غزل قاصدک

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

غزل قاصدک

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

قاصدک ِ دیار باقی

در روزهای پس از انتخابات و حوادث غمبار جاری" جمعه ای برای تدفین دوستی گذرم به

قبرستان بهشت زهرا(س) افتاد.!.تا آماده شدن میّت "سری به گورهای آماده پذیرایی مان

زدم و هوس کردم توی یکی از قبرها برای لحظه ای بخوابم!..خوابیدم...نمیدونم بگم چه حالی

داشتم؟.خوف و رجاء را توی همین دنیا دیدم!.خوش به حال اونهایی که حقی برگردنشان نیست

بخصوص حق النّاس...وای مردم " وای بر فردای مان...وای بر خیانت کنندگان بر امانت..

وای بر پایمال کنندگان حق و خون انسانهای بی گناه..وای برما..وای بر...

حتماً که نباید کاسب و مغازه دار باشی.!. ویلٌ لِلمُطَفِّفین...

خواب دیدم خواب اینکه مرده ام خواب دیدم خسته و افسرده ام

روی من خروارها از خاک بود وای قبر من چه وحشتناک بود

تا میان گور رفتم ؛ دل گرفت قبر کن سنگ لحد را گِل گرفت

بالش زیر سرم از سنگ بود غرق وحشت سوتُ کور و تنگ بود

ناله می کردم ولیکن بی جواب تشنه بودم تشنهء یک جرعه آب

خسته بودم هیچ کس یارم نشد زان میان یک تن خریدارم نشد

هر که آمدپیش حرفی راند و رفت سوره ءحمدی برایم خواندو رفت

نه شفیقی نه رفیقی نه کسی ترس بود و وحشت و دلواپسی

آمدند از راه ، نــزدم دو ملک تیره شد در پیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام تو چیست آن یکی فریاد زد ربّ تو کیست

ای گنه کار سیه دل، بسته پر نام اربابان خود یک یک ببر

در میان عمر خود کن جستجو کارهای نیک و زشتت را بگو

گفتنَم عمر خودت کردی تباه نامه ی اعمال تو گشته سیاه

دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود دست و پایم بسته در زنجیر بود

(امیر حسین میرحسینی)

کاملاً غیر سیاسی!!

پس از مرگ(1): بله میدونم که باید از پهلو خوابید.ولی مردم داشتند به عقلم شک میکردندکه مگه توقبرهم عکس انداختن داره؟!!.

پس از مرگ(2):ازمن به شما نصیحت! هرکی میخواد بمیره ویا حتی اگه میخواد امتحان کنه توقبرخوابیدن را " توی تهران این کار را نکنه!.آخه قبرهاش همه تنگه ویک اندازه.!.مجبور شدم دستهامو جمع کنم ! وای به حال دل آآآوراان و دل داران.!.بابااا زودتر رژیم بگیرید!.

ولی خدا وکیلی اقلاً در این یک مورد عدالت کاملاًرعایت شده.!.

من که به عدالت محوری آقایون شک ندارم!!.

التماس دعا...یاعلی مدد

♥قاصدک♥ شنبه 27 تیر 1388 ساعت 06:36

نظرات 98 + ارسال نظر

عباسی شنبه 27 تیر 1388 ساعت 07:38

سلام

آقا انشالله 120 سال زندگی باعزت داشته باشی

قاصد جان یه سوال داشتم شما که تشریف بردید اونجا

اندکی استراحت کردی طولش چطور هست آخه من

طولم خیلی بیشتر (قد) میگم اگه اینم مشکل سازه

به فکر چاره باشیم یا حداقل اگه شد دوتا بگیرم که

حداقل اونجا بتونیم راحت پامون را دراز کنیم اینجا که

این فرصت نصیب نشد ببینیم اونجا چه بر سر ما خواهند

آورد.

درسته تو این دنیا عمل خیری برای خودم انجام ندادم

ولی دلم به این خوش است که هیچ حق الناسی را

پایمال نکردم به مال هیچ کسی چشم ندوختم به

ناموس کسی نگاه بد نداشتم و سعی کردم کسی

را از خودم نرنجانم امیدوارم هنگام عبور از پل صراط

کسی باشد که دست من گناهکار را بگیری و اگر نباشد

ولی به حال من و افراد چون من که ........(گریه بلاگفا)

التماس دعا

یا علی

آقاعباسی اولا واقعا ممنون که همیشه هم اینجا و هم آدینه ها شرمندم میکنی.گرچه من برای آدینه ها از کسی سعی میکنم تشکر نکنم چون همه صاحب خونه اند..واما بعد..آقا عباسی.خوش بحالت که حق الناسی به گردنت نیست..البته من معتقدم مردم ایران اکثراْ بسلامت عبور میکنند چون خب تودنیا فشار قبر وگرسنگی و فقر و فلاکت! این چیزها را تحمل کردن.!!.آقا عباسی.!.من میگم عدالت را بطور کامل رعایت کردن شما زیاده خواهی میکنی؟؟خوش به حال خودمون که طول مون را صدام اندازه عرض مون کرد!!.پس عرضی نیست بجز سلامتی شما

عباسی شنبه 27 تیر 1388 ساعت 07:40

آقا ما خیالمون راحت بود شما کد ورود لازم ندارید و راحت

می تونیم بیام بنویسیم شما هم که کد دار شدید

دست رو دلم نذار آقا عباسی..خودم کم شاکی نیستم از این کدگذاشتن شما هم سر صبحی داغمونو تازه کردی..باید ساخت دیگه..زنده باشی

_PouYa شنبه 27 تیر 1388 ساعت 08:32 http://9-0.blogfa.com

SaLam WebeT GhashanGee

RaJe Be MarG Ham BeGam !

DoSesh Daram ALBaTe Ba EzaTesh

Na InKe MohTaje HaRKasi Beshio .....

آقا پویا..اختیار دارین..این نشونه لطف شماست...بله خب.خدا کنه تا سر پاییم و نیازی نیست به کسی راحت سفرکنیم..ولی در درجه اول راحت رفتنه..بازم ممنون ...میام خدمتتون..موفق باشی...یاعلی مدد

فاطمه شنبه 27 تیر 1388 ساعت 08:37 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام خوبی اقاجون...
اولش که کامنتتون دیدم فکر کردم دوستمون قاصدک از دیار باقیه!!!
مردن راهه هممونه خوش بحال هر کس که حقی به گردنش نیست.من یکی وقتی یکی رو می بینم که دارن میزارن تو قبر تا چند روز وحشت میکنم از ترس نه از اینکه بجز خاک چیزی بهمراه نمیبریم وچیزی بجا نمی مونه بجز خوبی.
عکس خودتونه دیگه؟نه بابا قبرهای شهر ما از این بزرگتره جون میده واسه میت گذاشتن که هر جور که دوست داشته باشند بخوابن(نیشخند) بعدش ما بینشون چند متر فاصله میندازیم پس خوش بحال ما(خنده)
شعره که دیگه مال خودتون نیست ولی زیبا توشتتش.
کی به فکر کم فروشاست حق الناس مردم گردن کسانی دیگه ست تو این ایام...
بعدش میدونم تکراریه ولی اشتباهی خوابیدین(قهقهه) انشا...صدسال زنده باشید وسلامت
یاعلی

زنده باشی دختر خوب..منم گفتم که توی تهرران هر کی بمیره هنوز شب نشده فشار قبر داغونش میکنه!!..تازه..کاری نکنید مجبور بشم بگم چرا اشتباهی خوابیدم...خب حتما عذری داشتم دیگه..بازم بگم؟؟؟
بازم ممنون که اومدی..سلامت باشی و همیشه برقرار..یاعلی مدد

صبور شنبه 27 تیر 1388 ساعت 09:23 http://http://sangesabor.blogfa.com/

سلام بر قاصدک

همیشه نوشته هات یه چیزایی رو یاد اوری میکنه برام جالبه!! خب باید به انتخاب اسم قاصدکت بخوره دیگه!!!

درسته دیر یا زود باید بار سفر رو ببندیمو بریم وای به روزی که نا غافل مرگ به سراغمون بیاد !! و ما هنوز توشه بر نداشته باشیم !

باید بدونیم که اسیاب به نوبته!! وهرگز فراموش نکنیم که هیچ وقت هم موقعشو نمیدونیم پس همیشه باید اماده رفتن باشیم و توشه ی راهمونم اماده!!

من هم خیلی دوست دارم که میشد شرایطی پیش بیاد و یکبار بتونم مثل شما داخل قبر بخوابم ولی هنوز نشده

خدا بدادمون برسه اون لحظه ایی که با دست خالی و تنها باید اونجا بمونیم

از شما هم به خاطر تذکر به جاتون ممنونم
براتون ارزوی سلامتی و تندرستی دارم
پاینده و برقرار باشید سالیان سال

بر چرخ و فلک هیچ کسی چیر نشد

وز خوردن آدمی زمین سیر نشد

مغرور بدانی که نخوردست تو را

تعجیل مکن هم بخورد دیر نشد

خدا کنه فقط راوی نباشم..عالم بی عمل مثل زنبور بی عسل می مونه
درمثل مناقشه نیست! چون:آبگوشت بی پیازم مثل عروس بی جهازه !!!
خدا نکنه به زودیها تجربه کنید خوابیدن توقبر را..وقت برای خوابیدن هست..خیلی.!
آرزو میکنم که همگی ره توشه مناسبی برای سفرآخرتمون داشته باشیم
زنده باشید و همواره سلامت..ممنون از پاسخ به جا و حضور همیشگی تون..یاعلی مدد

سوگند شنبه 27 تیر 1388 ساعت 10:18 http://sogandenik.blogfa.com

سلام قاصدک عزیز ومهربان همیشه با پستهای خوب و تاثیر گذارتون آدمو به فکر وا میدارید تا کمی بخودمون بیایم!! ....ارزو دارم عمری با عزت همراه با تندرستی در زیر سایه توجهات حق تعالی داشته باشید تا من وامسال بنده از افکار مفید وارزنده شما استفاده کنیم.
انسانها همه خوابند تا آنکه مرگ به سراغ آنها بیاید ، پس آنگاه تازه از خواب غفلت بیدار خواهند شد (*) و این کهنه سرای پست ، گذرگاهی بیش نیست نه آنکه به غلط پنداری که همواره دراین سرای دون، جاودان هستی ، باید بگذاری و بگذری(**) و الا ناگزیر، باید گذاشت و گذشت! و مرگ، بریده شدن علاقه روح از بدن است، فقط همین، نه آنکه پنداری مرگ یعنی پایان همه چیز ، مرگ یعنى آغاز سفر از این دنیا به سراى آخرت و مفارقت از زندان بدن .

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

انشالله همیشه شاد وسلامت باشید مهربان

لطف کردین ..واقعا از مطلبتون لذت بردم..ممنون که اومدین..حقیقتش خستگی مجال نداد بیام خبرتون کنم..زنده باشید و برقرار..التماس دعا..یاعلی مدد

بهار شنبه 27 تیر 1388 ساعت 11:19 http://baharjoOn69.blogfa.com

سلام.
من تا حالا تو قبر خوابیدن و امتحان نکردم ولی یه بار پام سر خورد و افتادم تو یه قبر....
هنوز یه جوری میشم وقتی بهش فکر میکنم....
حالا واقعا بخوام بمیرم....فکر کنم بعد از مرگم دوباره از ترس بمیرم....
امیدوارم شرایطم موقع مردن طوری باشه که اصلا نگران نباشم...
خلاصه این پستون خیلی مارو فرستاد تو فکر.....

خیلی خوبه گه گاه آدم سر بخوره و بدونه که نبایدبه زیر پای خودشم مطمئن باشه!
انشاالله که طول عمر باعزت داشته باشید..ممنون که اومدین..باورکنید من برا این پست کسی را وقت نکردم دعوت کنم..خوشحالم به فکر واداشته شما را...دعامون کنید...یاعلی مدد

فاطمه شنبه 27 تیر 1388 ساعت 11:43 http://www.omresokhteh.blogfa.com

بازم سلام...
میدونم بابایی واسه چی به پهلو نخوابیدین(نیشخند)بجای نوشتتش نوشتم تونشتنش ملا لغتی نشدین؟!!!
یاعلی

پس حالا دیگه افتاددددد؟؟!!!..خوبه....خب منکه ملا لغتی نیستم!.باورکن خودمم اشتباه دارم..خیلی...ولی خب بعضی وقتها شیطنت حال میده.!!!...خوش باشی..یاعلی مدد

ستاره شنبه 27 تیر 1388 ساعت 11:59 http://ashnayemahjor.blogfa.com/

سلام و روزتان بخیر

باید با شما یک مصاحبه حرفه ای کرد و دلایل اینکارتان را پرسید؟؟

منم بدم نمیاد که روزی اینکار را بکنم و فقط نمیدانم ...فرصت
آزمایشی اینکار را دارم یا خیر ؟؟

شعری را که انتخاب کرده اید ...بسیار مناسب است و گویا
حالا چرا صورت تان را شطرنجی کردید ؟؟

منم باید بفهمم چرا مصاحبه؟؟؟و چرا حرفه ای؟؟؟؟؟
انشاالله که طول عمر باعزت داشته باشید...شعر طولانی بود بخشی از اون را انتخاب کردم
چرا شطرنجی کردم؟ کاش میگفتید چرا عکس خودتو گذاشتی؟!.امان از منیت ِ من.!

alnilam شنبه 27 تیر 1388 ساعت 13:26 http://www.zanooy-orooj.persianblog.ir

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین..
یه دقه وایسید فاتحم تموم شه الان میام سلام میکنم!

پس باهم بخونیم: هدیه نثار روح اموات و گذشتگان و ذََوِی الحقوق
رَحِمَ الله مَن یَقرءَ الفاتِحة مَعَ الصلواة

alnilam شنبه 27 تیر 1388 ساعت 13:28

سلاملکم خوبید؟!
به به مبارکه آپ جدید و بیخبرانتون!
آقا حالا چرا عکس رو شطرنجی کردید مگه خدای نکرده خبط و خطایی از این مرحوم سر زده؟!

خب باورکن خسته بودم و خوابم میومد
خبرنکردم.!.میدونستم شماخودتون همیشه منوشرمنده میکنید
مگه میشه خبط و خطایی نکرده باشیم؟!.فقط امیدمون به لطف و مرحمت خداست

alnilam شنبه 27 تیر 1388 ساعت 13:30

آهان خوب اینجوری کردید که خدای نکرده چشم نخورید! بله خوب بر چشم بد لعنت...بشمار!
پدر من یعنی باید حتما توی قبر قرار بگیرید تا شکتون نسبت به عدالت آقایون بریزه؟!(نیشخنننننننند)

کی دیگه منو میخواد چشم کنه؟!.عزراییلم ما رو جواب کرده بابایی.!!
شکم نریخت که!!.برطرف شد..خب با چشم خودم دیدم همه یکسانند.
فقیر و غنی هم نداره.البته فقیرا دوطبقه ای اندو غنی ها ارامگاه خانوادگی دارند.همین.

alnilam شنبه 27 تیر 1388 ساعت 13:36

ولی حالا دور از شوخی خدا نکنه انشالله هوار سال یخده کمتر سایتون بالای سرمون باشه! هی آپ کنید خبر ندید! هی ما خودمون بیایم بخونیم!
نمیدونم چرا تا من عروس شدم هی مامان باباهام(!!!) هوس رفتن میکنن!! اون دوتا که هی پامیشن و.اسه خودشون میرن اینور اونزر! شمام که دیگه ظاهرا از زندگی ناامید شدید میرید توی خانه آخرت میخوابید!!! اما کار درستو شما میکنید! انقدر دوست دارم منم یه بار برم توی قبر بخوابم ولی فکر کنم خیلی وحشتناکه! دوست داریم قهرمااان!!!

متوجه نشدم.این دعا بود یا نفرین؟؟!خدا نکنه هوارسال کمتر سایه م بالاسرتون باشه؟؟!
خب بابا و مامان الان وقت ماه عسل شونه دیگه..چه بهترکه میرن مکه و کربلا
خوبه دست تو دست هم خیابون شانزه لیزه را بالا و پایین کنند؟؟؟!!
توقبرخوابیدن قهرمانی نمیخوادکه میگی دوست داریم قهرمان!.
توحالا اول چلچلی ته..زندگیتو بکن..به اینا هم زیادفکرنکن..شادباشی..یاعلی مدد

alnilam شنبه 27 تیر 1388 ساعت 13:39

ادامشم خصوصی میدم!
به دوستانتون سلام برسونید!
یکی دوتا کتابه دارم دنبالبشون میگردم باید بپرسم ببینم شما دارید یا نه! کتابه مرجعن!
خصوصیـــ

ولی من دوستی که کتابخانه دار باشه ندارم هاااااا..حالا بگو ببینم چی هست؟!

هریا شنبه 27 تیر 1388 ساعت 14:11 http://setareyeasemani.blogfa.com

سلام خوبین؟
ترسناکه؟؟ نمی دونم.. تا حالا تجربه ش نکردم...
این اپتون خیلی قشنگ و تاثیر گذار بود بود و روی من تاثیر مثبتی داشت... راستش فکر کنم کمتر کسی حاضر به انجام اینکار میشه چون تو این دوره دیگه همه فقط به فکر کارهای دنیوی خودشون هستند و کمتر کسی خدا رو یاد میاره و اعتقادات روزبه روز کمتر میشه و افتضاحات روز به روز بیشتر...

نمیتونم بگم تدسناکه یا نه؟!.کلمه ای بهتراز خوف و رجا برای توصیفش پیدا نکردم
خوشحالم که مورد اقبال واقع شد این نوشتارم.دعام کن...خیلی...سلامت باشی

مریم شنبه 27 تیر 1388 ساعت 14:27 http://www.raze-nahan.blogfa.com

سلام قاصدک عزیز
می دونی که آیات الهی دو دسته اند آیات بشارت که به انسان نعمتهای الهی و بهشت رو یادآوری می کنند و آیات انذار که از جهنم و عذاب الهی سخن می گن . احادیث هم گاهی ما رو به بخشش و رحمت خدا امیدوار می کنند و گاهی به ما یادآوری می کنند که روز حساب مو از ماست کشیده می شه پس ما باید همیشه در حالت خوف و رجا باشیم .
در حدیثی، امام صادق علیه‏السلام از پدر بزرگوارش امام باقر(ع) این گونه نقل می‏کند: «انّه لیس من عبد مؤمن الاّ فی قلبه نوران: نور خیفة و نور رجاء، لو وزن هذا لم یزد علی هذا و لو وزن هذا لم یزد علی هذا».( هر بنده مؤمنی دو گونه نور در قلبش موجود است؛ یکی نور خوف و دیگری نور امید. این دو نسبت به یکدیگر یکسان بوده و هیچ یک بر دیگری افزایش ندارد.)
امام صادق علیه‏السلام در روایت دیگری فرمودند: «لا یکون المؤمن مؤمنا حتی یکون خائفا راجیا، و لا یکون خائفا راجیا حتی یکون عاملاً لمایخاف و یرجو». شخص مؤمن به ایمان کامل نمی‏رسد مگر اینکه از دو صفت خوف و رجا برخوردار باشد و علامت وجود این دو حالت در نفس مؤمن آن است که برای آنچه از آن ترسان و یا امیدوار است کار می‏کند.

قاصدک عزیز با وجود آیات و احادیثی که از عذاب الهی می گن نمی دونم چرا من خیلی امیدوار به رحمت واسعه ی الهی هستم نمی دونم چرا بیشتر این حدیث قدسی به یادم میاد که خدای رحمان و رحیم خطاب به بنده هاش می گه
"لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا "، اگر آنان که از درگاه من روی برتافتند، می‌دانستند که چقدر مشتاق آنان هستم ، هر آینه از شوق جان می‌سپردند.

بازم بهت سر می زنم .
سلامت باشی .

خانوم معلم گرامی..واقعا ممنون از یادآوری این احادیث و همراه با تفسیرتون.
همیشه با خدا نجوامون اینه که:ما را با ترازوی عدالتت مواخذه نکن چراکه
طاعات و عباداتمون کم و ناچیزه و گناهانمون زیاد.همیشه نگاهمون به صفت
رحمانی و بخشش خداست نه عادل بودنش که در اون شکی نیست.
بازم ممنون از حسن نظرتون..شرمنده میکنید..التماس دعا..یاعلی مدد

ستاره شنبه 27 تیر 1388 ساعت 15:10 http://ashnayemahjor.blogfa.com/

سلام و روزتان بخیر دوست عزیز

درود بر آن سرورى که در تنگناى زندان ها و در تاریکیهاى زیر زمین ها،

حلقه هاى زنجیر پاهاى مبارکش را مجروح ساخته بود.

شهادت حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه، روز عزای شیعیان

را به پیشگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه تسلیت می گوییم و عرض

می کنیم: اعظم الله لکم الاجر یا بقیه الله

روزشماهم بخیر..مجدداْ منم سالروز شهادت مولا امام موسی ابن جعفر(ع)
را خدمتتون تسلیت میگم..دعامون کنید لطفا..خداخیرتون بده..یاعلی مدد

قاصدک تنها شنبه 27 تیر 1388 ساعت 15:33 http://www.ghasedak-e-tanha.persianblog.ir

salam
mikhastam begam inke adam yadi az marg bokone bad nist amma be nazare man adam bayad ta zendast zendegi kone o fekre in nabashe ke toye ghabr ja mishe ya na...

منم موافقم.ولی مرگ هم مثل زندگی زیباست..اینو فراموش نکنیم
منکه نگفتم ببینیم توی قبرجامون میشه یانه؟!.اتفاقا من یکی که همیشه به حال شهدای گمنام غبطه میخورم چرا که هیچ نشونی ازخودشون نذاشتن.حتی یک پلاک.خوش به حال اونها.

سوگند شنبه 27 تیر 1388 ساعت 18:39 http://sogandenik.

سلام قاصدک خوب و گرامی

اول بگم که این دومین کامنتی هست که واستون گذاشتم. در هر صورت از اونجائی که از نوشتن نظر واسه شما دوست گرامی خسته نمی شم دوباره اومدم. امیدوارم این یکی کامنت به دستتون برسه و من شرمنده شما نشم.

دوم اینکه عکسی که شما انتهای پستتون گذاشتین در حالی که توی قبر هستین خیلی خیلی تاثیر گذاره. یک لحظه احساس کردم که چقدر زندگی دنیا فانی و زودگذره و ما انسانها به خاطر چه چیزهای بی ارزشی ممکنه تمام آخرتمون را خراب کرده و به عبارتی پرونده مون رو سیاه کنیم. از همه سختر پاسخگوئی در برابر حق الناسه که وای ی ی خدا به فریادمون برس. یا غیاث المستغیثین

سوم اینکه به درگاه ایزد همیشه مهربان دعا می کنم که شما دوست عزیز و فهیم را همیشه در سایه الطافش حفظ کنه.

چهارم این که شعری که در زیر براتون می نویسم به خوبی حس من رو بیان می کنه :
تمام احساسم رو راجع به مرگ به بهترین شکل توصیف می کنه ...

مرگ پایان کبوتر نیست

مرگ وارونه ی یک زنجره است

مرگ در ذهن اقاقی جاری است

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد

مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید

مرگ با خوشه ی انگور می آید به دهان

مرگ در حنجره ی سرخ گلو میخواند

مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است

مرگ گاهی ریحان میچیند-گاه در سایه نشسته به ما می نگرد

و همه میدانیم ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است

و نترسیم از مرگ

دوست عزیز..خب من دیروز وقت نکردم کامنت هارا تایید کنم.برای همین اکثردوستان سراغ میگرفتند..ولی همیشه شرمنده لطف شما هستم و ممنون که دوباره تشریف اوردین..بااین شعر زیبا هم چه خوب مرگ را توصیف کردین.!.بی نهایت سپاس گزارم از این همه توجه تون نسبت به بنده..بله..نترسیم از مرگ همونطورکه از زندگی نمیترسیم!.شادباشید و سلامت..همیشه

نبض شقایق شنبه 27 تیر 1388 ساعت 18:48

الا ای رهگذر منگر چنین بیگانه بر گورم

چه میخواهی چه میجوئی از این کاشانه عورم؟

چسان گریم؟ چسان گویم؟ حدیث قلب رنجورم

ازین خوابیدن درزیرسنگ وخاک خون خوردن

نمی دانی چه می دانی که آخر چیست منظورم؟

تن من لاشه فقر است و من زندانی زورم

کجا میخواستم مردن؟ حقیقت کرد مجبورم

چه شبها تا سحر عریان به سوز فقر لرزیدم

چه ساعتها که سرگردان به ساز مرگ رقصیدم

ازاین دوران آفت زا چه آفت ها که من دیدم

سکوت و زجر بود و مرگ بود و ماتم وزندان

هر آن باری که من از شاخسار زندگی چیدم

فتادم در شب ظلمت به قعر خاک پوسیدم

ز بس که با لب محنت زمین فقر بوسیدم

کنون کز خاک غم پرگشته این صدپاره دامانم

ببین پایان کارم را و بستان دادم از دهرم

که خون دیده آبم کرد و خاک مرده ها نانم

همان دهری که با پستی به سندان کوفت دندانم

به جرم اینکه انسان بودم و می گفتم انسانم

ستم خونم بنوشید و بکوبیدم به بد مستی

وجودم حرف بی جائی شد اندر مکتب هستی

شکست وخردشد افسانه شدروزم به صد پستی

کنون ای رهگذر در قلب این سرمای سرگردان

به جای گریه بر قبرم بکش با خون دل دستی

که تنها قسمتش زنجیر بود از عالم هستی

نه غمخواری نه دلداری نه کس بودم دراین دنیا

همه بازیچه پول و هوس بودم در این دنیا

به فرمان سکوت کاروان تیره بختی ها

سراپا نغمه عصیان جرس بودم دراین دنیا

پرو پا بسته مرغی در قفس بودم دراین دنیا

به فرمان حقیقت رفتم اندر قبر با شادی

که تا بیرون کشم از قعر ظلمت نعش آزادی

دوست عزیز..ممنون از بذل توجه و محبتت.ولی باور کن دیگه نبض همه داره میزنه که این نبض شقایق از کجا پیداش شد؟!.خب یه نشونی چیزی ازخودت بذار تا بیام و تشکرکنم.!.اینجوری همه میگن کار خودمه و دارم خودم اینها را میرفستم!!!٬

مرجان شنبه 27 تیر 1388 ساعت 20:02 http://loveneverdie1369.blogfa.com/

سلام .......شما که حالا حالاها باید زنده باشید

و مرسی از بابت نصایحتون

امیدوارم نصایح شما راهگشای اونایی که میخواند مرگ را امتحان کنند باشه

چرا باید حالا حالاها زنده باشم؟؟؟؟چه تضمینیه که باشم؟؟؟!!
ولی من کوچکتر از اونم که کسی را نصیحت کنم.خودم همیشه محتاج پندو اندرزم
ممنون از توجه تون..زنده باشی و سربلند..یاعلی مدد

صبور شنبه 27 تیر 1388 ساعت 20:55 http://http://sangesabor.blogfa.com/

شهادت مظلومانه باب الحوائج موسی ابن جعفر علیه السلام را به آقا صاحب الزمان و ولی نعمتمون

امام رضا علیه السلام و تمام شیعیان تسلیت عرض می کنم.

سلام بر تو ای هفتمین فروغ امامت! سلام بر تو ای وارث شهادت! سلام بر تو ای قبله نیازمندان! سلام بر تو ای آزادترین اسیر و ای آزاده ترین زندانی! تو که زندان، گلستان عبادت و خلوت تو شده بود و زندانیان سنگ دل، اسیر کرامت و زرگواری ات.

به امید شفاعت مولایمان باب الحوایج

منم سالروز شهادت هفتمین امام همام باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)
را خدمتتون تسلیت میگم.انشاالله که جمیع حاجات برحقتون برآورده به خیرگردد
التماس داع...یاعلی مدد

سوگند شنبه 27 تیر 1388 ساعت 23:08 http://sogandenik.blogfa.com

سلام ودرود به شما بزرگوار
شهادت امام هفتم امام موسی بن جعفر را به همه شما تسلیت عرض میکنم
* امام کاظم‏علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ؛
کسى که هر روز خود را ارزیابى نکند، از ما نیست.

امام کاظم‏

علیه السلام: الصَّبرُ عَلَى العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَى البَلاءِ؛
شکیبایى در عافیت بزرگ‏تر است از شکیبایى در بلا.

منم شهادت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر(ع)را به شما و عموم دوستان
وبلاگی تسلیت میگم..وتشکر میکنم بابت ارسال این احادیث پربار..
زنده باشید و همیشه ایام به کامتان انشاالله...یاعلی مدد

دوست سبز یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 02:46

حکم جلب جانباز بالای 70 درصد توسط دادستانی گلستان

بسمه تعالی
درطول دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای سومین بار
حکم جلب دکتررضا جلالی (جانبازبالای 70%جنگ)توسط دادستانی مرکزگلستان صادرشد.
به گزارش خبرنگارسایت جامع گلستان حکم جلب دکتررضا جلالی ریئس ستادمردمی مهندس میرحسین موسوی در استان
گلستان توسط بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب گرگان صادرشد.
این حکم با شماره نامه 95/ب/88 مورخ 1388/4/25 که توسط یکی از فرماندهان ارشد نیروی انتظامی مرکزگلستان در
روزشنبه مورخ 1388/4/27 به وی ابلاغ شده ازنامبرده می خواهد تاظرف 3 روزپس ازابلاغ درمحل شعبه اول بازپرسی
دادسرای عمومی و انقلاب مرکزگلستان خود را معرفی نماید.وتهدید کردندکه در صورت عدم حضورشماراجلب خواهیم نمود
ودرموعدمقرردادگاه حکم غیابی درمورد شمابه اتهام توهین- نشراکاذیب وتشویش اذهان عمومی برعلیه نظام ودولت جمهوری
اسلامی صادرخواهد شد.و ایشان باید در دادگاهی به جرم سیاسی شرکت وازخوددفاع به عمل آورد که هنوز در کشور ما بعد از
گذشت 30 سال از انقلاب هنوز جرم سیاسی تعریف نشده است.
این در حالی می باشد که ریئس جمهور محترم جناب آقای احمدی نژاد می گویدآزادی در ایران اگر کم نظیر نباشد بی نظیراست!!
وبر اساس اصل 168
قانون اساسی رسیدگی به جرایم سیاسی ومطبوعاتی علنی است وبا حضورهیت منصفه درمحاکم دادگستری صورت می گیرد.نحوه
انتخاب - شرایط - اختیارات هیئت منصفه وتعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی میعن می کند.لازم به ذکراست
که گفته شود دکتررضا جلالی یکی از فعالین سیاسی در منطقه وسطح ملی محسوب می شود که درجریان انتخابات مجلس هشتم
به جرم عدم التزام به اسلام ردصلاحیت شده بودوطبق قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی هیئت های اجرایی موظف هستند
که بعداز اعتراض شخص رد صلاحیت شده مدارک و مستندات خود را به وی ارجاع دهندکه نه نتها از این کار سرباززدندبلکه
زمانی هم که طرفداران ایشان با حضوروی به نشانه ی اعتراض مقابل فرمانداری گرگان تجمع کرده بودندکه این تجمع خود
برطبق اصل 27 قانون اساسی کاملا قانونی بوده است و این اصل
می گویدتشکیل اجتماعات و راه پیمایی بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است و چند روز بعد
برای آن تجمع ایشان با شکایات فرماندارنظامی گرگان (سرهنگ جعفرگرزین) و دادستانی مرکزگلستان(شعبانی)مواجه وبه
شعبات هشتم وپنجم فراخوانده شدند.و چندروزی رادرزندان امیرآبادگرگان سپری کرده وبا حکم وثیقه سند موقتا آزادشده و دادگاه
ایشان رابه مدت 10 ماه زندان و 30 ضربه شلاق محکوم نموده بودکه صدوراین حکم بازتاب بین المللی داشت.
دکتررضاجلالی که سابقه حضور70 ماهه درجبهه های جنگ را داشته وفرماندهی گروها ی شناسایی برون مرزی رادرجنگ
عراق با ایران برعهده داشته ودرطول هشت سال دفاع جانانه که علاوه برازدست دادن یک چشم خود 9بارمجروحیت را در
کارنامه ی خود دارد و اکنون جانباز بالای 70درصد می باشد.
دکتررضاجلالی همینک عضوهیئت علمی دانشگاه واستاد علوم سیاسی - حقوق وروابط بین الملل می باشدکه به عنوان ریئس
کمیته سیاسی ستادمرکزی ائتلاف مردمی میرحسین موسوی اززمستان 1387 تا بهار1388 بیش ازصدهاسخنرانی درسراسر
کشورداشته است و به صورت علمی عملکرد و برنامه های گوناگون دولت نهم را در زمینه های مختلف سیاسی - اجتماعی
اقتصادی وسیاست خارجه نقد کرده است که به دلیل عدم ظرفیت پذیری مسئولان دولتی دراستان گلستان با شیطنت و شکایت
فرماندارنظامی گرگان که خطاب به داستانی گلستان گزارش کذب 7 صفحه ای را ارسال می نمایدکه حکم جلب وی صادر
می شود نامبرده را ممنوع السخنرانی می نمایند. که به دلیل فشار افکارعمومی مردم هوشیاراستان گلستان وباوساطت بزگان
این استان حکم جلب نامبرده و موقتا متوقف نموده ووقتی آب از آسیاب افتادبا تحریکات فرماندارعقده ای مرکز استان گلستان
دوباره حکم را به اجراء در می آورند.
به گفته خبرنگار سایت گلستان دکتر رضا جلالی درسخنرانی خود که با دعوت ستاد صف یاران در مجتمع گل نرگس گرگان
انجام شد - فرماندار نظامی گرگان جاسوسیررا با 7سوال درمحل برگزاری مراسم فرستاد که دکتر جلالی درپاسخ به پرسشهای
نامبرده سخانی گفت ازجمله اینکه برخی اعضای شورای نگهبان جانب عدالت را رعایت نمی کنند امثال آیت...یزدی ازفقهاء
والهام از حقوقدانان بطورناعادلانه درانتخابات به جای اتخاذ وظیفه بی طرفی جانب احمدی نژاد را گرفته اند.
ویا اینکه سپاه براساس وصیت نامه الهی امام خمینی(ره)نبایددرسیاست دخالت کندکه قراین وشواهد دال بر دخالت سپاه و بسیج
درانتخابات به نفع دولت است و اینکه دکترجلالی تاکید کردند که ما بچه های جنگ به هیچ عنوان به فرماندهان سپاه اجازه
نمی دهیم تا سپاه و بسیج را به پیاده نظام دولت احمدی نژاد تبدیل کنند؟!
دکترجلالی همچنین تاکید کردتادستگاه قضایی نباید درمقابل کژیهای دولت نهم مسلوب الاراده باشد و........

گروه رادان
---------------------
جوانمردان ایران زمین

دوست سبز اندیش من..!..ممنون از اطلاع دادن تون..
یادمه که این جانباز عزیز در سال گذشته هم چندین بار بازداشت شد و
همچنین از کارهم اخراج شدند!!.ایشون دیگه گرگ بارون دیدن!!.حبس و بازداشت چاره ساز نیست!!..!!

دوست تنهایی ها یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 03:35

ای اشــک آهسته بریز که غم زیاد اســـت

ای شمع اهسته بسوز که شـب دراز است

امروز کـسی مـحرم اسرار کـسی نیـست

ما تـجربه کردیـم کـسی یار کسـی نیــست

چقدر بی اعتماد به همه کس و همه چیز؟؟؟!!!

فاطمه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 05:55 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام اقاجون حوبی؟
مبعث پیام اور عدالت و کرامت انسانی،بعثت سراغاز بیرون شدن انسان از بی عدالتی،جهل وفساد،تبعیض،وبه سوی توحید،عدالت و کرامت حرکت کردن بر شما مبارک.
همیشه دلتون شاد و سرزنده باشید(گل)(خنده)
یاعلی

منم مبعث محمد رسول الله پیام آور عدالت و ظلم ستیزی را به تو دخترخوبم تبریک میگم...زنده باشی..بازم ممنون که سراغ میگیری..امیدوارم دل تو هم همیشه ایام شاد وسرزنده باشه..یاعلی مدد

alnilam یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 06:45

سلام! صبح بخیر!
مگه مرگ زمان میخواد؟!
الان و صد سال دیگه نداره.
ییهو دیدی انشالله به همین زودی بار ازین دنیا بستم! چیه؟! چرا خوشحال شدید؟!!!
ادامشم خصوصی:

چنان زندگی کن که همیشه فکررفتن و آماده سفر باشی ولی از زندگی کردن غافل نشو
خدا نکنه به همین زودی ها بشه...پس کی بیاد و از اونا ! حمایت کنه؟!!
سلامت باشی..همیشه..دخترمهربون بابا...یاعلی مدد

صبور یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 07:34 http://sangesabor.blogfa.com

سلام و تشکر فراوان خدمت شما بابت همدردیتون

البته مثل همیشه نظراتتون سوای نظراته دیگرانه!!!؟؟

از یک طرف بنده رو دلداری میدین از طرف دیگه هم به قتل محکومم میکنید !!!!!

اینم در نوع خودش جالبه!!

پیشاپیش مبعث رسول اکرم خاتم النبیاء محمد مصطفی (ص) مهربان ترین مهربانان مظهر نور و حق
شمس الهدی امین خدا سر اعجاز وحی مظهر لم یزل
نور ممتاز وحی بر شما و همه ی مسلمین جهان تبریک عرض میکنم

سلامت باشی و ماندگار

خب تسلیت گفتم بخاطر غمی که بردلتون سنگینی کرده!.قاتل گفتم بخاطراینکه
خودتونم میدونید همین الانم اگه تحویل مقامات قضایی ندادمتون خیلیه!!
آدم پرنده بی زبون را میذاره زیرآفتاب داغ تابستون؟!.چون سروصداش اذییتون میکنه؟
منم این عید مبارک و فرخنده را به شما و خانواده گرامیتون تبریک میگم..
شماهم انشاالله سالیان سال خوش و سلامت باشید...یاعلی مدد

alnilam یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 09:11 http://www.zanooy-orooj.persianblog.ir

فقط اومدم خبر بدم که آپم والا از نزدیکا که دعوت نمیکنن خونه خودشونه!!
یه خورده آپم چیزه چیز نشید!

ممنون که خبردادید گرچه نیازی نبود.خودم میومدم.کارت دعوتتون را بذارید برای غریبه ها!
ما عادت داریم به این چیزهااا.فقط باز نیای عذربخوای که شما بزرگی کردیدو هیچی نگفتید
چون دیگه منم نظرمو میگم..همه شو میگم.!.خب؟؟؟

فاطمه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 09:20 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام به بهترین بابایی دنیا...
قاصدک
قاصدک،غم دارم،غم اوارگی و در بدری
غم تنهایی و خونین جگری
قاصدک وای بر من
همه از خویش مرا می رانند
همه دیوانه و دیوانه ترم می خوانند
قاصدک دریابم!
روح من عصیان زده و طوفانیست
اسمان نگهم بارانیست
قاصدک،غم دارم
غم من صحراهاست
افق تیره او ناپیداست
قاصدک،دیگر از این پس منم وتنهایی
و به تنهایی خود در هوس عیسیایی و به عیسایی خود
منتظر معجزه ای غوغایی
قاصدک،زشتم من
زشت چون چهره سنگ خارا
زشت مانند زال دنیا
قاصدک،حال گریزش دارم
می گریزم به جهانی که در ان پستی نیست
می گریزم به جهانی که مرا ناپیداست
شاید ان نیز فقط یک رویاست.
التماس دعا
درپناه حق

شعر قاصدکی زیبایی بود (خودشیفتگی در حد اعلاست!!)
ولی دختر بابااااا اقلا در شب و روز عید مبعث غمگین نباش!!..
محتاجم به دعا...پس دریغ نکن...ممنون....یاعلی مدد

سوگند یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 09:32 http://sogandenik.blogfa.com

سلام دوست بزرگوار منمن از حضورت
عید سعید مبعث آخرین پیامبر الهی و بزرگوارترین ایشان ، عید رهایی از بند شیطان جاهلیت زمان و عید تلاش برای برقراری عدالت در جهان برشما بزرگوار و همگان مبارک باد.

رفته خود از عرش تا به فرش سراسر
زیر فلک سایه لوای محمد(ص)
نوری(سیّاره) یافت راه هدایت
تا که شدش عشق رهنمای محمد(ص)
عید مبعث مبارک

مبعث پیامبر رحمت رسول مهربانی حضرت محمدابن عبدالله(ص)را به شما و
عموم دوستان وبلاگی تبریک و تهنیت عرض مینمایم...تشکرازحضورتون..یاعلی مدد

حمید - در کوچه باغ های آسمان یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 10:06 http://hke.blogfa.com

عــزیــزا !!
اگر نگاه لطف تو با ماست ،
چه باک اگر تمام خلایق ،روی از ما برگردانند
و اگر نیست ،چه سود اگر همه خلایق ،به ما رو کنند ...

علیمــا !!
بی ولایت و چراغ هدایت ، حیاتمان بی معناست .
با اتصال مستمرمان به « ولایـت » زندگیمان را معنی بخش...

آقا حمید...ممنون که اومدی...اولین فرصت خدمت میرسم..یاعلی مدد

عباسی یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 19:07

با سلام

عیدتون مبارک...............

ناگهان غار حرا پر نور گشت

راز گاهی رشک کوه طور گشت

کوه نور این روشنی را تازه دید

پرتوی بی حد و بی اندازه دید

آسمان افزون بر او تابیده بود

تاب مهر و ماه را بس دیده بود

روشن از او گشت چشم روزگار

ماند آئینش به گیتی پایدار

گاه گوید آسمان، گاهی زمین

آفرین فرزند صحرا آفرین

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]بلاگفائی

آقا عباسی نازنین..منم این عید فرخنده و مبارک را خدمتت تبریک میگم
شعر زیبایی بود..ممنون..امیدکه همواره موفق و شاد و سلامت باشی..یاعلی مدد

شمس یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 19:58 http://mushtagh.blogfa.com

سلام دوست عزیز
راست می گه ستاره جان چرا صورتتون رو شطرنجی کردید ؟؟؟؟؟؟
آدم حسابی کنجکاو میشه خوب ( خنده )
من حاضر نیستم امتحان کنم چون به وقتش به زور هم که شده در آن می گذارندام
از چاقی هم نمی هراسم چون یکی از دوستان که خدا نسیب نکنه بیمار بود و با جرثقیل بلندش کردند و در گور گذاشتن
خدای من داخل آن نمی شد
بلاخره با کلی تلاش و فشار ... رویش را پوشاندند و..
آخ نفسم بند آمد
سروده ای زیبا بود و هراس انگیز
اما خوف
به قول رسول اکرم : الهی بر خوفم بیفزا
نه خوف باز دارنده بلکه پیش برنده و ...
ببخشید دیر سر میزنم
اگر کامنت دونی من باز نمیشه
وب جنابعالی هم اینقدر سنگینه که کامپیوترم به هن هن میفته ( خنده ) ( گل) صدها گل

خوشحال شدم از حضورتون..شطرنجی؟؟.نمیدونم..یه جور شهرت طلبی منفیه شاید!
سنگینی جسم مهم نیست..اونها رو بذارید به پای طنزی که معمولا نمیتونم
درست حرف بزنم از طنزکمک میگیرم!!.مهم سنگینی اعمال نیک آدمهاست....
چشم.سعی میکنم وبلاگمم مثل قاصدک سبک بارترش بکنم!.موفق باشید و سلامت.یاعلی مدد

محمد یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 21:17 http://www.dardodeleferagh.blogfa.com

سلام حاج سید خوبی چه خبر خوش میگذره بخدا در به در اینترنت بودم که بیام بهت سربزنم. خیلی دوست دارم حاجی سید این شعری که گفته بودی من توی هییت خوندم نمی دونی چی شد وای چه حالی داد.خیلی دوست دارم می دونم ئکه خیلی دلت واسم تنگ شد.یا علی

خوشحال شدم اومدی...اون دوره ات تموم شد؟؟؟.کدوم شعر را تو هیئت خوندی؟؟
نکنه منظورت همون: گفته ام صد بار که حاجی نیستم.؟!!!!!!
خب این شعر را که باهاش سینه نمیزنند!!!!..گریه هم کردید باهاش؟؟؟!!

سوگند یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 22:36 http://sogandenik.blogfa.com

آن روز که در غار حرا ندا بر پیامبر( ص) آمد که بخوان ؛ رسالت نبوی با پیام خروج انسان از ظلمات" وحرکت به سوی نور اغاز شد .
سالروز بعثت پیامبر بزرگوار اسلام ، خاتم الانبیا حضرت محمد بن عبدالله (ص) را گرامی می داریم بازم تبریک آپ کردم ومنتظر حضورتون

مجدداْ تبریک میگم این عید بزرگ مسلمین را..
چشم حتما خدمت میرسم..ممنون از توجه تون..یاعلی مدد

سمانه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 23:25 http://roz-siah.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی سلامتین
عید مبعث رو به شما وخانواده ودوستان تبریک میگم...
بابا عید مبعث هست نبینم از مرگ ومیر تو وبلاگت باشه هاااااااااااااا دلم میگیره حسابی...
انشاالله آخر وعاقبت هممون خوب باشه و انشاالله پنج تن آل عبا اون دنیا شفاعتمون بکنن...
التماس دعا

عیدتون مبارک..ممنون که اومدی//..
بله..همه امیدمون شفاعت اهل بیت عصمت طهارته...محتاجم به دعا..یاعلی مدد

سمانه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 23:25 http://roz-siah.blogfa.com

ره این کوچه سد می شد زمانی

دو دریا جزر ومد می شد زمانی

بگیرم خاک را در بو وبوسه

از اینجا عشق رد می شد زمانی

شعر زیبایی بود..ممنون....مخلصیم هاااااااا..دربست!!!

سمانه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 23:26 http://roz-siah.blogfa.com

گل نامهربانم مهربان شد

مرا گلبرگ بازش آشیان شد

ندیده روی آرامش،نسیمی

نسیمی آمد وفصل خزان شد

سمانه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 23:27 http://roz-siah.blogfa.com

تو یک ساعت نباشی پیر گردم

چو پیری صید مرگ ومیر گردم

مگرآّی که در گرما بنوشم

مگر نانی که از توسیر گردم

سمانه یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 23:27 http://roz-siah.blogfa.com

بکش ما را، دوای درد مرگ است

بهار شاخه های زرد مرگ است

جزای هرکه دور از دلبرش ،خود

نمیرد،بی برو برگرد مرگ است

ولی شما که میگی شب عیده چرا از مرگ میگی؟؟خودتون این شعر را خوندید و دادید
ولی من فقط میگم ممنون که به یادمونی..عیدتونم مبارک..یاعلی مدد

هریا دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 01:50 http://setareyeasemani.blogfa.com

امشب که شب بعثت احمد باشد
مشمول همه عطای سرمد باشد
یا رب چه شود طلوع صبح فردا
صبح فرج آل محمد باشد

سالروز مبعث رسول نور و رحمت مبارک

منم تبریک میگم خدمتتون..انشاالله که این دعاتون هرچه زودتر برآورده بشه
زنده باشید و برقرار...یاعلی مدد

غریبه دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 02:21 http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام به قاصدک گرامی

از اینکه دیشب نتونستم بیام نت شرمنده کامپیوتر بنده فاتحه اش خوانده شد .....بگذریم

اول اینکه شعرتون بسیار زیبا مثل همیشه بی تعارف میگم....

بار ها من هم در خواب مردن خودم رو در خواب دیدم ...بارها زبانم بند اومده و قتی روم داشتند خاک میریختند....و خیلی از خدا میترسم ترس به ان معنا نه ...ترس از اینکه ای خدا بنده گناه کار را ببخش و نبخشیده راهی ان دیارم نبر....تنگی قبر به نظر من ربطی به فشار قبر نداره حتی اگر در دریا هم غرق شویم فشار قبر خواهد بود.....اما تصورش اینگونه که شما خود در زنده بودن در ان خوابیده اید قدری سخت است و پذیرفتن مرگ.....اما در اصل اگر ترسی داشته باشیم ان به خاطر اعمال خودمان است که خاطر جم نیستیم ...و خودمون در خلوت خودمون میدونیم که گاهی دچار شاید گناه یا معصیتی شده ایم...و گرنه مرگ نوعی تولد دوباره و زندگی دوباره است و اگر ره توشه خوبی برای خود داشته باشیم در دیار باقی هم اسوده خاطر تر خواهیم زیست....اگر نامی نیک بجا گذاشته باشیم جای خوبی خواهیم رفت ....مادر بزرگم روزی که با هم به دریا رفته بودیم به ما گفت من مردم من رو بیارید بندازید تو دریا تا فشار قبر نداشته باشم و ما ان هنگام به ایشان میگفتیم این چه حرفیه ننه جون....حالا نمیدونم فشار قبر داشت نداشت چطوری بود ....خلاصه تصور هر شخصی از مرگ یه جوریه اما من به شخصه هر ثانیه فکر میکنم ممکنه ثانیه بعدی نباشم اما فقط از خدا میخوام خدایا قبل از رفتن دین کسی گردنم نباشه و حق الناسی بر گردنم نباشه که اون دنیا دستم کوتاهه ولی از رحمت خداوند غافل نیستم و به بخشش در باره حق الله امیدوارم....

پس از مرگ ۱....مردم فردا فکر میکنند مد شده تو قبر عکس گرفتن....

پس از مرگ ۲...رژیم که خیلی بده .....همچین فشارمون میدن که جلو جلو نکیر و منکر رو بچشم ببینیم....

راستی یه سوال میگن مرده تا هفتاد ساعت میفهمه در اطرافش چی میگذره اما نمیتونه حرفی بزنه و تمام اعمال رو حس میکنه و درک میکنه نمیدونم درسته یا نه اما اگه درست باشه وحشتناکه.....

نوشته شما من رو یاد سیاحت غرب انداخت ...و هزار تا سوال بی جواب که همیشه تو. ذهنم هست

انشا الله که ۱۲۰ سال عمر با عزت داشته باشید....

موفق باشید زنده دل و سر افراز

اختیار دارین...شما لطفتون به من ثابت شده که زیاده..!
به نکات جالبی اشاره کردید...حقیقتش خواستم زیاد به مرگ نپردازم که پی نوشتش را
به ظنز نوشتم.وگرنه واضحه که فشارقبر ناشی از اعمال ما انسانهاست
خوشحال میشم بازم ازتون بیشتر بشنوم..واقعا ممنون..التماس دعا...یاعلی مدد

مریم دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 05:55 http://ghasedakekhial.blogfa.com

سلام قاصدک
عیدتون مبارک
این جا که گل نداره مجبورم زبونی بگم
یه سبد گل تقدیمتون

عید شما هم مبارک..ممنون از تبریکتون..سلامت و برقرار باشی

مریم دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 06:05 http://ghasedakekhial.blogfa.com

واقعا تو قبر خوابیدین؟؟؟
روز عیدی نمی شد یه پست شاد بذارین
ولی به خوب مساله ای اشاره کردینا
نمی دونم فردا روز که مردم چی جواب بدم (نیشخند)
تو دبیرستان یکی از دبیرامون همیشه همین آیه رو واسمون می خوند می گفت اگه درس نخونین شمام جزء کم فروشا حساب می شین

خب عکس نشون نمیده توقبرخوابیدم؟اصالت عکس تایید شدست!خاطرتون جمع باشه
جداْ که درست فرمودن استادتون..کم فروشی همه جا مصداق داره..
خدا کنه بتونیم پاسخ گو باشیم..ولی من این پست را سه روز پیش نوشتم
نه امروزکه عیده.!.بازم ممنون از حضورتون..زنده باشی و سلامت..یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 11:40 http://www.omresokhteh.blogfa.com

سلام...
دنبال خود نمی گردم
حتی در انان که دوستشان دارم
بگذار گم باشم
از خاطره هاشان کم باشم.
روز قشنگتون بخیر.

روزشما هم بخیر..ممنون...شعر گویایی بود!!!!..شادباشی

محمد دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 12:08

سلام حاجی سید نه بابا اومدم کنکور بدم و برگردم سر دوره.منظورم شعر خواب دیدم خواب اینکه مرده ام واسه روضه خوندمش خیلی هم محشر شد البته از این کامل تر بود.ادامش یه کمش یادمه
ناگهان الطاف حق اغاز شد
مردی امد ازتبار اسمان
نور پیشانیش نور کهکشان
چشمانش زندگانی می سرود
دوملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
دیدم زیر گویند این زمزمه
وای امده اینجا حسین فاطمه
صاحب روز قیامت امده
گوییا بهر شفاعت امده
حاج سید این شعر دوباره ادامه داره امام الان یادم نیست.الان می خوام برم ادیینه ها.یا علی

بله محمدآقامیدونم دوسه صفحه ست میخوای بهت بدمش؟؟تازه مال منکه نیست
کنکورتم انشالله موفق باشی..بازم عیدت مبارک

غریبه دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 16:01 http://banouye-sib.blogsky.com/

سلام به قاصدک گرامی

مبعث رسول اکرم (ص ) را به شما و خانواده محترمتان تبریک عرض میکنم .....

موفق باشید و زنده دل

شمالطف دارید..منم مجدداْ تبریک میگم و براتون آرزوی روزهای خوش و سلامتی را دارم

محمد مهدی دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 18:13 http://sobhe14.blogfa.com

سلام[گل][گل]
عیدتون مبارک
در کنار خانواده همیشه شاد و خرسند و سربلند باشید.
در ضمن خیلی خوب ادم همیشه بیاد مرگ و رفتن باشه اگر چه یه عده ای فکر می کنند تا ابد زنده اند و دنیا و قدرت و ثروت را به هیچ رنگی رها نمی کنند اما ملک الموت دیر یا زود فرا خواهد رسید.

جناب سامع.منم تبریک میگم خدمتتون این عید بزرگ مسلمین را.
ممنون از توجه تون نسبت به این دلنوشته..شادباشید و همیشه سلامت..یاعلی مدد

__PouYa دوشنبه 29 تیر 1388 ساعت 19:43 http://9-0.blogfa.com

MerC AzZiZz ii

Ama Ey Kash BLoGfa BaZz MikarDi Akhe MohiTesh YJorieWw

baZam HarJor Khodet Midoni

Eyde Toam MobaraK Hamishe Be Shadi o Khoshi

Hamishe Bayad SabZz Bashi

Hamishe

FinGiLish Minevisam Chon AdaT KarDam

Chon Dosss Daram Chon FarSi Nis HameChimon ArabieWw

Chon MaMLeKaTemono ForokhTan BeZar KhaTemono Ma BeFroshim

BikhiaL

Hamishe SabZz Bashi

آقا پویا..من خیلی وقته این وب را دارم و دوستان هم دارم..خب نمیشه که بیام بلاگفا.
ممنون از تبریکت..ولی فینگیلیشی.!!...خب دوست داری بنویسی درست..
ولی باور کن برای منم خیلی سخته خوندنش.قبول دارم کلمات فارسی وعربی قاطی شدند
ولی دلیل نمیشه که برای هرکامنت شما جلسه بررسی و تحلیل بذارم که مثلا
این چی بود که نوشتی و فلان.ولی چون خوشت میاد راحت باش.!.
ممنون که اومدی..عید شما هم مبارک....یاعلی مدد