و پشت سرشم نگاه نمیکنه!!.یا بازمیگرده و من مجبورمیشم بگم عذرمیخوام اگه تندرفتم و صریح باهاتون حرف زدم!!!..براتون آرزوی روزهای خوشی را دارم..یاعلی مدد

ستاره جمعه 19 تیر 1388 ساعت 10:08

سلام و صبح جمعه شما بخیر

زبانم قاصر است از سروده ی زیبای شما
واقعا ریتم آن مثل شعر موسی و شبان است و کمتر از آن
هم نیست.
شما ذهن خلاقی دارید.یکبار با زیر نوشت کامنت جواب میدهید و یکبار با زبان شعر و بعنوان یک پست
باز هم مطلب شما جای نوشتن دارد.
در پناه حق

آدینه های شما هم به میمنت و مبارکی انشاالله...ممنون ازحسن نظرتون..
اختیاردارین..اینگونه تعاریف منو خیلی اذیت میکنه..!.اذیت بخاطر اینکه حس میکنم بارسنگینی را برداشتم.نکنه زیر این بار له بشم؟!!..معمولا دوست دارم پست هام طولانی باشه..مثل کامنتهام که نمیتونم فقط سلام و خداحافظی کنم!!.ولی توی همین پست اخیرهم چندتا ازدوستان گوشزدکردن که آدمها حوصله وقت صرف کردن ندارن!!.کمتربنویس..منم بانوشتن ۲۷ بیت اطاعت امرکردم!!!!!!!!...شاد باشید...یاعلی مدد

فاطمه جمعه 19 تیر 1388 ساعت 10:51 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام و روزتون بخیر...
نه بابا خوشمون اومد چه شعر توپی نوشتین من یکی که حظ کردم.هم واقعیت رو گفتین هم خیلی بامزه و درصد هجوش خیلی بالا بود.من که گرفتم منظور کنایه هاشو.من که تو کنایه ها نبودم الهی شکر.
اول بیت گفتم بابایی و شعر غمگین!! ولی بقیشو خوندم گفتم نه داره شاد و بامزه میشه نمیدونم چی بگم بجز اینکه عالی بود عالی.
وبتونم در پیت نیست این بلاگفای ماست که در پیته که اصلا باز نمیشن و جونت بالا میاد تا باز میشه.

جون من بالا میادتا وبلاگ شما باز بشه؟؟؟!!.خب منم جون به لب میشم تا یه نظر برات بذارم
دخترخووووب و مهربون..شما که چیزی نگفته بودید تا من جوابتونو بدم(منوکنایه؟؟!!!)
شماهمیشه فقط لطفتون شامل حال من شده..خب یه ذره دعوامون کن!!

فاطمه جمعه 19 تیر 1388 ساعت 10:58 http://www.omresokhteh.blogfa.com

چه بگویم؟ سخنی نیست
می وزد از سر امید،نسیمی
لیک،تا زمزمه ئی ساز کند
در همه خلوت صحرا
به رهش
نارونی نیست
چه بگویم؟سخنی نیست
پشت درهای فرو بسته
شب از دشنه و دشمن پر
به کج اندیشی
خاموش
نشسته ست
بام ها
زیر فشار شب
کج،کوچه
از امد و رفت شب بد چشم
خسته ست
چه بگویم؟سخنی نیست
در همه خلوت این شهر
اوا
جز ز موشی که دراند کفنی نیست
و ندر این ظلمت ها
جز سیا نوحه ی شو مرده زنی،نیست
ور نسیمی جنبد
به رهش،نجوا را،نارونی نیست
چه بگویم؟
سخنی نیست
یاعلی

چرا سخنی نیست؟؟!۱.کلی حرف توی این شعربود..فقط نگفتی اثرکی بود
منکه فکرکردم مال شاملو باشه..اگراشتباهه بگوتاآبروم نره..آبروداری کن دیگه!!
بازم ممنون از توجهت ...زنده باشی...دعام کنی هاااااااا...یاعلی مدد

پگاه جمعه 19 تیر 1388 ساعت 12:45 http://www.pma88.blogfa.com

سلام قاصدک مهربون....
شعراتون مثل همیشه عالی بود...
خیلی از حرفای دل ما رو اینجا گفتین...
باورتون می شه چندین بار خوندم و هر بار حس جدیدی درونم بیدار شد...
امیدوارم همیشه سلامت باشین

به امید روزهای سبز و شاد

چرا باورم نشه؟؟؟!!.من که میدونم شما همیشه لطف دارید نسبت به بنده..
خوشحالم که خودتون تشریف اوردین..چون امروزصبح که خسته بودم و بازم سینوزیت نذاشت نت باشم.!.ولی غروب اومدم خدمتتون بلاگفا منو شرمنده دوستان میکنه و نمیشه سراغشون را بگیرم..زنده باشی..یاعلی مدد

مصطفی جمعه 19 تیر 1388 ساعت 13:02 http://mostafaarya.blogsky.com/

سلام
من شعرتونو خوندم.
من خودم سبزم و دو وبلاگ که جزو دوستانه برای خودمه و بیشتر به اخبار قلم و خبرهای تظاهرات مربوط می شه.
من از این نوازشهایی که دوستمون کردند بلد نیستم.
وبلاگ من در میهن بلاگ تازه و بعد از چند روز فیلترینگ میهن بلاگ باز شده.
من4 سال پیش آقای موسوی را از طریق استادانم می شناختم و به ایشان رای دادم و حال برای صیانت از رای خود در خیابان ها جویای آن می شوم.
بازم معذرت می خواهم که به طور کامل شعر شما را نخوانده بودم.
منتظر قدوم سبز شما هستم

آقا مصطفی دوست عزیز..اشتباه نشه..من نمیگم ازم تعریف کنید..ولی بهم حق بدید که دوستی تازه وارد بیاد و بدون هیچ مقدمه ای فقط بگه پیش منم بیا.!.خب منم میگم شماکه زحمت کشیدید و اومدید.لااقل به نوشته منم توجه میکردید..مطمئن باشید من خودمو مدیون کسی نمیذارم..سریعاْ میرم خدمت اون دوست!!!
اصلا هم نیازی نبود ثابتم کنید که سبزید!!!.ولی خوشحالم که سبزید!!!
میام خدمتتون..موفق باشید...یاعلی مدد

محمد جمعه 19 تیر 1388 ساعت 14:14 http://dardodeleferagh.blogfa.com

سلام حاج سید خوبی خدا وکیلی حال کردم مخصوصا اون بیتی که درباره حاجی گفتی ای ول.دوست دارم.خدا وکیلی جای خلیل جوادی رو گرفتی.بازم بگو حاجی.می خوام برم ادینه ها.یا علی

بابا بی خیال...تو یکی منو کچل کردی با این حاجی حاجی گفتنت!!!
اقلا اون سید را نگوووو..خب همه دان میپرسن مگه تو سیدهم بودی؟؟؟اگه سید بودم که شال سبز را نمیذاشتم یکی دیگه سرقت کنه؟؟!!!...ممنون از لطفت..به خلیل جوادی حق میدم ازدستت شکایت کنه بخاطر همین حرفت!!!!..شادباشی..یاعلی مدد

امیر علی جمعه 19 تیر 1388 ساعت 15:50

سلام دوست من . وبلاگ بسیار زیبایی داری،لطفا به وبلاگ من هم سر بزن!!@@
اونجا میتونی کلیپ های زیبا دانلود کنی!
دوست تو ، امیر علی

امروز حدود۵تا کامنت بلندبالای تبلیغاتی داشتم!!.همه شونو انداختم تو سلط ! آشغال!!!
خب من نمیخوام پولداربشم.
(یعنی ازطریق وبلاگم نمیخوام..چون این سوءاستفاده از محبت دوستامه!!!)
اصلا هم از دانلود کلیپ خوشم نمیاد...بابا ولم کنید..
چی میخوایدازجونم؟؟؟!!..دیگه نبینم بیای اینجاراخط خطی کنی هااااا

رمضان جمعه 19 تیر 1388 ساعت 18:54 http://mighat61.blogfa.com

سلام بر غزل قاصدک عزیز، و دوست جانباز من
1- اشعار زیبایی سروده اید من تازه فهمیدم شما شاعر هم هستید
2- به خاطر طبع شعرتان به شما تبریک می گویم.
3- از کسی که تاکنون نتوانسته حتی یک بیت شعر هم از خودش بگوید توقع نقد نداشته باشید.
4- لطف کنید در صورت امکان یک کمی قالب سنگین وبلاگتان را سبک تر کنید. ما که شهرستانی هستیم باید موقع ورود به وبلاگ شما یک چرت بزنیم تا وبلاگتان باز شود.
5- متشکرم. دست حق نگهدارتان..

دوست گرامی جانباز عزیز آقای کاوسی
ممنون از تعاریفتون.ولی منوشرمنده نکنید..باورکنید دارید به شعرا با این حرفتون توهین میکنید!!
آخه منکه شاعرنیستم..داشتم وب در پیتمو معرفی میکردم!!..آقا کاوسی.میبخشیدآآآ
شما خب سیستمت ایراد داره!!!.چون همین حرفو به چندنفردیدم گفتید که قالبت سنگینه!!!
قاصدکو سنگینی؟؟؟!.همه به من میگن چقدرتو سبکی؟!!!...سلامت باشی و برقرار..یاعلی مدد

م.عروج جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:13 http://shabtub.persianblog.ir

سلام بابایی
پستت خیلی قشنگه. مخصوصا عکسی که کذاشتی که دیگه محشره.
.
راستی جوابیه هم داری ها......

محمدآقا ممنون از تموم توجهت!!..شرمنده کردی آقااااااا..قابل شما رو نداره..یاعلی مدد

alnilam جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:20

سلام!
از بس ذوق داشتیم بخوانیم زودتر این نوازش را آمدیم کپی گرفتیبم میرویم میخوانیم فردا می آییم! !
یاعلی

ولی میدونم دختربابایی.بعدازخوندن این پست ذوقش تبدیل به خشم میشه!!!
ممنون که اومدی..فردا منتظر گرفتن سوژه بعدی ازدختربابایی هستم!!.زنده باشی

مریم جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:23 http://ghasedakekhial.blogfa.com

سلام قاصدک
اول بذارین گله کنم چرا بهم خبر ندادین بعد نظرمو می گم

اول شما ساعت ارسال پست را بخون..میبینی که ..خب منم آدمم..خواب و خوراک هم دارم..نمیشه که تا صبح بنویسم..بعدتاشبش هم دعوت کنم.!!..الان اومدم نت که چندتا دوستمو دعوت کنم که تازه باید جواب کامنتهای قبل را بدم..

محمد جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:29 http://dardodeleferagh.blogfa.com

سلام حاج سید خوبی پس چرا نظر منو تایید نکردی ناراحتم کردی یا علی

محمد آقا...آسیاب به نوبت.!!!..الان اومدم نت ..خب صبر کن...یاعلی مدد

م.عروج جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:45 http://shabtub.persianblog.ir

بازم سلام.
دمت گرم دیگه بابایی. یعنی ما نمی خونیم مطلبت رو؟ یعنی اگر دقیق به فلان قسمت شعرت اشاره نکنم یعنی نخوندم؟ خب اگه خودم رو در حدی نمی بینم که از بقیه بخوام ایراد بگیرم. می تونم ازشو تعریف کنم که؟ بعدشم من یکی اصلا بدم نمیاد که دوستان مخصوصا بابایی گلم بیان و ایرادام رو بگیرن. واسه این کار هم لازم نیست خصوصی بزان. چون اگه ایراده بزارین همه بدونن تا دیگه تکرار نشه
.
یا حق

محمدآقا.اینها رات توی وبلاگت بعنوان جوابیه نوشتم.!.بدندیدم همه بدونن منظورم چی بود
اصلا منظورم این نبود که نخوندی!!!!!..گفتم ازم تعریف کن تا خوش به حالم بشه خب[لبخند]
اگه قراره کسی هم من و نوشته هامو نقد کنه.کی بهتر از تو ؟؟
محمدآقا.من هیچ وقت به خودم این جرات را نمیدم بهت جسارت کنم..چون حتما قابل تمجیدی
(بی تعارف گفتم..میدونی که من نمیتونم حالمو از کسی پنهان کنم)
شادی و سربلندیت آرزومه...باورکن...یاعلی مدد[لبخند][ماچ][قلب]

مریم جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:46 http://ghasedakekhial.blogfa.com

شعر خوبی نوشتین
همه رو با توجه به کامنتاتون نوشتین!!!
بابا استعداد

قاصدک عزیز..ازکجا متوجه شدی اینها را باتوجه به کامنتهای همه نوشتم؟؟؟!!!!!
بابا خیلی تیزی.!!!!..ممنون که اومدی...یاعلی مدد

عباسی جمعه 19 تیر 1388 ساعت 19:59

سلام قاصدک عزیز

"قاصدک وای به حالت اگه چیزی بنویسی که به من بر بخوره "

دوماً کجای نوشته من بهتون برخورده (تعجب بلاگفایی)اینم از

بعضی(خانم معلم) یاد گرفتم

سوماً‌ در قاصدک آدینه ها یه کامنت تبلیغاتی گذاشتم

خواهش میکنم اگر کسی از دوستان و آشنایان نیازی

به استفاده از خدمات اینجانب داشت به من اعلام کنید

ما هم زن و بچه داریم خرجی می خوان نزارید ازشون

شرمنده باشم (خنده بلاگفایی).

تا یادم نرفته اعلام کنم قسطی هم کار میکنم با قسطهای

طولانی مدت و چک مدت دار .(خنده)

اولاً‌ "کاش یه قاصدک بودیم..باد منزلگاهمون بودو بس..."

کاملا موافقم (رضایت بلاگفایی)

خب منکه اونو با شما نبودم!!.گفتم با توجه به اون نوشته(وای به حالت...)
دست به عصا شدم وگرنه بیشتر مینوشتم...افتاد حالاااااااااااا؟؟؟!!!!!!
هنوز وقت نکردم برم آدینه ها..ولی خوشحالم که آدینه ها دوستی مثل شما را پیداکرده
خودم اسپانسرت میشم!!.چی خیال کردی؟!!..زنده باشی و همیشه سلامت..یاعلی مدد
.............................................................................
آقا عباسی..الان رفتم آدینه ها..تازه متوجه شدم چی میگی!!!.
اولا کامنتدونی وبلاگت بازنشد..باورکن..خیلی سعی کردم.بازنشد
ثانیاْ.من اصلا هیچ وقت هیچ مطلبی را حذف نمیکنم(چون آدم باید پای حرفش بایسته!)
وگرنه اون بالا که نوشتم خودم اسپانسرت میشم را حذف میکردم!!!
آقا من نوکرتم...!!..ممنون از تموم توجهت به حقیر..ولی جان من آدینه ها را بی خیال شو
خب این نونها خوردن نداره!!.وبلاگ مردم را نابود میکنی که چیه؟؟زن و بچه خرج دارن؟؟؟؟

محمد جمعه 19 تیر 1388 ساعت 21:47 http://dardodeleferagh.blogfa.com

سلام حاج سد خوبی اومدم که بگم دارم میرم فکر نکنم دیگه بتونم بیام و جواب این کامنتم رو بخونم.حاج سید یه آپ هم گذاشتم اگه صلاح دونستی بیا.اومدم ازت خداحافظی کنم که یه وقت از دستم ناراحت نشی بگی محمد بی وفا بود.خیلی دوست دارم خدایی دلم واستون تنگ میشه.یه۱۵ روزاز دستم راحتی.التماس دعا دارم اگه بیای اپ جدیدمو بخونی می فهمی که بیشتر واسه چیا التماس دعا دارم.حاج سید خداحافظ یا علی

بله..میدونم که باید برای امور تحصیلاتت یه چند روزی منو دلشاد کنی و نیای!!!!
ولی دلم برات تنگ میشه خب.!!..آخه هیشکی به من نمیگه حاجی جزتو!!
محمدآقا..برات آرزوی موفقیت در زندگی و درسهاتو دارم..سلامت باشی..یاعلی مدد

هادی شنبه 20 تیر 1388 ساعت 00:53 http://jazireyeto.mihanblog.com

سلام حاجی وقت بخیر
از یکی از دوستان تعریفتون رو شنیدم و خیلی کنجکاو شدم یه سر بزنم به وبلاگتون
حاجی من الان که دارم نظر می نویسم اصلا متن شمارو نخوندم فقط از روی کنجکاوی یه سر به شما زدم واز دروغ هم بدم میاد که زیادیا بهت سر میزنند و میگن زیبا بود با اینکه اصلا مطلب رو نخوندن
ولی حاجی زمون بسیج واقعی تموم شده بهتر نیست ریتم وبلاگتون رو عوض کنید وشعرایی بگید که به دل بازدید کننده بشینه
بسیج واقعی شما بودید که به خاطر آینده ی منه جوون از دو پا تون گذشتید ولی الان چی بسیجی که طرفدار ریس جمهور محترمه جمهوری اسلامی ایرانه که نیمی از بسیج بچه های ۱۸ ساله تشکیل داده که میرن مردم بی گناه و تو کو چه خیابون با اون باتون محکم میزنند به خاطر ۲ ماه کسری خدمت. به این میگن بسیج یا به قول شما باجا
به نظر من ریتم وبلاگتون رو عوض کنید این جوری طرفدار بیشتر پیدا می کنید.یاحق

آقاهادی.من ازت ممنونم که مثل خودم صریح حرفتو زدی..وچون گفتی هنوزمطلبم را نخوندی نمیخواستم حرفی بزنم.!.ولی اولاً:اکثریت قریب به اتفاق دوستانم اتفاقا چون میدونند من بدم میاد ازنظراتی که بخوان ازسرخودشون باز کنند و تعریفی الکی کنند محاله که نخونده نظربدن!!
باخوندن کامل حرفهات فهمیدم که اتفاقا بخشی از پستهای منوخوندی چون (باجا !)مال پست قبلیمه..!.ولی نمیدونم چرافکرکردی من مدافع بسیجم؟!.البته بسیج را ردنمیکنم چراکه یادگارمعنوی امام راحله..کاش همین حرفهاراهم نمیزدی و میذاشتی برای وقتیکه فرصت داشتی و بیشترمیخوندی..درضمن من هنوزشمارانشناختم.ولی مثل اینکه شناخت شما ازمن بیشتره.!.منم بانظراتت درموردبسیج تاحدودی موافقم ولی بااینکه بیام و مطلبی بنویسم تا بازدیدهام بیشتربشه!.میگم که با حفظ احترام و تشکرازهمه عزیزان اصلا درپی بیشترکردن بازدیدهام نیستم...وقتیکه میگیم دلنوشته..یعنی چی؟؟یعنی اینکه من اینجا مجالی پیداکردم تا دلتنگی هامومطرح کنم نمیخوام که گوی سبقت راازکسی بربایم..من هدفم ازنگارش اون چیزی نیست که شما ابرازکردید ولی اگرمورداقبال کسی واقع گرددنمیتونم خوشحالیموپنهان کنم.ازاونجاکه شاید باروحیاتم آشنا نباشی تمام این حرفها را دروبلاگت هم تکرارمیکنم..شاد باشی و سلامت..یاعلی مدد

یه دوست شنبه 20 تیر 1388 ساعت 01:58

سلام

وقتی زور جامه ی تقوی می پوشد .....

بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می آید.

دکتر علی شریعتی

دقیقاْ حرف درستیه.!!.
ولی من موندم این یه دوست کیه؟؟!!.
اصلا نکنه ایشون و دوست تنهایی ها هردویک نفرباشندکه هرشب منوشرمنده میکنند!!

شمس شنبه 20 تیر 1388 ساعت 02:06 http://mushtagh.blogfa.com

دیدی همچو عمر بی حاصلم
در غفلت و غافل بودم
یک شبی خفتم وانگهی دیدم که عمری خفته ام ...
فقط در سکوت خواندم و
از شب بیداری هایتان
و از دقتتان و همه و همه چیز لذت بردم و ...

دوست عزیز شبانگاهی..ممنون از توجه تون..خب شب مال خفتنه دیگه!!
بازخوبه که تا بیداربودید اینها را خوندید.خوشحال شدم از دیدارتون..موفق و سلامت باشید

دوست تنهایی ها شنبه 20 تیر 1388 ساعت 04:31

ترانه ی تاریک

بر زمینه ی سربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است
و یال بلند اسبش در باد
پریشان میشود

خدایا خدایا
سواران نباید ایستاده باشند
هنگامی که حادثه اخطار میشود

کنار پرچین سوخته
دختر
خاموش ایستاده است
و دامن نازکش در باد
تکان می خورد

خدایا خدایا
دختران نباید خاموش بمانند
هنگامی که مردان
نومید و خسته
پیر می شوند

احمد شاملو

فاطمه شنبه 20 تیر 1388 ساعت 09:56 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام ...
به قول بچه ها خوفی؟!من اینجوریا حرف نمیزنم ولی تحت تاثیر بچه ها قرار گرفتم چند روز دیگه بگذره همین زبون کردی رو هم فراموش میکنم نمیدونم این زبونو از کجا کشف کردن؟!!
اره بابایی اون شعر از احمد شاملو بود درست حدس زدین.
واسه چی دعواتون کنم اون ابجی هول شده بود واسه شعرتون بازم نظر یادش رفت باید اونم به راهش بیاریم(نیشخند) دارم کامنتای بقیه دوستانو میخونم بخصوص...بقیه ش خصوصی
درپناه حق

شما خوبی الحمدلله؟!.خب کمال همنشینه دیگه..ولی بزرگ میشی یادت میره بابایی
ولی خواهرتون نوشت که وقت نداره..مطمئنم امروز بتونه سرمیزنه..خداوکیلی درسته که با بعضی نظرات من مخالفه ولی همه نوشته هامو خونده..شما هم همینطور..ممنونم که اهمیت قائلید..زنده و سلامت باشی یاعلی مدد

سوگند شنبه 20 تیر 1388 ساعت 10:06 http://sogandenik.blogfa.com

سلام بر قاصدک عزیز وپر تلاش خسته نباشید واقعا جای احسنت داره خیلی قشنگ سرودید خیلییییی دست گلتون درد نکنه این دلتوشته هم تقدیم شما البته خیلی اشکال داره اما به بزرگی خودتون ببخشید .

قاصدک را دیدم خبری بر دل داشت گفتم از بام که برخواسته ای گفت از بام عزیزی که تو بر دل داری گفتم او را دیدی ؟ یا که او دید تو را ؟ گفت آری دیدم دلش از آینه ها روشن تر رخش از ماه فروزانتر بود زیر لب درس وفاداری داشت قدمش تخم محبت می کاشت به خدا میگوی
گفتم ای قاصدک کوچک من خوش خبر آوردی آن عزیزی که تو او را دیدی ز من او هیچ نگفت ؟ گفت چرا !! زیر لب زمزمه می کرد خدا یارش باد در همه حال نگه دارش باد گفتم ای قاصدک کوچک من چه خبر می بری از ما براو گفت مرا ؟!! خبر دلشده ای ، شیفته ای ، سوخته ای قاصدک را که وجودش همه از من شده بود من دمی بوسیدم ، بوئیدم به خدایش دادم گفتمش بار دگر چون رفتی خبر از ما بردی تو بگو ای مه من که خدا یارت باد در همه حال نگه دارت باد ودگر هیچ مگو قاصدک را با اشک به فضایش دادم او که میرفت از آن بالا گفت !!
بخدا میگویم
بخدا میگویم
بخدا میگویم

شرمنده کردین..بازم ممنون از اینکه این شعر را دوبار فرستادید.آخه اون بار نتونستم درست بخونمش.فونتش بهم ریخته بود..برقرار باشی..التماس دعا..یاعلی مدد

alnilam شنبه 20 تیر 1388 ساعت 13:16

اولا سلام!
دوما چطورید؟!
سوما اجازه بید اول به یه شکایت رسیدگی کنیم تا بعد بریم سر این شعر زیبای بترکون!
با توجه به نظرات داده شده در ÷ست قبلی شما توسط یکی از دوستان عزیز گفتم شاید بهتر باشه یه سری نکاتی رو متذکر بشم:
دوست عزیز قاصدک مهربان!! (با شما نیستم بابایی با رفیقتم!) ببینید ....هیچی ولش کن فقط انقدر بگم که اینجا فقط من تمامیت خواهم اونم فقط یه چیز! شمام رعایت کنید لطفا دیگه! خوب؟

ممنون..شما خوبید؟؟!!..قبول باشه عباداتتون....خب هنوزم که مثل قبلی!!
چکار به قاصدکهای عزیز !! داری؟!.خب اونها که همگی اعلام کردن تمامیت خواه نیستن
چشم..هرچی شما بگید..مسماْ حق باخانومهاست.!

alnilam شنبه 20 تیر 1388 ساعت 13:20

خوب حالا نوبتی هم که باشه نوبت این شعر زیباست!
نمیدونم چی بگم هرچی میگرد م واژه خوشگل پیدا نمیکنم که قشنگ بتونم بگم بابیییییی خیلی خوشگل بود! واسه چی باید عصبانی میشدم فوق العاده زیبا بود! چندین بار خوندمش بعدم نوشتم تو.ی دفتر مخصوصم!! اما بگما اختیار دارید ما هیچوقت جسارت نکردیم بگیم در پیت بلاگتون گفتیم یه چیزایی ننویسید که در پیت بشه!!!!٬(نیشخند!)
یه سوال چرا ناجا رو سبز نوشتید؟!
آخرشم که ترکونیدید آخرشم رسیدید به حرف اتحاد خودمون دیگه بابایییییییییییییییییی(نیششخند)
بقیشم خصوصی میگم!

لطف داری بابایی..خوشحالم که ننداختیش سلط ! آشغال و نوشتیش تودفترمخصوصت
در ی پیت را شما نگفتی که.1.یه دوست دیگه گفته بودمنم دیدم قفیه لنگ میزنه گذاشتمش اونجا.!
خب مگه ناجا هم سبز نیست؟!.چرا تازگی همه به سبزحساس شدند؟!
قبلا هم گفتم که من دیگه بعدازانتخابات منم! ازوحدتی که رسانه ملی ازش دم میزنه خوشم نمیآد
با هیشکی هم متحدنمیشم..اونجا هم نوشتم:
توبمان ایران ِ(من)جان ِ (منی)!!..توعزیزی برتراز جان ِ (منی)..!!.منم تمامیت خواه شدم دیگه!!

alnilam شنبه 20 تیر 1388 ساعت 13:21

یه چیز دیگه بهتر نبود به جای این قل و اینا ۴تا پرچم ایران میزاشتید اینجا؟!؟! آخه در خور سن شما نیست بابایی!!( چه شکلکی بزارم که در خور باشه؟! آهان شیطان سبز!)

چیه ؟! باز رفتی سروقت شناسنامه من؟!!.ببخشیدآآآآ.قبلاْ هم به دوستی توضیح دادم که اگر
قراربود به میل دیگران عمل کنم دیگه غزل قاصدک نیست که!!.میشد زانوی عروج۲..!!
البته..شما صاحب نظرید..هرچی بگید لازم الاجراست..ولی من نفهمیدم قل و اینا چیه؟!

من شنبه 20 تیر 1388 ساعت 13:29

سلام
خورشید عالمتاب من ، آیینه ی بخت بلند من
امید عمرم،دخترم،دیر آشنای دلپسند من
گاهی که می آید به دیدارم
چشم مرا در تیره روزی نور می بخشد
من،چون جوانان باز می یابم
در ضعف پیری،قوت بینایی خود را
دیدار کوتاه است
در لحظه ی بدرود،خورشید جوان من
با بوسه ای پر مهر می بندد دهان من
آنگاه درحالی میان شرم و شیدایی
پای عزیمت می نهد برآستان من
اماچودرچشم من اندوه میبیند
نزدیک می اید
سیگاریآتش میزند با نا شکیبایی
وان را به جای بوسه ای دیگر
درواپسین دم می نشاند برلبان من
من از ورای شعله ی کبریت میبینم
در عمق چشمانش" غم تنهایی خودرا

صبح دروغین اثر: نادر نادر پور...!!
با تشکر از : من ِعزیز !!!...............باورکنید .اینو خودم ندادم هااا.!!!

هادی شنبه 20 تیر 1388 ساعت 16:09 http://jazireyeto.mihanblog.com/

سلام حاجی خسته نباشی
حاجی من منظوری نداشتم به خدا
آخه منم شعر می نویسم
شعر که نه ترانه
ترانه عاشقونه و شکست عشقی
یه شعرم نوشتم در باره ی یه شهید
برای دوست اینترنتی که می خواست توی کنگره ی شهدا که خودشم دختر شهید بخونه ترا نه ای در باره ی پدر شهیدش ساخته بودم که ایشون به صورت دکلمه می خوند. ولی الان که دارم می بینم کسی به به فکر جانباز و شهید نیست به هرکی هم که میگم بابا ما هر چی داریم از اونا داریم همه میگن ولش کن بابا خوب عوض بنیاد شهید به خانوادشون پول های هنگفتی میده. بچه هاشون با بدترین رتبه وارد دانشگاه میشنو ...
به طوری که خودم تا چند ماه پیش از هر چی جانباز بود حالم به هم می خورد
آخه به خودم میگفتم اینا که داوطلبانه رفتن جبهه الان چرا باید فرزند اینها حق مردم رو ضایع کنند
تا اینکه همون دوست شما رو به من معرفی کرد...
................................................................
آقا هادی سلام...من هیچ جوابی ندارم برات..یعنی جوابی نمیدم برا این کامنتت.!
بقیه شم بااجازه آقا هادی حذف کردم..چون خودتم میدونی درست نیست گفتنش درملا عام!!

نبض شقایق شنبه 20 تیر 1388 ساعت 17:45



کرده ام طی صد بیابان را به شوق یک جنون
من از این دیوانه بازی ها فراوان کرده ام

منم همینطور..!!!!...ولی آدرس ندادن هم جزو همین دیوونه بازیهاست؟!!
من ازاین کارها فراوان نکرده ام.!!..بازم بیا..ممنون...یاعلی مدد

alnilam شنبه 20 تیر 1388 ساعت 20:01

سلام!
اولا قاصدکهای عزیز!!! دوما حق خانوم بودنم جدا حق دختر ته تغاری بودنمم جدا!
دوما ئه پس نچسبونیدش به من لطفا! (در پیت رو میگم!)
حساسمون کردذن به رنگ سبز من تمام لباسهام اعم از سبز و غیر سبز و بعضا مشکی رو گذاشتم توی گنجه درشم 8تا قفل زدم! هرچند این روزها بخاطر فوت دختر عموم مشکی پوشم...
شمام جان منییییییییییییی!
مگه زانوی عروج به میل دیگران عمل میکنه هان(شکلک عصبی بلاگفایی!!)
من!
همین!
ببینید چقدر ذوق دارما چوت شما که میدونی من الان کجام! و با چه شرایطی الان توی نتم!!
یااعلی

اولاْ در حروف فارسی تنوین هرگز جایی نداره خانومی.!.پس دوّمانت ! بی جوابه!!
خب منکه شاعر نیستم تا برای هریک کامنت یک بیت جداگانه بدم..تازه..همه دارن میگن کوتاه بنویس.اونوقت اگه جدامینوشتم که خودش یه مثنوی کامل میشد..راستشو بگم؟؟!!..چهل بیت را خلاصه کردم شد همینکه دیدی!!!
قبلا هم گفتم بازم بهت تسلیت میگم.خدا رحمتشون کنه..
خب چرا درست نمیخونی؟!!.منظورم این بودکه سفارشی کارنمیکنم..هرگز..
ولی انتقاد را هستم...خیلی....منم ممنونم که درشرایطی سخت شرمندم کردی.
گفتم که راضی نیستم توی معذورات قرار بگیری..خب وقت هست..سرفرصت میومدی
زنده باشی..همیشه...................یاعلی مدد

دوست سبز شنبه 20 تیر 1388 ساعت 22:29

هشدار امنیتی برای دارندگان وبلاگ: سایت آماری "وبگذر" که برخی از آن در وبلاگ خود بعنوان شمارشگر و ثبت آمار استفاده می کنند، مستقیما توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی راه اندازی شده و اداره می شود. بانیان اصلی این وبلاگ از فارغ التحصیلان مدرسه علوی که بهمراه دانشگاه امام صادق از منابع اصلی تامین نیروی امنیتی کشور است، می باشند. هرگونه تحرک شما در فضای مجازی بوسیله کدهائی که این سایت در اختیار شما می گذارد تا در وبلاگ خود قرار دهید، مستقیما به این سایت منتقل می شود. سریعا به بخش تنظیمات وبلاگ خود رفته و با حذف کدهای این سایت، آنرا غیر فعال کنید. در صورت نیاز می توانید از نمونه های خارجی استفاده کنید. آدرس سایت وبگذر: http://www.webgozar.com

سمانه یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 00:26 http://roz-siah.blogfa.com

سلاااااااااااااااااام بر دوست بزرگوارم
اول بگم این عکس شلمچه که رفتی وگرفتی کی اسم قاصدک روش بوده ملت ندیدن؟؟؟؟؟!!!!
دوم بگم که من هیچوقت از سیاست خوشم نمیاد ولی دوست دارم هرکی که داره نظرمیده در مورد سیاست عاقل وبالغ نظر بده ونه از روی تکرار حرفای مردم و جو گیری...
بگذریم عجب انتخاباتی بود خداییش والحمدالله به خیر گذشت و جای بحثی نیست..
ولی من موندم چقدر خدا دوستمون داشته وچقدر صاحب الزمان کمکمون کرد تا خیلی حقایق رو بشه ومردم از خواب غفلت بیدار بشن وببینن چه خبره دورو برشون...
من تشکر میکنم از آقای میرحسین موسوی که باعث شد با این کاراش چهره خیلی از مردم ضد انقلاب معلوم بشود ودست کشورهای همسایمونم رو بشه که چه دخالتهایی تو کشورمون میکنند وانشاالله خدا ازگناهاش بگذره چون یه کار خیلی بزرگی کرد وباعث شد مملکتمون ومردممون چشم وگوششون رو باز کنند...

من کی و کجا نامی از شلمچه بردم؟؟.الحمدلله راهیان نور ؛ مالک مطلق جبهه و جنگ شدند
اصلاْ من کی ازخودم نامی بردم(توی وبلاگم)کی گفتم من رفتم شلمچه؟؟!!
الحمدلله که انتخابات تموم شد..بله..ولی امام زمان خودشون به شما درمورد موسوی اینها راگفتن؟
ماکه ادعایی نداشته و نداریم.خدا شما را برا مملکت و مملکت را برا شما نگه داره
همیشه وقت تقسیم غنائم ! مدعی اینقدرزیاد میشه که حتی قبول نمیکنن ما ته صف قراربگیریم
همه اینها ارزانی تان باد.گرچه قبل ازاینها تصاحب شده.!!...یاعلی مدد

سمانه یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 00:32 http://roz-siah.blogfa.com

خوشحال شدم با شما آشنا شدم وافتخار میکنم بعضی دوستان وبلاگیم جانباز و معلول هستن واین باعث میشه هیچوقت احساس تنهایی وشکست نکنم وهیچوقت تو زندگی ناامید نباشم...
نمیدونم چه حکمتی هست که همچین آدمهایی دور وبرم هستن شاید باید ببینم وعبرت بگیرم(البته بگم من بچه بودم عاشق جبهه وشهیدان بودم ولی از وقتی رفتم میدون تیر وصدای تیرجنگی رو شنفتم فهمیدم عرضه ندارم اگه همون وقتها تو جبهه بودم) ولی به این نتیجه رسیدم بعضی از آرزوهای کودکی آدمها به حقیقت میرسه ویکیش خودم که آخر رفتم توبسیج و دور وبرم خانواده شهدا هستن تو وبلاگم جانبازان هستن و...دیگه احساس غرور خاصی میکنم ودلم به قول یزدیا خشه...
موفق وسلامت باشی وبازم منتظر قدوم سبزتون هستم...چاکریم مخلصیم دربسسسسسسست

!!!!!!!!!.واقعا که..!!!!!..نمیدونم چی بگم؟!!!.عرض کردم که..من هیچ ادعایی نداشته و ندارم
اون کامنت قبلتون چی بود..این چیه؟؟.شما منو مواخذه کردین بابت یه عکس!!
خب حالا بیشتر متوجه اون کامنت قبلتون میشم...پس قبول کنیداین شمایید که حرفهای تکراری زدید.نه حرف خودتون را..(درمورد موسوی و سیاست)
از ابراز احساساتتون نسبت به جانبازان و شهدا.من چون ادعایی ندارم.فقط میگم خوش بحالتون!
منتظر قدوم سبز؟؟!!!...سرور و بزرگ خودتون باشید..ولی ما مخلص همه مردم ایرانیم
هیچوقت هم مردم را ضدانقلاب نمینامم(چون شما گفتیدخیلی ازمردم ضدانقلاب..)..یاعلی مدد

سمانه یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 00:35 http://roz-siah.blogfa.com

یه سوال این شعر خودتون نوشتید ..کسی نوشته ...یا تو کتابی چیزی بوده...خیلی شعرش عجیبه..
ولی در کل جالب هست وقشنگ ...
موفق باشی

خب زیرش نوشتم که جوابیه کامنتهای دوستان قاصدکه..ولی اگرفکرمیکنید مدعی دارند.اطلاع دهید تا به همه بگم که دروغ گفتم و شعر اثرشخص دیگری بوده....زنده باشید...یاعلی مدد

هادی یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 01:23

در غیبت تو اگر مرا دار زدند
در چوبه ی دار به انتظار خواهم ماند

آقا هادی..شبت بخیر..لطف کردی..شعرقشنگی بود

دوست تنهایی ها یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 01:34

غبار آزادی

با قلم در افتادی تا شکسته ای آنرا
با زبان در افتادی تا که بسته ای آنرا

هر چه را که می خواهی
یا ببند یا بشکن


با سکوت گویایم،

با شعور بیدارم،

با نیاز ادراکم،

با پیام احساسم،

با سروش در گوشم،

با دلم چه خواهی کرد!؟

ای غبار آزادی! مجتبی کاشانی

طبق معمول اکثر ایام..فقط میتونم تشکرکنم.و بس...زنده باشید و سلامت..شبتون بخیر

رضا یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 06:53 http://island1383.persianblog.ir

سلام و درود فراوان بر شما ...خیلی کارهایتان زیبا است مخصوصا تصویر که قرار دادید بسیار پرمفهوم و پیام رسان و شعری زیبا ....بدلیل اینکه بروی این انتخابات حرفها و سخنان زیادی گفته شد و متاسفانه شاهد صحنه های بسیار ناپسند نیز در کشور عزیزمان بودیم ....مضنون اشعار زیبا شما هم که بسیار با احساس نوشته شده بیشتر حال هوای انتخاباتی دارد ...از صمیم قلب ارزو میکنم که همگی شیفته خدمت به این ملت باشند و نه تشنه قدرت ..زیرا همیشه خدمت های کهبه ملت انجام پذیرد در اذهان باقی خواهد ماند و به نیکی از انان یاد خواهد شد و همانطور که از قدرت طلبان نیز در تاریخ نام برده خواهد شد و مطمئنا نام نیک نیست .....برایتان از صمیم قلبم آرزوی تندرستی و سعادتمندی در تمامی مراحل زندگانی دارم در پناه حق و خدا نگهدارتان ...

آقارضا.همرزم قدیدمی. اون عکس که کارمن نیست..ولی در مورد بقیه..شما لطف دارید..
شرمنده کردی دوست من..منم همین عقیده را دارم که نیازی نیست یقه جر بدیم..!!
آیندگان بخوبی ومنصفانه قضاوت میکنندکه چه کسی خدمت کرده وچه کسانی براثربی لیاقتی؛خیانت
منم اری تودوست گرای آرزوی روزهایی بهتراز روز پیش را ازخداوند مسئلت دارم.یاعلی مدد

رضا یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 06:54 http://island1383.persianblog.ir

با سلام و درود فراوان بر شما دوست عزیز و گرامی و قلم توانمندتان و آرزوی تندرستی و سعادتمندی شما در تمامی مراحل زندگانی ، باستحضار حضرت عالی میرساند کلبه درویشی حقیر با مطلبی آموزنده با عنوان. ..". فقر و اثران ناشی از آن بر جامعه ...."...بروز شده است ..خوشحال خواهم شد دیدن کنید و نظرات ارزشمند خود را مرقوم فرمائید ، مثل همیشه منتظر قدمهای سبز و حضور گرمتان هستم .... بگورستان گذر کردم کم و بیش...بدیدم حال دولتمند و درویش ...نه درویشی بخاک بی کفن ماند ....نه دولتمندی برد از یک کفن بیش ..................درپناه حق و خدا نگهدارتان

آقا رضا..ممنون از خبرکردن بابت آپ جدیدتان...حتما خدمت میرسم.ولی
خداکنه بیای و این جوابیه را بخونی.!!
دوستان بلاگفایی...باورکنید کامنت دونی اکثر وبلاگها تون باز نمیشه.
توروخدا از من نرنجید..باورکنید زیاد سرزدم ..خب راه دیگری هم بفکرم نرسید
جز اینکه اینجا به همه بگم..زنده باشید..یاعلی مدد

فاطمه یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 08:44 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام...
من از اینجا نیستم
اهل شهری دیگر
کمی انسوتر از شرجی شب!
پشت سرمای زمستان
پس برف
وسط فصل بهار!
شهر من!شهر اقاقی
شب بوست
شهر خوش عطر گل سرخ
پر از ازادی است
اسمانش ابی است
و زمین گرم نگاه خورشید
مردمانش پر احساس
پر از لبخندند
من از اینجا گله دارم
اهل اینجا نیستم...
درپناه حق

دختر خوبم.فاطمه خانوم.من خیلی سعی کردم برات کامنت بذارم ولی کامنتهات باز نمیشه
اصلاْ اینجا به همه دوستان بلاگفایی میگم که من محاله از دوستی ناراحت باشم
اگردیدید هرچندوقت یک بار کم پیدا شدم.به اخرین کامنتی که به من دادید رجوع کنید
برای همگی اونجا جوابیه میذارم..البته خصوصی ها را نمیدونم چی بگم.!!!.یاعلی مدد

alnilam یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 09:54

سلام!
بله!
یاعلی

بله؟؟؟؟؟؟!!!!!!...آهاااااان...بله.!!!!...یاعلی مدد

هادی یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 16:44 http://jazireyeto.mihanblog.com

سلام
با دل نوشته ای درباره ی مادرم بروزم
منتظر حضور سبزتان هستم
[گل][گل][گل]

آقا هادی..نیست شما خودت زیاد برا نوشته های من وقت صرف کردی!!.منم حتماْ میام
گرچه..باورکن بعدازارسال کامنتت اودم.ولی کامنت دونیت باز نشد..دوباره میام..یاعلی مدد

علی یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 19:08 http://janbazweb.com

سلام دوست خوبم

واقعا استعداد شگرفی داری و خیلی موفق
امیدوارم همچنان رو به اوج باشی لذت بردم

ولی همیشه سعی کن از جاده اعتدال خارج نشی
خیر الامور اوسطها

علی جان..ممنون که اومدی و بالاخره سرزدی!!!..تشکر بابت تعریفت..
ولی میشه بگی من چ افراطی کردم؟؟؟.خب اون دفعه هم درمورد انتظار برام نوشتی..ولی من حضوری هم گفتم خب بیشتر مطلب را باز کن..متوجه نشدم چی گفتی..دوست عزیز جانباز..زنده باشی و سلامت..یاعلی مدد

مریم یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 20:49 http://www.raze-nahan.blogfa.com

سلام

همه ذرات جان پیوسته با دوست
همه اندیشه ام اندیشه ی اوست
نمی بینم به غیر از دوست اینجا
خدایا این منم یا اوست اینجا ؟

فریدون مشیری

خانوم معلم..ممنونم..شما هم که اهل شعرید!!!..اونم مشیری..!!
زنده باشی..همیشه...یاعلی مدد
.............................................................................
سه شنبه۲۳تیرماه.ساعت ۴:۱۴دقیقه.!!
خانوم معلم..کامنت های وبتون باز نمیشه..شب تونستم مزاحم میشم..حتما...ولی من ناراحت نیستم..فقط نگرانم که برداشت درستی نشه ازحرفهام..!!..زنده باشید

مریم یکشنبه 21 تیر 1388 ساعت 21:06 http://ghasedakekhial.blogfa.com

سلام قاصدک
حالتون چطوره؟ خوبین
من که خوبم فقط صورتمو سوزندم یکم درد می کنه ولی چیز مهمی نیست
خدافظ

دلت نسوزه..صورتو میخوای چکار؟؟..ولی چرا؟؟؟؟....امیدوارم که سلامت باشی..
ممنون که اومدی و سراغ گرفتی..تونستم .خدمت میرسم...یاعلی مدد

.. دوشنبه 22 تیر 1388 ساعت 01:28

خبر فوری : از 25 تیرماه تحریم سیمکارت های دولتی در سراسر ایران

بیانیه مهم جنبش دانشجویی :
خطوط همراه اول (سیمکارت های دولتی) را که در اختیار دارید تحریم کنید

برای نشان دادن اعتراض خود همان گونه که ۲۰ روز اس ام اس نداشتیم و در اکثر این روزها خطوط تلفن همراهمان را قطع میکردند و در ارتباط خطوط تلفن همراه اختلال مینداختند و همچنین در اعتراض به شنود مکالمات تلفنی ( ثابت-همراه) و اینکه دولت دروغگو علت قطع اس ام اس و خطوط تلفن همراه را عوامل بیگانه و خارجی دانست طبق اعلام جنیش دانشجویی از تاریخ 2۵ تیر تا ۲۵ مرداد طی حرکتی سازماندهی شده و کشوری به مدت ۱ماه خطوط همراه اول که دولتی میباشد را خاموش کرده و از سیم کارت های اعتباری ایرانسل که هم قیمت کمی داره هم غیردولتی است استفاده میکنیم.

با این کار ضرر بزرگی به مخابرات که یکی از منابع بزرگ مالی دولت است وارد می شود.
تا قبل از تاریخ فوق ( ۲۵ تیر الی ۲۵ مرداد) از تماس های بیهوده و غیر ضروری و همچنین فرستادن اس ام اس های بیهوده و جک و سرکاری و ... جدا خودداری کنید و تا اونجا که ممکنه با خطوط همراه اول تماس نگیرید و اس ام اس ندید مگر در مواقع خیلی اضطراری...
سیم کارت های اعتباری ایرانسل قیمت کمی داره...سیم کارت های دولتی همراه اول رو خاموش کرده و از سیم کارت های ارزان قیمت و غیر دولتی ایرانسل استفاده کنید تا درآمد کمتری تو جیب دولتی بره...

بهتره همین امروز خط ایرانسل تهیه کنید و شماره آن را در اختیار دوستان و آشنایان خود قرار دهید (چون همراه اول خود را از ۲۵ تیر خاموش میکنید)
لطفا به دوستان خود عمل به این تحریم را توصیه کنید.


به مدت ۱ ماه

شروع تحریم : ۲۵ تیر

خاتمه تحریم : ۲۵ مرداد

لطفا در وبلاگ خودتون هم قرار بدهید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد