یاضامن آهو...

نقاب جمعه 8 آبان 1388 ساعت 18:30 http://negha.blogsky.com/

سلام...
این عید بر شما هم مبارک باد...

بنده که هنوز با خود کنار نیامدم...و نمی دانم آیا قصور از بنده هست یا ....!

برشما هم مبارکباد این ولادت فرخنده.
بقیه شم بید بیام ببینم چی شده که اینطور فرمودیدولی بعداْ..چون چندبار اومدم وبتون باز نشده..زنده باشید تا بعد.یعلی مدد

♣♣شاپرک♣♣ جمعه 8 آبان 1388 ساعت 20:03 http://shaparak49.blogsky.com/

سلام خدمت دوست قهرمانمان♣
تبریک بابت چند مناسبت..اولیش که طلوع زیباى شمس الشموس از مشرق کرامت و رأفت او که غبار قدمگاهش، سرمه دیدگان ماست

با نام رضا به سینه ها گل بزنید
، با اشک به بارگاه او پل بزنید،
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بردامن ما دست توسل بزنید

وبعدیش کسب مقام اولی در مسابقات مبارکتون باشه♣♣

اپ بسیار زیبایی با وجود فرصت کم تهیه کردین احسنت..! ومنتظر پست مستندتون هم هستم..♣
شاد وسلامت و موفق باشید♣

منم تبریک میگم خدمتتون.حتما فرصت شد و رفتید حرم دعا فرامش نگردد لطفا...تشکر هم بابت تبریک دومتون.گرچه مهم نفس ورزش بود ولی دیگه ازم ناامید شده بودن!!.بخصوص دخترآآآآ..آخه شنیدم میگفتن(بعضی ها) که چشممون آب نمیخوره !!!
بازم ممنن از حضورتون..زنده باشید و سلامت.یاعلی مدد

عباسی جمعه 8 آبان 1388 ساعت 21:01

با سلام

ولادت باسعادت سلطان، امیر و ولی نعمت تمام مسلمین،

حضرت رضا-ع برشما بزرگوارمبارک

در کشور ایران که دلتنگی فراوان است
کنجی برای گریه، ای مردم! خراسان است

کنجی که جذاب است مثل خال کنج لب
کنجی که در واقع تمام خاک ایران است

در نقشه سمت چپ، کمی بالا، تپش دارد
این نقشه انسان است و مشهد قلب انسان است

در دلنشینی این عروس از رامسر بهتر
او باعث شیرینی قند فریمان است

مشهد شهادت می‌دهد در خاک من گنجی‌ست
در آسمان فوج کبوترها نگهبان است

ای حس امشب! بادبان‌ها را بکش پایین!
بادی که امشب می‌وزد در شعر، توفان است

آقا! کمی هم درد دل دارم اجازه هست؟
با آن که پیش از گفتنش شاعر پشیمان است

همسایه ما سال‌ها حرف از حرم می‌زد
او مرد و این قصه فرزندش پریشان است

دیروز می‌خواندم شما حج فقیرانید
امروز دور از دسترس، حج فقیران است

هر کس که دست و بال او تنگ است، لایق نیست؟
یا هر که پولش یبشتر باشد مسلمان است؟

یک لحظه خوابم برد، گویا در حرم هستم
این جا که حالا ایستادم زیر ایوان است

پشت سرم مردی زیارت‌نامه می‌خواند
از ظاهر او می‌شود فهمید چوپان است

از روستای کوچکی اطراف مشهد یا
از پیرمردان عشایر، از لرستان است

یک چوبدست و سفره نانی خشک پهلویش
انگار در جیب کتش یک جلد قرآن است

دستش به روی شانه‌ام ناگاه...، امری بود؟
می‌خندد و زیر لبش این بیت پایان است:

مشهد مدینه، کربلا را در خودت دریاب
جانان تو هستی، گنبد و گلدسته بی‌جان است

* قصیده حرم سروده عباس سودایی

آقای عباسی.دوست گرامی..
ممنون از حضور صمیمانه و همشگی ات..
تبریک میگم این میلاد فرخنده را..همچنین.ممنون بابت ارسال این شعر زیبا..شرمنده کردین..تازه از راه رسیدم.اولین فرصت خدمت میرسم.
راستی..اون پی نوشت دو بخاطر شما و تنی چند از دوستانه که به تیرکمون مون جسارت کردن!! آقا ما خودمون حرفه ای نیستیم..قبول..ولی باور کن عکسش که حاضر شد میذارم تا ببینید که الکی پز نمیدیم.!.کلی پولشو دادم تا باهاش فخربفروشم!!!
خوش باشی و همیشه سلامت..یاعلی مدد

رمضان جمعه 8 آبان 1388 ساعت 21:38 http://mighat61.blogfa.cim

سلام بر قاصدک عزیز
خجسته میلاد هشتمین اختر تابناک اسمان ولایت و امامت رابه شما دوست جانباز عزیزم تبریک می گویم و برای شما و خانواده ی محترتان ارزوی سلامتی می کنم .شاد باشید و التماس دعا.

دوست عزیز جانباز(جناب کاووسی)
عید ولایت مولا امام رضا(ع) برشما و خانواده گرامی مبارک باشه انشالله
ممنون از حضورتون..ببخش که مدتی بخاطر مسابقات ورزشی جانبازان نتونستم خدمت برسم.اولین فرصت میام و تشکر حضوری هم میکنم.
زنده باشی و برقرار..یاعلی مدد

ali جمعه 8 آبان 1388 ساعت 22:33 http://janbazweb.com

سلام بر کبوتران حرم

به به علی آقا؟!!.چه کوتاه و گذرا؟؟؟
عیدشماهم مبارک.یاعلی مدد

سلیمون جمعه 8 آبان 1388 ساعت 22:54 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر مرشد پلوی خوتم
عیتت موبارک
ما این حرفا حالیمون یوهو جیم میشی بعتم یوهو میای و پوست میزاری خبر نمی کونی
مارو باش با داشمون کولی عقش و حال می کونیم
بعت مارو میذاره تو خوماری
میگم کوپی پیستت هم بت نی ها
انشالله که خش گوذشته حالا که تو این موتت نبوتی
زیر سایه حق سر بولند و پاینده باشی مرشد ما رو هم به نوچگیت قبول کونی
رخصت مرشد
حق یارت

داش سلیمون عزیز.ممنون از حضورت..عیدشما هم مبارک
خب مشتی..من چطوری باید شما را خبرمیکردم؟؟
نذار بگم که درجریان بودم که شوما هم رفته بودی صفاسیتی!!!!
باورکن جو داش.هیشکس را خبرنکردم.شرمنده..
وقت شداولین فر صت خدمت میرسم تا بگم که شماچرا خبرنکردی آپ جدیدرا!!!!
شب شما خوش..یاعلی مدد

سلیمون شنبه 9 آبان 1388 ساعت 00:14 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر مرشد خوتم
ایولا باع مرشد ما کولی حال کرتیم ا تشریف فرمایت
خب اره خب دیگه چه کونیم ما اینم بس که هوار کیشدن سرمون گوفتیم یه آپ همینجوری صفا سیتی بریم
تا مرشدمون بر گرده واسه خاطره همین هیچ کس رو خبر نکردم
برقرار باشی مرشد
رخصت
یا حق

ممنون از حضورت دااااش..خوش باشی .هر جا هستی و میری
خب البت.آدمیزاد نیاز داره به صفاسیتی!!
ولی اون گلگی بخاطر این بودکه گفتی چرا آپ یواشکی؟؟منم گفتم که خودتم همچین علنی آپ نکردی که!!.زنده باشی داش سلیمون..یاعلی مدد

ستاره شنبه 9 آبان 1388 ساعت 00:14 http://ashnayemahjor1.blogfa.com

سلام

عید و قهرمانی بر شما مبارک

فعلا هفتم

البته شاید

و شاید هم بیشتر

بعد از صرف شام برمیگردم

ممنون از حضورتون .منم مجددا تبریک میگم..
ولی هروقت گفتید برم شام بخورم من دیگه منتظرتون نشدم!!
از بس که دستپختتون خوبه یادتون میره برگردید!!!.
پس تا بعد..یاعلی مدد

سمانه شنبه 9 آبان 1388 ساعت 00:33 http://rasha66.blogfa.com/

سلام سلام...
عموقاصدک رسیدن بخیر
من نبودین عیدو تبریک گفتم ولی دوباره تبریک......

ممنون..منم اومدم و تبریک هم گفتم.بازم میگم..
تشکر از حضور مجددتون.زنده باشید و سلامت.یاعلی مدد

شمس شنبه 9 آبان 1388 ساعت 00:42

سلام
خجسته میلاد مولی العارفین شمس الشموس

نگین درخشان انگشتری ایران زمین
این تکه از نوشته ی خوبتان خیلی به دلمان نشست
دانی که چرا
لطفا مستندتان از جنس شبکه ۴ باشه بلکه بر دل نشیند
همه چیز مبارکه
خودتان را با سیم خار دار محافظت کنید که مبادا
خدایی نکرده
زبانم لال
دزدیدنتان و این قاصدک پلو دیگر ...

به به..چه عجب؟؟!!.خوشحالمون کردین!!
منم تبریک میگم این عید را(مگه شما تبریک گفتید؟؟!!)
حتما...با ما همراه باشید تا پست بعدی!!!
خب من چکار کنم.تمام سفرهای ورزشی ما توی پاییز افتاده؟!!!
میخوان چکار منو که بدزدن؟؟؟

شمس شنبه 9 آبان 1388 ساعت 00:44

انتخاب شعرت خیلی عالی بود

ممنون..خوبه لااقل یکی اون شعر را خوند!!!.بازم بیایید.خوشمان آمد!!

شمس شنبه 9 آبان 1388 ساعت 00:48

راستی شعار هم که خوب بلدید و خود عمل نمی کنید
منظورم به
بنر بالای کامنتتونه
که از دوست همان به که ما را یاد کند و از این حرفهاااااااا

خب منکه اومدم خدمتتون..این هفته گذشته هم هیچ جایی نتونستم برم وگرنه شما اولویت داشتید. باور کنید همین امشب هم اول اومدم وب شما ولی وقتی دیدم تعداد کامنتهای تایید شده همون عدده هفته قبله کامنت ندادم!!.ببخشید.حتما خدمت میرسم..عصبانی نشید لطفا!!

فاطمه شنبه 9 آبان 1388 ساعت 08:41

سلام بابا جچون...

رسیدنتون بخیر خوبی؟

کاپو اوردین یا جا گذاشتین؟بهتون تبریک میگم این مقامو

دلم واستون تنگ شده بود...

یه اپ کوتاه کردم ویه چند وقتی نمیام خدمت دوستان

یا حق

ممنون.. آپ جدید گذاشتی؟؟..چرا نمیای دیگه اونوقت؟؟!!!
ببینم نکنه این رفتن و غیبت کردن هم مثل آنفولانزای نوع آ اپیدمی شده؟!
خب به منم بگید چه خبره تا خودم نفراولی باشم که بذارم برم و برنگردم

عباسی شنبه 9 آبان 1388 ساعت 08:44

سلام

ای کاش من هم تیر کمونهای را نگه می داشتم تا بتونم عکسش را بزام

اقا ما شما را همینجوری هم قبول داریم ..باورکن..
چشم..اصلا از خیر اون آپ میگذرم.چون آقا عباسی را خیلی دوست دارم .زنده باشی قهرمان

فاطمه شنبه 9 آبان 1388 ساعت 09:03 http://www.omresokhte.persianblog.ir

گه بده بگم مارکوپولو لقب به این خوبیتازه سفرهای دیگشم ادامه داره
روحیتونو با حرفام تضعیف کردم؟نه بابا روحیتون کلی هم بالا رفت که اول شدین یه انگیزه ای درتون ایجاد شد که اول شدین اونم به خاطر حرفهای من بود وگرنه عمرا اگه مدال میاوردین

خب منم که گقتم دوپینگ شدم با کامنتت!!.
اره خب..ولی کاپ و اینا میره تو دفتر رییس روسا..واسه ما همون عنوانش می مونه و ولاغیرررررر..

شعیب شنبه 9 آبان 1388 ساعت 10:05

سلام
خوبی بابایی؟
خوش می گذره؟
ببخشید دیر رسیدم
اما انگار اهل بیت هنوز تشریف فرما نشدن ها
ممنون در کل

ممنون..شما خوبی؟؟!!.خب اهل بیت نیومدن..درست..شما که اومدی و زحمت کشیدی چرا درمورد پستم نمیگی؟؟اون دفعه هم گفتی سیو کردم!!.بازم ممنون که اومدی.خوش باشی.یاعلی مدد

شمس شنبه 9 آبان 1388 ساعت 11:27 http://goharevojod.blogsky.com

سلام
اون وقت که دیدی نیستم و خبری از من نیست
نفسی عمیق کشیدید و خاضعانه به درگاه خدا به سجده افتادید و شکر به جا آوردید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نخیرررررررر..امروز مثل اینکه شنبه نحسه ست !!!
نمیدونم چی شده همه شاکی اند و رفتن تو کار قهر و ناز و حذف و اینااا
بنده راضی به غیبت کسی نبوده و هیچ وقت هم سجده شکر بخاطر نبود کسی بجا نمیارم..ازطرف من قضاوت نکنید لطفا!!!.خب منکه توضیح دادم خدمتتون..شب وقت شد باز هم میام.زنده باشید

ستایش شنبه 9 آبان 1388 ساعت 13:05

سلام یابایی قهرمان حال و احوال؟ خوش می گذره؟

نبودین دلتنگتون شده بودیم .

آخی! عید که گذشت ولی تبریک

راستی نگفتین چندم شدین؟

ممنون از تبریکتون..
ای باباااا.!!.خب همه فهمیدن که مقام اول تیمی نصیب تهران شد دیگه!!

ستایش شنبه 9 آبان 1388 ساعت 13:08

راستی اون موضوع زیر آب زنی و گیس و گیس کشی یه شوخی بود بین منو فاطمه. شما سخت نگیرین .

ببخشید ولی نمیشه شما به این خان داداشتون یه توصیه کنین که نرن. یعنی وبشونو حذف نکنن؟

هیچ وقت به کسی که میگه میخوام برم نمیگم نه و چرا و توروخدا بمون!
چون حتما طرف تموم فکرهاشو کرده.اگه قرار باشه با گفتن منو امثال من بمونه یا بره دیگه چه اراده ای ازخودش داره؟؟.ولی ما هستیم تا آخر..
به خودشون هم گفتم ...هستیم تا ته دنیا.!

شمس شنبه 9 آبان 1388 ساعت 22:19

هالوووووووووووووون رو تبریک می گم

اومدم و دیدم..ولی خب درسته که بی سواتی ! منو به رخ بکشید؟؟!
هالوووووووووووون اونوقت یعنی چییییییییییی؟؟؟؟!!!!

شمس شنبه 9 آبان 1388 ساعت 22:29

شاید منم هرچی وب دارم تو دنیا حذف کنم
حالا که همه دارن تخته می کنن و می رن ما چرا نهههههههههه
البته وضع مملکت و اقتصاد اینطوری حکم می کنه
که بریم تو کاره تخته و از این چیزهااااااااا

سیدسعید شنبه 9 آبان 1388 ساعت 23:42 http://www.fatemyion.ir

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی علیه السلام
ببخشید بابت تاخیری که داشتم ....خداقوت...امیدوارم سفر خوبی داشته باشید...
تشکر وقدر دانی مرا بپذیرید
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر

سید
یاعلی

ممنون اقا سید عزیز..ولی من از سفر برگشتم که!!.این پست هم مال بعداز سفره!!.ممنون از حسن نظرت..یاعلی مدد

سلیمون یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:13 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک با مرام
اومتم یه شب بخیر بگم برم
اینجا یه چی پش سر ما گوفته شوته ها
باع دیگه راه رفت رو باس رفت دیگه
راسی هالوووون موبارک
برقرار باشی
زت زیاد

داش سلیمون عزیز..کسی پشت سر شما حرفی نزده..راحت باش.اون یه حرف کلی بود. که هستیم تا آخرش..راه رفته را میذاریم تا ببرندمون نه اینکه باپای خود بریم.مگه با پای خود اومدیم؟!!.ولی شما هرکاری که میدونید درسته انجام بده.منم که جلودارنشدم مشتی!
خوش باشی و سلامت.چه باما و چه بی ما..یاعلی مدد

دوست سبز یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:35

آیت‏الله بیات زنجانی در بیمارستان بستری شد

آیت‏الله بیات زنجانی بامداد روز جمعه هشتم آبان‏ماه، به دلیل عارضه قلبی شدید به بیمارستان ولیعصر(عج) شهر قم منتقل شده و تحت مراقبت های ویژه پژشکی قرار گرفته است.

به گزارش موج سبز آزادی محسن بیات زنجانی، فرزند آیت‏الله بیات در وبلاگ خود آورده است:

"دیشب حال پدرم یکدفعه‏ای به هم ریخت و من، مصطفی و آقا مهدی حدودای ساعت یک بود که ایشون رو بردیم بیمارستان. بعد از آزمایشات اولیه معلوم شد که یک سکته نسبتاً شدید رو رد کردند و به این خاطر تحت مراقبت های ویژه قرار گرفتند تا دم دمای صبح که بنا شد به سی سی یو منتقل بشن که در مسیر، مجدداً حالشون به هم خورد و وضعیت به شکلی دراومد که پزشکها مجبور به استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی شدند.

الآن رسیدم خونه و باید باز هم برم. برای شفای حال پدرم دعا کنید؛ هر جائی که هستید و با هر زبانی که می تونید...

هستی(گلهای زندگی من) یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:36

شرمندم برای تاخیر(اگر کله را درست انتخاب کرده باشم) سلامممم قاصدککک عزیز
امیدوارم منو عفو کنید از تاخیرم
تبریکتون و پست مخصوص ولادت این قدر بی نظیر بود که حرفی توش نمی مونه.دستتون درد نکنه و عید شما هم مبارکککککککک.همیشه پست هاتون زیبا و قشنگ است و آموزنده

التماسسسسسس دعاااااااااااااااااااااااااااااا

دشمنت شرمنده..منم دیر اومدم دیگه..شرمندگی نداره که~~~
برشمتا هم مبارک باد..خدمت خواهم رسید..شب خوش یاعلی مدد

دوست سبز یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:37

تماس تلفنی هنگامه شهیدی با مهدی کروبی

هنگامه شهیدی، مشاور امور زنان ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات اخیر روز گذشته پس از 121 روز بازداشت موقت، از زندان اوین با مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی تماس گرفت.

به گزارش سایت نوروز، دبیرکل حزب اعتماد ملی در این تماس تلفنی ضمن ابراز نگرانی از وضعیت هنگامه شهیدی و دلجویی از او ابراز امیدواری کرد که این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر به زودی آزاد شود.

هنگامه شهیدی که در بند عمومی به سر می برد، از حمله به کروبی در نمایشگاه مطبوعات مطلع شده و به همین دلیل با او تماس گرفته بود. او ضمن احوالپرسی از کروبی در گفتگو با شیخ اصلاحات تاکید کرد که "مانند این یار و یاور امام راحل در جهت حرکت در مسیر آرمانهای امام قدم برداشته است و در این مسیر همانند کروبی ثابت قدم و استوار خواهد بود."

هنگامه شهیدی در روز نهم تیرماه و پس از کودتای انتخاباتی اخیر بازداشت و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. این روزنامه نگار و فعال امور زنان در روز چهارم آبانماه با فریب وعده آزادی به سازمان زندانها تحویل داده شد.

شهیدی از روز سوم آبانماه دست به اعتصاب غذا و دارو زده است. او که به خاطر شرایط سخت زندان به بیماری های جسمی و روحی مبتلا شده است، روزی 28 عدد انواع قرص مصرف میکند که اعتصاب دارو و غذا در این شرایط برای او خطرناک است.

هستی(گلهای زندگی من) یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:40

سلام قاصدک عزیز
ببخشید تقلب می کنم اما توی کامنت ها نوشته شده که مقام اول مسابقات را کسب کردید
خیلی تبریک می گم.
خیلی خوشحالم
انشا الله۲۰۰۰ سال سالم و سلامت باشید

ممنون..مقام اول تیمی البته!!!.یعنی اینکه به تنهایی خار و خسی بیش نیستیم!!..زنده باشی..خوب شد این تقلب را کردید لااقل..چون دیدم که چندبار تاکید داشتید در سفر یادتون باشم و دعاگو !!!..شب خوش یاعلی مدد

دوست سبز یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:40

وبلاگی برای آزادی سعید نورمحمدی راه‌اندازی شد

جمعی از دوستان سعید نورمحمدی از اسرای کمیل سبز، وبلاگی را برای انتشار اخبار مربوط به این عضو جوان جبهه مشارکت، ایجاد کرده اند.

به گزارش نوروز، سعید نورمحمدی هفته گذشته در مراسم دعای کمیل که برای آزادی زندانیان سیاسی برگزار شده بود، دستگیر و به اوین منتقل شد.

او پس از کودتای انتخاباتی نیز بازداشت شده بود و نزدیک به دو ماه در بند کودتاگران اسیر بود.

علاقمندان به اطلاع از آخرین اخبار درباره سعید نورمحمدی می توانند به این ادرس مراجعه کنند:

http://freenoormohammadi.blogfa.com

هستی(گلهای زندگی من) یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 00:47

قاصدک محترم و عزیز شعر هم خیلی زیبا بودددددددددددددد.

زمانی آپ بودم و هستم اگر قابل بدونیدددد(غصه)

ممنون...چشم..حتما خدمت میرسم..زنده باشی

نبض شقایق یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 08:50

ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق و هم نفس جام باده ایم

بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند
تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم

مشاعره ست؟؟؟!!!.

گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر

به جز از خدمت رندان نکنم کار دگر

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت

حاش لله که روم من ز پی یار دگر

* ر * بدید لطفا!.!!!

شمس یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 10:39

سلام قاصدک عزیز
خب هالوون یک جشنه وحشته
که هرکسی خانه و دمه در و از این جور جاهارو به وحشتناکترین شکل تزئین میکنه و...
و هر کسی بیشتر بتونه اطرافیان رو بترسونه جایزه میگیره
حالا جایزه منو بدید یالا
یالا
تا شعار ندادم که جایزه ام رو دزدیدید و دارید باهاش پز میدید

ممنون از توضیحتون..ولی من که نترسیدم!!!
دیدید که همراه شدم با اونا و پایکوبی هم کردم!!!
پس جایزه ای هم اگر باشه این ورا نیست.!
اینجاها اینروزا همش کامنتهای وداعه و ولاغیررررررر!!!!!!!!

ستایش یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 14:40

سلام خان بابا حال شما؟

بابایی حالا چرا میزنی؟ خوب همه که فهمیدن واسه اینکه هم نتی هم تلفنی با شما مرتبطن ولی در این مورد من یه کم از بقیه عقب افتادم.

راستی من آپم.

اختیار دارین..ممنون از احوالپرسی تون..
حق دادم بهتون ..ببخشید کم کاری مو..
اپ جدیدتونم دئیدم..به دوستان توصیه میکنم قبل و حین صرف غذا این اپ را نخونن(اون شکلک سبزه!!!!)

ستایش یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 15:18

دوباره سلام.

کم کاری که خواهش میکنم. البته شاید تقصیر منم هست که از همه دنیا بی خبرم آخه عادت ندارم کامنتای دیگران رو بخونم.

آخی! چه حساس! بیچاره معده اتون که فعلا باید تحمل کنه. الان حتما کلی بد و بیراه به من میگه .
سعی کنین به چیزای خوب فک کنین تا حالتون بهتر بشه

ممنون از حضور دوباره و سریعتون!!
خب حالا من هیچی..کیه که از توصیف و شرح از پاهای سوسک خوشش بیاد؟؟ اونم قبل از غذااااا؟؟!!!!
بله .کرکس هم زیباست..زندگی باید کرد!!!!

حمید یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 15:22 http://hamid-love.persianblog.ir

سلام زیبا بید
یه سر بهم بزن
اگه مایل به تبادل لینک باشین در خدمتیم

ممنون.اومدم و کلی براتون نوشتم..چون دوستانم میدون که نسبت به اینگونه کامنتهای کوتاه و گذرا آلرژی دارم!!!

حمید یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 18:11 http://hamid-love.persianblog.ir

سلام من دوباره اومدم توی وبلاگتون و سعی کردم با دقت بیشتر مطالبتون رو بخونم ببخشید اگه نظر کوتاه دادن من باعث شد شما فکر کنید که نظر دادنم تنها برای کسب تکلیف هست و از این حرفا...
شعرتون جالب بود و زیبا و مطالب دیگر وبتون کم و بیش جالب و خواندنی بود. بازم بابت اینکه ناراحتتون کردم متاسفم
ضمنا باید خدمتتون عرض کنم که بنده هیچ اصراری ندارم که شما حتما از بلاگم دیدن کنید اگر شما رو دعوت کردم فقط بخاطر رسم ادب و مردانگی بود که اگر شما با این کارم ناراحتتون کردم بازم معذرت می خوام
ممنون از این که اومدین و واسم نظر گذاشتینو موفق و موید و پیروز باشید

ممنون از حضور مجددتون..مثل اینکه درست متوجه عرضم نشدید..منکه ناراحت نشدم..دوباره خدمت میرسم و توضیح میدم.زنده باشید.یاعلی مدد

حمید یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 18:43 http://hamid-love.persianblog.ir

منم سلام مجدد
قربان شما
خیلی خوشحالم که دوباره منت گذاشتینو جواب دادین
جاتون خالی دارم میرم باشگاه فوتبال ساعت ۷ بعدا حتما بیشتر راجع به این موضوع صحبت می کنیم
از جمله یا علی تون خیلی خوشم اوم
سبز باشید
علی بارتون

خواهش میکنم..دوستان جای ما..
منم شب تونستم خدمت میرسم..خوش باشید.یاعلی مدد

ستاره یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 20:41 http://ashnayemahjor1.blogfa.com

سلام و شبتان بخیر

ببخشید که دیشب بعد از خوردن شام برنگشتم.ظاهرا خیلی

سابقه ام خراب است که این حدس را زدید.

من پست قبل را هم کامل خواندم و برایتان کامنت گذاشتم.

البته کامنت کوتاه ولی ظاهرا ناپدید شده است.

من اشعار نادر ابراهیمی را خیلی دوست دارم و فکر میکنم

شما یکی از بهترین ها را انتخاب کردید.

مصرع آخرش خیلی قشنگه و همیشه بازگشتن

سبز و پیروز باشید

در پناه حق

بله..بنده به وعده های شما عادت دیرینه دارم
سینه مالامال درد اما دلی بی کینه دارم!!!
خوشحالم که مورد اقبالتون واقع شده.
شما هم سبز باشید و بی شماررررررررررررررررررررررررررررررر..یاعلی مدد

ستاره یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 20:53

باز هم سلام

خوب ماهی های عاشق که تو ساحل می میرند !!!!!!!!!!!

دلتان میاد (علامت تعجب ) چرا شکلک ها ثبت نمیشه !!!!

بگذریم.....چون در اصفهان عادت به سریال دلنوازان کردم.

فعلا خداحافظی میکنم تا در صورت حیات دوباره شب برگردم.

چرا من نمیتوانم شکلک بذارم ؟؟؟؟؟

جبر روزگاره..عشق یعنی هلاک شدن.ماهی که تو آب بمونه.عاشق نیست عادت کرده به اون شرایط!!
ولی الان خیلی وقته از دلنوازان گذشته.اگه جلسه نقد و تحلیل سریال هم بود تموم شده.!!.پس چی شد رجعت دوباره تون؟؟!!

شمس یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 22:23

سلام و عرض ارادت
بابا بنازم ناز کلام روووووووووووو
یه زمانی کسی برامون تره هم خورد نمی کرد
حالا به ترهههه حتی نگاه هم نمی کنن
من برم سوتم رو بزنم که خیلی با حاله

اختیار دارین.ما که حرفی نزدیم.فقط گوشزدی به اول به خود و

بعد هم منباب یادآوری که.رهرو فلان است و بهمان!!
نفرمایید اینو..تره چیه؟؟.شما امر کن تره بار میاد خدمتتون(باهندونه)!!
سوت بزن که وقت زدنه..خوش باش که این نیزبگذرد

سلیمون یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 22:28 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر مرشد خوتم
بنا به دلیلی اینکه بنده نوچه شوما می باشم و نو چه باس حرف مرشد شو گوش کونه کار حذف رو بی خیال شوتم
بعتم می بینم که رو ایام هفته یه چیا میزارین
اوس کریم قهرش می گریه ها ا ما گوفتن بوت
غرض عرض ادب بود ولا غیررررررررررررررررر
زت زیاد مرشد
رخصت سالار
حق پشت وپناهت

داش سلیمون عزیز..ممنو که شرمنده مون کردی.
ولی قبلا هم گفتم.باید دید چرا اومدیم و اومدن مون بهر چه بود؟؟!!
با این وجود.بازم ممنون که جلو اهل محل سرافکندمون نکردی.
شب و روزت خوش.زنده باشی..یاعلی مدد

شمس یکشنبه 10 آبان 1388 ساعت 23:30

می بینم که عرض ادب ما رو نادیده می گیرید
برم
نه برررررررررم .....
تخته رو می گم هاااااااااااااااا

نه والله..خب منئ تازه از راه رسیدم..
ادب شما هم ما رو خاک کرده!!!
نرووووووووووووو...تخته به چه کار آید؟؟خب منکه تایید کردم..شب خوش.خدمت میرسم

افشین دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 00:41 http://rooiidad.persianblog.ir

[گل] از سوی دانشجویان و خانواده شهدای راه آزادی ,

دانشجویان زندانی و زندانیان سیاسی

سیزده آبان , اعتراض به دولت کودتا [گل]

[گل] همه با هم در سراسر ایران، سیزده آبان را سبز خواهیم کرد [گل]

[گل] درود بر کوروش بزرگ خار چشم دشمنان ایران و پاینده سرزمینمان [خداحافظ]

دوست سبز دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 04:07

عکس هوایی از سخنرانی بی رونق احمدی نژاد در مشهد و آسیب جدی گنبد ترک‌خورده گوهرشاد

سال‌هاست که به علت آسیب‌های جدی گنبد فیروزه‌ای مسجد گوهرشاد، بالگردها حق پرواز بر فراز حرم رضوی را نمی‌یافتند.

خبر آنلاین نوشت: متاسفانه به علت قدمت زیاد، گنبد 600 ساله مسجد گوهرشاد ترک هایی برداشته که به راحتی و با چشم غیر مسلح قابل رویت است و امواج شدید صوتی ناشی از پرواز بالگرد برای چنین وضعیتی بسیار مضر است و می تواند خسارت غیر قابل جبرانی به این گنبد وارد کند.

موضوع به قدری جدی است که حتی آستان قدس برای تهیه عکس هوایی از بالن استفاده می کند. اما روز پنجشنبه و در هنگام سخنرانی محمود احمدی نژاد در صحنه جامعه رضوی یک بالگرد چندین بار بر فراز صحنه جامعه رضوی که در مجاورت مسجد گوهرشاد است پرواز کرد که بعد مشخص شد این پرواز برای عکسبرداری هوایی از سخنرانی ایشان بوده است. این گنبد دقیقا روبروی جایگاه سخنرانی است.

جالب توجه اینکه طی سال های اخیر، برای انعکاس خبر سخنرانی رهبر انقلاب در نخستین روز سال نو که در صحن جامع رضوی برگزار می شود نیز به همین دلیل از بالگرد استفاده نشده و دوربین های صدا و سیما روی دیواره های مرتفع صحن جامع قرار داده می شوند. ضمن اینکه از منارهای بسیار مرتفع صحن نیز می توان عکس هوایی تهیه کرد. برای پوشش خبری راهپیمایی ها در مشهد نیز بالگردها تنها می توانند برفراز خیابان های منتهی به حرم رضوی پرواز کنند.

این مسجد در زمره ابنیه تاریخی ثبت شده در اداره میراث فرهنگی است که در حرم مطهر رضوی واقع شده و طی سال های اخیر معلوم نیست که به چه علت هر دو متولی این بنای تاریخی، ترمیم گنبد را به تعویق انداخته اند.

مسجد گوهرشاد را گوهرشاد آغا، دختر امیر غیاث الدین ترخان و همسر شاهرخ بن تیمور گورکانی در سال 818 ه.ق ساخت. معمار این بنای باشکوه قوام الدین بن زیدالدین بن طیان شیرازی است که با استفاده از آجر و گچ ‌آن را پی ریزی کرد و بعد از سه سال ساختمان آن به اتمام رساند. مساحت کل این مسجد 9410متر مربع می باشد و دارای گنبد فیروزه ای بزرگ، یک صحن، چهار ایوان و هفت شبستان بزرگ است.

دوست سبز دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 04:17

انتقاد دارم / با توجه به آزاد اعلام شدن انتقاد از رهبری!

مهدی سحرخیز

رهبر معظم جمهوری اسلامی اخیرا در بیانات خود "انتقاد" را امری معمولی و آزاد عنوان کردند. هرچند که شمار زیادی از روشنفکران و دگراندیشان در حال پس دادن تاوان خود در زندان بسر می‌برند ولی اکنون که ایشان انتقاد را موضوعی عادی بشمار آوردند، زبان به انتقاد می‌گشایم."

حضرت آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که گناه پدر من چیست که با وجود بیماری و دنده شکسته در زمان بازداشت بدون هیچ گناهی درزندان است و حتا اجازه تماس تلفنی با خانواده اش را ندارد؟ گناه پدر من چیست که پس از چندین سال خدمت صادقانه در خبرگزاری و وزارت ارشاد باید در زندان 18کیلو وزن کم کند؟

جناب آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که جایگاه روحانیت شیعه راتا حدی تنزل داده اید که فرمانده سپاه به خود اجازه می دهد "نماز" راکه ستون و از واجبات دین است تا حد حفظ نظام پایین آورد و فتوا صادر کند. آیا گفتن چنین سخنی از زبان یک نظامی جایز است؟ اگر هست پس وظیفه مراجع تقلید و روحانیون چیست؟

حضرت آقای خامنه ای، به شما انتقاد دارم چرا که با وجود اثبات تجاوز به دستگیر شدگان رویداد های پس از انتخابات سکوت کردید و هنگامی که عکاس خبرگزاری تحت امر خودتان(فارس)که بر حسب تصادف در کهریزک بوده و رخدادهای جنایتبار آنجارا در حضور شما با گریه نقل کرده تنها بر پیشانی کوبیده و اظهار تاسف کردید!

جناب آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که با وجود دستور صریح خودتان به رئیس دروغگوی دولت کودتا مبنی بر برکناری مشایی که داستان خرافه گری اش بر کسی پوشیده نیست نه تنها برکنار نشده بلکه مناصب بالاتری به وی هدیه شده و شما باز سکوت کردید.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، انتقاد من به شما این است که راه را برای سرکوب ایرانیانی که بدون خشونت دست به اعتراض آرام زدند، باز گذاشتید. آیا می دانید که نیروهای لباس شخصی و ضد شورش شما هنگام کتک زدن پیرزنان و پیر مردان رکیک ترین فحاشی ها را نثار مردم می کنند؟ حتما میدانید که گناه آنان تنها اعتراض به آرایی بود که توسط دولت محبوب شما دزدیده شده بود.

آقای خامنه ای، انتقاد من به شما این است که از ترس دشمن فرضی خود، آمریکا، میهن عزیز ما را در چنگال روسیه انداخته اید. مطمئن باشید هرگاه منافع آنان ایجاب کند دست حمایت خود را از سر شما بر خواهند داشت. مقام معظم رهبری، از شما انتقاد می کنم چون در ایران زندگی نمی کنم که اگر می کردم مانند آرش میر صیافی که در وبلاگ اش تنها نوشته بود: آقای خامنه ای مارا هم مانند کودکان غزه دوست داشته باشید، در خاک آرمیده بودم.

جناب آقای خامنه ای به شما انتقاد دارم چون قدر خون شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی را که عموی من نیز یکی از آنان است ندانستید و حتما خبر دارید که خانواده ها و فرزندان بسیاری از شهدا و سرداران شهید به شیوه اداره کشور توسط یک کذاب انتقادات بی شمار دارند و باز حتما می دانید که درصد دینداری بسیاری از مردم نزول چشمگیری داشته است.

حضرت آقای خامنه ای، به شما انتقاد دارم چون به دست نشاندگان خود اجازه داده اید حکومت شمارا با حکومت امام علی(ع) قیاس کنند و مرتبه شما را با امیر مومنان برابر کنند. اگر به راستی شان شما با ایشان برابر است آن را اعلام کنید و اگر نیست که حتما نیست! به مدیحه سرایان خود امر کنید دست ازاین کار بردارند چرا که پیامبر اسلام(ص) فرمود:به دهان متملقان خاک بپاشید.

آقای خامنه ای نقد من به شما این است که دستگاه قضایی ایران را روز به روز بیشتر به سقوط می برید نمونه آن اینکه قاضی پرونده پدرم به وی اجازه تماس تلفنی و ملاقات حضوری با خانواده اش را صادر کرده ولی بازجویان پدرم بدلیل اینکه او نیز به شما انتقاد دارد دستور قاضی را به هیچ می انگارند.

حضرت آقای خامنه ای، به شما نقد دارم چراکه حتما می دانید عواملتان اگر کسی شمارا با عنوان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای یا رهبر معظم انقلاب خطاب نکند به جرم توهین به مقام عظمای ولایت بازداشت و مورد شدید ترین توهین ها و شکنجه ها قرار می دهند.
جناب آقای خامنه ای، به شما نقد دارم چون آمران جنایات اخیر را از کار بر کنار و به

سزای اعمال ننگین شان نرساندید، قانون اساسی کشور را به ویترین برده اید و هر آنچه را که به مذاق خوش دارید، جاری و آنجایی که به نفع منتقدان است به فراموشی سپرده اید و در پایان سخن و نه انتقاد، اینکه آقای خامنه ای اگر جرات انتقاد پیدا کردم ، اینکه در ایران نیستم که اگر بودم بهترین جا در کنار پدر بودن بود.

جناب آقای خامنه ای: "سرنوشت همه زورگویان سقوط است."

دوست سبز دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 04:25

ضرب و شتم شدید یک خبرنگار در حین عکس‌برداری از ریخت‌وپاش‌های استاندار جدید دولت کودتا در ارومیه

عوامل کودتا در ارومیه، همزمان با اولین روز کاری استاندار جدید منصوب دولت کودتا در این شهر، به ضرب و شتم شدید یک خبرنگار پرداختند. این عکاس خبری مشغول عکاسی از مراسمی تشریفاتی بود که برای استاندار جدید ارومیه برپا شده بود.

سایت عصرایران نوشت: ماجرا از آنجا اغاز شد که یکی از خبرنگاران ارومیه ای با تلفن همراهش مشغول عکسبرداری از ده ها پارچه نوشته تبریک برای استاندار جدید آذربایجان غربی بود که ناگهان مأموران مستقر در استانداری به سمت وی رفته و پس از مشاجره لفظی او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

ماموران به کتک زدن وی در پیاده روی مقابل استانداری بسنده نکرده و با کشاندن این خبرنگار به داخل محوطه استانداری ، به ضرب و شتم جمعی وی ادامه دادند.

ماموران انتظامی مستقر در استانداری در حالی این روزنامه نگار را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دارند که هیچ تابلوی "عکسبرداری ممنوع"ی در مقابل ساختمان استانداری وجود ندارد و نمای بیرونی ساختمان نیز در معرض دید هزاران عابری قرار دارد که هر روز از مقابل استانداری در رفت و آمد هستند. احمد نقی زاده که در این حادثه به شدن مصدوم شده ،روزنامه نگار، وبلاگ نویس و از کارکنان سابق روابط استانداری است که در انتخابات گذشته سخنگوی ستاد انتخاباتی محسن رضایی در آذربایجان غربی بود.

این خبرنگار پس از این ماجرا از ماموران خاطی به دادگاه شکایت کرد و جالب آنکه خود به ایجاد بلوا، آشوب و اغتشاش متهم شد و البته تبرئه گردید!

بعد از این ماجرا ، پارچه نوشته های مقابل استانداری جمع اوری شدند.

الهه دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 06:44 http://hazrateeshgh.blogsky.com/

سلام
وب متنوعی دارید تبریک میگم

میلاد گذشته ولی چون برای این پست نظر میذارم باید تبریک بگم

روز خوش شاد زی

ممنون از حسن توجه تون..منم میلاد مولا امام رضا (ع) را تبریک میگم.
خدمت رسیدم..موفق باشید.یاعلی مدد

الهه دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 07:15 http://hazrateeshgh.blogsky.com/

اگر با تبادل لینک موافقید حتما خبرم کنید خوشحال میشم از داشتن دوستان با تجربه ایی چون شما
شاد زی

چشم..خدمت میرسم و اعلام میکنم.ولی الان فرصت کافی ندارم.اولین فرصت میام..ممنون..زنده باشید

نبض شقایق دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 07:22

روز احبابی تو نورانی الی یوم الحساب

روز اعدای تو ظلمانی الی یوم القیام

تشکر از لطف و ابراز احساسات تو دوست خوب.ولی من چطوری از پس این لطف بربیام؟؟!!!

محسن دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 11:37 http://bahaneh-666.blogfa.com

کنار تو می نشینم چشمانت تقویم روزهای گذشته است روزهای تلخ این روزها را از نگاه تو چگونه جدا سازم؟

سلام [گل]
خوبی بابت نیومدنم معذرت
به روزم

خوبی آقا محسن؟؟؟ من میام.حتما هم میام..ولی خب درست نیست که فقط برای خبر آپ جدید یادمون بیفتی هاااا..خوش باشی.

هستی(گلهای زندگی من) دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 11:59

سلام قاصدک عزیز
ممنون از حضور گرم و سبزتون.
و ممنون از نظرات شما که همیشه استفاده می کنم.
من باز هم می گم التماس دعاااااااااااااااااااااااا
از اینجا دعا کنیددددددددددد لطفا.
شکسته نفسی هم نکنید شما اگر خودتون تنها هم بودین حتما مدال می گرفتید.مدال گروهی هم به خاطر انرژی مثبت شما به گروه بوده و برای حضور پر برکت شما بوده پس شکسته نفسی نکنید.

باز هم مبارککککککککککک باشد

التماس دعاااااااااااااااااااااااااااااا

اختیار دارین.وظیفه بود.
منم محتاجم به دعای شما..چشم.لایق باشم حتما دعا میکنم.
ولی نظر دوستان و مربیانم برخلاف شماست.!!.
شما لطف دارید.بازم ممنون.برقرار باشید.یاعلی مدد