*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

یک سال با قاصدک

بار الها؛ یاری ام ده تا حرمت قلم را پاس داشته و دراین روزگار 

که جمعی رونق بازارشان؛دین فروشی و خدافروشی ست! 

مباد ارزان بفروشم آنچه را که تو به آن قسم یاد نمودی.  

ن وَالقَلَم ِوَمایَسطَرون  

قلم توتم من است،

به قلم سوگند، به خون سیاهی که از حلقومش میچکد سوگند

که توتم مقدّسم را نمیفروشم

به دست زورش تسلیم نمیکنم

به کیسهء زرش نمی بخشم

به سرانگشت تزویرش نمی سپارم

دستم را قلم میکنم و قلمم را از دست نمیگذارم

حتی زبانم را می بُرّم و لبم را میدوزم

اما قلمم را به بیگانه نمیدهم 

قلم توتم من است

امانت روح القُدس من است

در وفای او اسیر قیصر نمیشوم

بگذار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به صلیبم کشند

تا او که استوانه حیاتم بوده است، صلیب مرگم شود

شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد

تا خدا ببیند که به نامجویی بر قلمم بالا نرفته ام

تا خلق بداند که به کامجویی، بر سفره گوشت حرام توتمم ننشسته ام

ودیعه عشق را قارونیان نمیتوانند از من خرید

قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است

قلم ودیعه عشق است،

هر کسی را توتمیست و قلم توتم ماست 

*معلم شهید انقلاب دکتر شریعتی*

 

مدتی بودکه کارم شده بود مسیج دادن به دوستان 

البته نه مسیجهای آبدوغ خیاری!!.که مثلا بگم: 

دیشب اومدم توآسمون نگاه کردم ماه ِمن نبود.کجا رفته بودی گلم؟!!!ماچ 

یا از دم گلفروشی رد میشدم ندیدمتبغل..وووو 

باچندتا ازدوستان معمولا بخصوص جمعه ها؛ بازار مسیج دادنمون داغ بود 

اشعار ومطالب قابل تامل بعضاْ سیاسی وبیشتر حول محور جمعه و انتظار.. 

تا اینکه نیمه شعبان دوسال پیش پیامکی دادم به 

دوستی که هرچه دارم از اوست خوشش اومد و بعد پیشنهادکرد که 

وبلاگنویسی کنم.!.گفتم منکه سردرنمیآرم! 

گذشت...تا روزی بهم زنگ زد و بی مقدمه گفت:یه اسم بگو!! 

گفتم: قاصدک...گفت: غزل قاصدک 

بیا..اینم هدیه من برا تو..برو به این آدرسhttp://m-shaker.blogsky.com/ 

بعدها که همون دوست عزیز اومدو رونق نصفه نیمهءبازارم را دیدمغرور زبان

لب به تحسین گشود دروغگوگفتم: 

تعریف و تحسینش مال تو.. داغ و درفش و ننگ و نامش مال من 

(معامله پایاپای و منصفانه ایه ..مگه نه؟!!نیشخند

 اینچنین شد که غزل قاصدک پا به این دنیای مجازی نهاد  

یک سال گذشت..یک سال از روایت سفر قاصدک گذشت 

امروز که به گذشته نگاه میکنم هنوزم مثل اولین پستم 

در تردید به سرمیبرم که :خب..دفعه بعدی چی بنویسم؟!! 

همواره سعی کردم پایبند به حرمت قلم باشم

بخاطر شخصیت حقوقی هم شده ملاحظاتی داشتم وهمیشه دچار 

خودسانسوری بودم.! این مدت بواسطه آشنایی بادوستانی دل آگاه 

مُبادی آداب بوده و هیچگاه نشده به کسی یاجناحی توهین کنم و 

خوشحالم اکثریت قریب به اتفاق دوستان؛ 

حتی گذری ها هم ر عایت اخلاق و ادب کرده اند.

همون روزاول که هیچ مطلبی به ذهنم نرسید 

برای اولین پست اینو گوشه وبلاگ نوشتم که: 

اینـجـامکانیست جهت رهگذران(ازهرنـژاد وگـروه) 

تا در زیر سایه سار آن درکنار هم فارغ ازقیل وقال روزگار  دمی بیاساییم.!. 

شرط ورود رعایت احترام ،ادب و تحمّـل دیگریست 

اگه میتونی بـسـم الله...وگر نه یــاعــلــی مــدد... 

آره..میشه فارغ ازقیل و قال روزگار بود ولی بی تفاوت از درد و رنج مردم نه! 

گرچه مخاطب زیادی ندارم و زیادهم برای بازدید بیشتر به درو دیوار نمیزنم! 

خود را محتاج نظرات دوستان میدانم ولی هیچ وقت مجیز گوی کسی نبوده! 

و محض خشنودی خاطر شخص یا جناحی حاضر به نوشتن هرمطلبی نیستم 

میدونم که دیکته ننوشته غلط نداره.وقتی پس از ماههای اولیه شروع کردم 

به نوشتن دلنوشته های خود؛میدونستم که باید پیه انواع و اقسام تهمتها و 

انگها را به تنم بمالم و حرفی نیست.در آغاز سال دوم فعالیت غزل قاصدک؛ 

قول نمیدم میرزا بنویس باشم! امّا قول میدم در ادامه راه نیز همان باشم 

که بودم...چراکه دوستان یادآورم شدند

قاصدک قاصدی صادق است

 ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم  

(نیشخنداینم برای برجک زنی تقدیم تو دوست عزیزنیشخند )

 

 منتظر چه بسیار الطافی که این مدت از جانب دوستان مجازی و حقیقی!نثارم شد 

  شیطان از نهروانی و خوارج گرفته تا عمّال صهیونیسم و جیره خوار یانکی ها

و منافق و مزدور .اراذل و اوباش  

قهقههتا این اواخر که دیگه صفتی یافت می نشود
 

تعجبپس بناچار سراغ جانوران و حتی تک سلولیها هم رفتند 

خوشمزهگوساله های بزغاله ! و جلبکهای سبز و خودرو 

خودمونیم ها.این همه عقبه فکری و حمایتی داشتیم و بی خبربودیم. 

ملالی نیست.تاییدچون وقتی باسیل تهاجمات جورواجور روبرو میشیم 

بیشتر پی به حقانیت مون میبریم. 

هرچی باشه آدم این همه صفت داشته باشه بهتره تا بی صفت باشه و 

نوکیسه که حتی خودشون عارشون میشه شناسنامه شون را باز کنند 

مبادا که توضیحات صفحهءآخر، پرده از رازی برداردشیطان!..تمام ِ 

گفته های بالا چه خوب در این شعر آمده است که

هم زیر سُم مرگ لگدکوب می شویمغزل قاصدکهم متهم به فتنه و آشوب می شویم! 

ما آن شکوفه ایم که بر دوش بادهاغزل قاصدکاز گرد ره نیامده جاروب می شویم ! 

مجروح ِ زهرخند شماییم،سالهاستغزل قاصدکبا این سیاه زخم مگرخوب می شویم؟!

امّا نه !... در برابر لبخند کوچکیغزل قاصدکآنقدر ساده ایم که مغلوب می شویم !!! 

مارا تبر چگونه ز پا در می آورد ؟!غزل قاصدکماجنگلیم ! و لشگری از چوب می شویم! 

امیدوار باش به سرچشمه میرسیمغزل قاصدکداریم می رسیم که سرکوب می شویم

تنها تو نیستی غزلِ سربـدار من!غزل قاصدکما نیز در کنار تو مصلوب می شویم

دست یکایک عزیزانی که این یکسال همراهی ام کرده وبا رعایت اخلاق و ادب 

معایبم را بازگو شدند صمیمانه میفشارم و امید آن دارم  

که کمافی السابق یار و یاورم باشند...چراکه 

بی تو می میرمآره.مثل یه قاصدک میشم..فقط بخاطرتو 

همچنان محتاج نوازشهای بی دریغتان هستم

طفل نوپای یک ساله ؛ نیازمند دستگیری ست 

دست گیرش کنید تا دستگیرش نکردند!!!  

زنده باشید و سلامت..تا بعد..یاعلی مدد

نظرات 84 + ارسال نظر
شاپرک دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 18:00

سلام
مبارکه مبارکه

تولدت وبتون مبارککککککککککککککک

زنده باشید..ممنون..از ما گذشته تولد و اینا.!!

شاپرک دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 18:26



سلام مجدد.. و تبریک مجدد

انتخاب متن اغازین عالی بود و هدفمند

یک تشکر ویژه دارم از دوست گرامی شما که باعث شد افتخار اشنایی با شمارو پیدا کنیم بسیار لطف کردند..هدیه با ارزش و ماندگاریه..قدرشون رو بدونید

ما دوستان هم جمیعا شاهد بزرگواری شما بوده و هستیم قاصدک قاصدی صادق است


خوشحالم که در مدت این یکسال همیشه مورد لطف و محبت و کمک و راهنمایی های بی دریغ شما قرار گرفتم و برایتان همیشه ارزوی سلامتی وشادکامی دارم

به امید موفقیت و بهروزی این طفل نو پا..

تشکر بسیار بابت تبر یکتون.
شما لطف دارید .بله خب.هدیه ارزشمندیه.
جواب مخصوص خودتون را اون کامنت پایینی نوشتم
(جوابها بخاطر قطع شدن نت دیر داده شد.ببخشید)
منم برام باعث افتخاره آشنایی با دوستان.
اون طفل نوپا را هم شما یکی اگه بذارید به تاتی تاتی بیفته شانس
اورده!.....ازبس بهش گیردادید تواین پست!!!!!!!!!!!!!!!

از طرف:سمانه خانوم!! دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 19:02 http://rasha66.blogfa.com/

سلام عمو گفتم بدونید من دومم هرکاری میکنم

نظرات بازنمیشه

اونجا نظر میذارم

بازم تولدت وبلاگتون مبارک

خوب شد؟؟؟؟..نامه تون را خودم دادم از طرفتون.!!!
ممنون از لطفت..زنده باشی..یاعلی مدد

سمانه دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 19:23 http://rasha66.blogfa.com/

سسسسسسسسسسسلام عمو قاصدک گرامی

عمو ماجرا وبلاگ نویسیتون واقعا جالبه وجالب تر اینه که

شما هنوز تغیرش ندادید وبلاگتون حسابی با اصالته

خیلی بی پروا مینویسید عمو اما همه حرفاتو با دقت

وسنجیدست وانتخاب شعراتونم همیشه به جاست

عمو تولد وبلاگتون مبارک وممنون نظرمو گذاشتید

نزدیک بود

ازحرص بترکم


مبارک مبارک ایشالله صدساله شه نه صدو بیست ساله شه

سمانه خانوم گرامی..ممنون از لطفت..چندون هم سنجیده نبوده.نظر لطف شماست..کامنت قبلی را هم که توصندوق گذاشتی برا این گذاشتم از طرفتون .چون دیدم پشت در منتظرید خواستم متوجه تون کنم که دیدمش.!.بازم ممنون..حتما میام تا باز قهر نکردید که چر وبم نیومدی.!.باورکن نت نداشتم.الان وصل شده.!

محسن دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 19:38 http://bahaneh-666.blogfa.com

سلام تولد یکسالگی وبلاگت رو تبریک می گم
دست اون دستتم درد نکنه که استعداد یابی کرد امیدوارم همیشه پاینده وبرقرار باشی واز قلم شیوات استفاده بکنیم چون همیشه به فکر آپ بعدیت هستی وروش تامل داری همیشه خوب در مییاد خوب دیگه امری نیست من برم خوشحال شدم

آقا محسن عزیز..ممنون از محبتت.قبلا هم بهت گفتم و بازم میگم که
اگه زیاد میبینی باهات راحتم بخاطر همین روحیه انتقادپذیرته و البته که همیشه هم حق با من نبوده ولی همینکه تحمل کردی برام خیلیه!
بازم ممنون از تمامی لطفی که داری..خدمت میرسم..یاعلی مدد

محسن(دایی محسن فاطمه) دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 19:46

ای خدای من.ای آفریدگار من .ای همه ی هستیم

بر من این نعمت را ارزانی دار که:

بیشتر در پی تسلا دادن باشم تا تسلی یافتن

بیشتر در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن

بیشتر پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن

زیرا در بخشیدن است که می یابیم

و در عفو کردن است که بخشیده می شویم

و در مردن است که حیات جاوید می یابیم
تقدیم به تو که تکی



محسن جان..ممنون..مطلب زیبایی بود..
شرمنده نکن..تک خودتی.!
سلامت و برقرار باشی و همیشه خندان..یاعلی مدد

نبض شقایق دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 20:41



من نه عاشق بودم
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزید

من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت
گر چه در حسرت گندم پوسید
من خودم بودم و هر پنجره ای
که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود
وخدا می داند سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود
من نه عاشق بودم
و نه دلداده گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید

آرزویم این بود
دور اما چه قشنگ
تا روم تا در دروازه تور
تا شوم چیده به شفافی صبح...

ستایش دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 21:25

سلام آقای پدر وبلاگ نویس تولد بگیر حال شما؟


آقا من اول کار یه گله بکنم! شما بین فرزندانتان فرق میگذارید! چرا رفتین پیش فاطمه از اون دعوت کردین از من دعوت نکردین
بنابراین! بتنابراین! منم کادوی تولد نیاوردم واسه وبتون


الان دقیقا توجه کنین این گله گذاری فقط واسه این بود که هدیه نیارم
کلا این گله رو جدی نگیرین کمی مزاح کردیم

باور کن ستایش خانوم که اصلا ربطی به تبعیض و اینا نداره!!
میدونم مزاح کردید ولی معمولا بر ای پستهام اگه بخوام شکلک بذارم میرم سرقت .!!.چشم..این بار خواستم بنویسم میام از وب شما سرقت میکنم!!!

ستایش دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 21:29

ماشاله! ماشاله! چه پست طویلی

اگر وسط راه احیانا اتفاقی نیافتد میرویم که بخوانیم


اول اینکه من هر دفعه میام بلاگتون این ساعت چشمی رو میبینم همچین قلقلکم میاد نمی دونم چرا! ولی شاید به خاطر خوشگلیشه

زیاد هم طویل نیست هااااا..فونتش درشته!!!

اره خب..ساعت قشنگیه..بدم خدمتتون؟!!.قابلی نداره.

علی دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 21:46 http://janbazweb.com

سلام بر قاصدکی که بیش از یکسال است که غزل دل می گوید و چه زیبا که هر روز بهتر از دیروز خوشحالم که می بینم این وبلاگ فرصتی شده برای بروز استعدادهایی که در درون داشتی
به مواضع هایی که اتخاذ می کنی کاری ندارم بلکه ار باب زیبایی شناسی قلمت می گویم هر روز پر رونق نر باشی
قاصدک عزیز غزل خوان خوش نویس و عقاب توپ و تور

توصیه این حقیر را قبول کن پرهیز از تند روی و گرایش به صبر و اعتدال رمز بقا و موفقیت حال چه در صحنه زندگی حقیقی چه در دنیای مجازی و چه در محیط .رزشی

راستی چرا عقاب را در زمین ورزش به شکار گل نمی بینم

به به..علی آقا..دوست گرامی؟؟!!!.لطف کردی اومدی.
سالگرد قاصدک و بانی قاصدک..چه شود؟؟!!!
علی آقای عزیز..چشم..اطاعت میشه..اما ببینم.
اعتدال که منظورت محافظه کاری نیست؟!!!
اومدم باشگاه اما شما تشریف نداشتید..البته.مدتیه کم میام.
چون سینوزیت فرصت نذاشته برای ورزش.!

عقاب و اینا را هم از لطف شماها داریم وگرنه :

آنجا که عقاب پر بریزد..از پشه لاغری چه خیزد؟!!

زنده باشی..حتما خدمت میرسم..یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 22:34

تولد یکسالگی وبتونه؟!!من یادم بود ها ولی سیستمم خراب بود بکل فکرمو منحرف کرد...بهتون تبریک میگم

من کیک میخوام باباییهمشو که نخوردین؟؟خامه ای لطفا

نخیر..کیک و جشن درکار نیست.!
خب توی محرم اگه جشن میگرفتم که صفتهای جدید نثارم میشد!!

فاطمه دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 22:47

ما وبلاگ نویسا باید بدونیم چی مینویسم که حرمت قلم حفظ بشه وای به وقتی که دلی رو بلرزونیم با نوشته هامون!!
قلم یه امانته در دست انسان!!این نوشته ی شریعتی رو من چندین بار خوندمش از بس قشنگه و روان نوشتش!!

عجب معامله ای با دوستتون کردین

دست اون دوست عزیزتون واقعا درد نکنه که ما رو از بی پدری دراورد!هیچکسی مثل شما واسم بابایی مجازی نمیشه!

هر کیم بلاگت درست میکنه باید با همه ی مخالفاش و موافقاش رعایت ادبو داشته باشه حتی اگه بی نزاکتی کرد و...من که از وقتی با شما اشنا شدم ندیدم حرفی رو بی دلیل بزنید همیشه دلایلی واسه حرفا و نوشته هاتون داشتید!!

شرمنده نکن دیگه..منم خدارا شکر میکنم که بواسطه غزل قاصدک
اولاد دار شدم!!!..اونم چند تا؟؟!!.اما دخترها همیشه لطفشون شامل حالم شده و چیزی ندارم بگم جز تشکر از محبتون.زنده باشید همیشه

فاطمه دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 22:57

جلبک !!!بامزه ست ولی بابایی بیخیال این حرفا بشین من که همه چیزو فراموش کردم فکرمو بازتر کردم..میدونم شما واسه کسی که دوسش دارین خیلی حرف شنیدین هر چی بوده میگذره و تنها کسانی دچار عذاب وجدان میشن که توهین کردن!!

دارم خط به خط نوشته هاتونو میخونم!

ما در خدمتتونیم بابایی تا اخرش اگه عمری بود وزنده موندیم!!

بی تو میمیرم خیلی عاشقانست که!!

فقط به خاطر تو!!فقط به خاطر شما زنده ایم به عشق نوشته هاتون..به عشق مرام وبزرگواریتون(مغرور)

نوشته اخرتون مثل سریالهای صداوسیماست اولش خوب شروع میشه ولی اخرشو یه جوری تموم میکنند که احساسات ادما رو بر می انگیزند!!!(گریه)خدا نکنه دستگیر بشین!

منم بی خیال شدم ولی .خب خواستم اینجا ثبت بشه که چی بر ما گذشته توی این یک سال؟!!!
زنده باشی..منم در خدمتم.البته بشرط بقای عمر!
منظورت اینه که منم مثل سیما آب بستم به مطلبم؟؟!!!
احساساتی نشوووووووووووو.منکه چیزی نگفتم..
ممنون از ابراز احساساتت..زنده باشی و همیشه سلامت

فاطمه دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 23:12

تقدیم به شما به مناسبت تولد وبلاگتون!

باران شگفت برای ما بستری از ابریشم و کودکی فراهم اورده بود،ما مانده بودیم و هزاران چتر بسته که در انتظارباران بودند،درختان شگفت باران خورده و منجمد میوه را انکار می کردند،قاصدکی ناگهان در صلاه ظهر ظهور کرد ما به دنبالش به راه افتادیم غروب به پایان خیابان رسیدیم قاصدک در تاریکی گم شد ما هراسان کنار اینه نمی دانستیم باید از چهسخن بگوییم:از روز جمعه ـاز چترهای بسته ـاز دختران منزوی گم در روز و شب پس قایقهایی از کاغذ ساختیم به اب انداختیم.یک باران می توانست کار قایق ها را بسازد که ساخت.در کنار اینه مانده بودیم خویش را نظاره می کردیم نه پیر بودیم نه جوان بودیم.قاصدک دوباره در صلاه ظهر ظهور کرد در میان اینه گم شد،باران شگفت برای ما بستری مرطوب و جانگداز از بوته های گل سرخ فراهم اورده بود،اما ما اینبار پیر بودیم!!

کادو که نمیتونستم واستون بیاریم همینو از من قبول کنید..بگیرید دیگه قابلی نداره

ممنون از هدیه مناسبت..لطف کردی.
کادو تو این دنیای مجازی همینهاست دیگه!.

فاطمه سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 10:08

سلام...

بازم نتتون قطع شده اونم تو جشن تولد بلاگتتون

ستایش که حسود نبود که؟؟!!خوب حالا شکلک دزدی که گلایه کردن نداره

وای چقدر دایی محسن منو تحویل گرفته

شانس ماست دیگه..ولی الان وصل شدم.!
نخیر.ستایش خانوم بقول خودشون خواستن به این بهونه کادو نیارن!
اره خب..دایی محسنه دیگه

مریم سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 10:37

سلام قاصدک عزیز
اولین سالگرد وبلاگ صمیمی و دوست داشتنی تون رو تبریک می گم .
لازمه تشکر کنم از دوست خوبتون که به بچه های مجازی شما یک پدر خوب هدیه داد و به همه ی ما یک برادر و دوست بسیار عزیز ( حالا بگذریم از این که عمو و دایی بعضیها هم هستید ! )
قاصدک عزیز از شما هم تشکر می کنم به خاطر این که در خونه ی سبز و پرمهرتون به روی همه بازه اگر چه بعضیها کم لطفی می کنند و بعضی وقتها با حرفهای نیشدار شما رو مورد نوازش !!! قرار می دن اما من هیچ وقت ندیدم شما به کسی توهین کنید یا از کسی بخواید تو خونه تون پا نذاره !
قاصدک جان من بارها برای شما نوشتم که شما منو به یاد جوونهای پاک و صادق و پرشور اول انقلاب می اندازید جوونهایی که ایمان در دل و جانشون ریشه کرده بود و به خاطر باورهاشون به راحتی از جان و مالشون می گذشتند ،
واسه همینه که شما برادر عزیزم رو خیلی دوست دارم .
آرزو می کنم سرای پرمهرتون برقرار و پررونق باشه و کاربران خوب شما بتونند سالیان سال از نوشته ها و اشعار قشنگ شما بهره ببرند .
شاد باشید و سلامت و سرفراز

خانوم معلم عزیز..ممنون از نهایت لطفی که همواره نثارمون میکنید.
اختیار دارین.خداکنه ذره ای از خلوص اون نسل هنوزم در ما باشه .!
خانوم معلم.باورکنید که برام باعث افتخاره آشنایی با عزیزانی چون شما.
الحمدلله که اکثر دوستانم باعث بالابردن فهم و کمالاتم هستند.
جواب چند نفر اینو گفتم که.خوشحالم لااقل سالگرد وبم دوستان اومدن.چون مدتیه که کمتر توفیق حاصل میشه دوستان قدیمم را ببینم.
وبشون را هم که حذف کردن!!.پس لاجرم همینجا تشکر میکنم.
زنده باشید و همواره سلامت و برقرار..یاعلی مدد

پگاه سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 15:04 http://www.pma88.blogfa.com

سلام دوست عزیز
تولد وبلاگتون مبارک
انشاالله 120 ساله بشه
همیشه سلامت باشید و شاد
آرزومند آرزوهایتان

خوشحالم دوستانیکه مدتی توفیق نداشتم مجدد پیداشون شده.
ممنون..منم برای شما آرزومند توفیق روزافزون و سلامتی کامل هستم
تا بعد..یاعلی مدد

ستایش سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 16:15

سلام بر پدر گرام . دیشب ساعت دوازده شد و من متوجه نشدم. اینه که این اینترنت نفتیه ما نفتش تموم شد امروز رفتم از اصغر آقا نفت فروش نفت ماهانه امونو گرفتم و اومدم خدمتتون واسه عرض بقیه عرایض


اول بگم که! فاطمه؟ من کجا حسودی کردم عزیزم نگرفتی! من همون اول کار گله کردم که هدیه تولد وبلاگ نیارم

خوش بحال اضغر آقا نفت فروش!! و البته شما که زود دسترسی بهش داشتید!! منکه تا بخوام وصل مجدد بشم کلی از دوستان ازم رنجیدن که چرا نرفتم سراغشون!!..حتما خدمت شما هم اولین فرصت میرسم.
هدیه وبلاگم همین حضور مداومتونه..ممنون

ستایش سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 16:19

کلا دکتر شریعتی نوشته هاش خیلی زیبا و پر مغز بود
.
.
آبدوغ خیار حیف زمستونه.
یا از دم گلفروشی رد میشدم ندیدمت. وووووووی یه چه رمانتیکانه

چه جالب! چه دوستی . دستشون درد نکنه

با دکتر و آثارش حدود ۱۲ ..۱۳ سالم بود آشنا شدم.
دکتر مردزمان خودش نبود و برای همین هم درک نشد درست و حسابی!
اره خب..اون دوست هنوزم منو مورد لطفش قرار میده.منم همیشه سپاسگزارشم..از شما هم ممنون که توجه میکنید همیشه

ستایش سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 16:35

آره..وبلاگ نویسی هم تقریبا مث روزنامه نویسیه. منتها دستمون یه کم باز تره...



بلی! به قول فاطمه عمری باشه هستیم در خدمتتون

خوش باشین

راستی من دیگه واسه آپ خبر نمی دم واسه همین خبر ندادم

خبر نمیدی؟؟!!!..باشه..خودم میام.!
ممنون که همیشه تشریف میاری..

سکوت سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 18:27

سلام
مختصر وقت ندارم
تولد یه سالگی وبتون مبارک
شاد باشین وعاشق حق
وخدای همیشه بهار نگهدارتون

تشکر از لطفتون..خدا کنه بزودی سرت خلوت تر بشه تا دیگه مختصر نیایی!!.گرچه همین هم ما را بس..همیشه از خداحافظی هات بوی یاس و رازقی میپیچه اینجا.!.خدای همیشه بهار..چقدر زیبا..
برات بهترینها را آرزو میکنم.یاعلی مدد

عباسی سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 22:37

با سلام

آقا مبارکه تولد وبلاگتون را تبریک عرض میکنم

مثل اینکه دیر رسیدیم شیرینی اینا را پخش کردید تمام شده

خوشحالم که در این مدت از دست نوشته های زیبای شما

استفاده کردم امیدوارم سالیان سال سلامت باشید و برای

دوستداران خودتان بنویسید

آقای عباسی عزیز..یادم نمیره که اولین روز آشنایی مون چقدر به دلم نشستی !!
اصلا نحوه آشناییمون تصویرش برام ماندگاره.(ساعت و قالب!!)
خوشحالم که همیشه و حتی اگه براثر غفلت خبرت هم نکردم خودت شرمندم میکنی و میای..منم برات آرزوی تندرستی و موفقیت روزافزون دارم.زنده باشی تا همیشه..یاعلی مدد

کاوسی سه‌شنبه 22 دی 1388 ساعت 23:25 http://mighat61.blogfa.com

سلام بر بزرگوار جانباز عزیز
من هم مانند دوستان بزرگوار دیگر یک ساله شدن وبلاگتان را تبریک می گویم.
ان شاا.. همه ی ما بتوانیم با رعایت ادب و احترام متقابل در این مجازستان دوستان خوبی برای یکدیگر باشیم. و در اختلاف سلایق هم تحمل شنیدن سخن مخالف را داشته باشیم و در همه ی اظهار نظرهایمان خدا را مد نظر داشته باشیم. موفق باشید.

دوست عزیز جانباز.جناب کاووسی
ممنون که همواره باحضورتون باعث خشنودی و دلگرمی ام میشوی
انشاالله که با نظراتمون باعث نشیم دلی ازمون برنجد و رضایت خداوند نیز حاصل گردد.در آغاز سال دوم فعالیتم آرزو میکنم همیشه سلامت و برقرار باشید تا ماهم از وجودتون بهره مند بشیم.اولین فرصت خدمت میرسم.تا بعد..یاعلی مدد

محمد چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 00:24 http://dardodeleferagh.blogfa.com

سلم حاج سید۱ساله تولدت مبارک عزیزم دستموفشارنده میشکنه.سید یه خواهش میشه لطف کنی ازجهان سیاست بزنی بیرون ومثل قبلا بنویسی؟دوست دارم یا علی

Mamnoon az tabriket
siyasat???.nakheyr.!
Chon bara shoma ke farghi nadare
har do ra nakhoondeh kament midi ke chera pishe man nemiay haji seyed?!!!!

ستاره چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 05:04

سلام

اما اینک پس از گذشت هفت ماه ... ناگهان چه شد که صدا و سیما نگران " فردا "

شد؟! دانست آیا که نمی شود به فردای درازی چشم دوخت و در عین حال فرمان

مرگ معترضان را یکی یکی از تریبون یک رسانه ملی فریاد زد؟

به روزم و منتظر حضور سبزتان

Net nadaram vali hatman sar mizanam
amma manam berooz boodam haaaaa

شاپرک چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 10:13 http://shaparak49.blogsky.com

سلام..بر طفل نوپای اسمانی ها

برای دستگیریتان امدم.. و تبریک مجدد..
خیلی حیف شد که نت ندارید توی این روزا..و نمیتونید جواب کامنت ها رو بدید....به امید وصل سریع..!!

عوضش اینجا منور شده با حضور دوستان عزیز و قدیمی..همچنین بانی بزرگوار که مجدد عرض تشکر داریم ازشون..

خلاصه که جناب قاصدک جایتان در غزلسراتان بسیار خالیست ..
روزو روزگار همواره به کام

لطف کردید درحق این طفل گریز پا !!
نتم وصل شد و همین الان اومدم خدمتتون.
بله.دوستان قدیمی هم شرمنده مون کردند.راستی!
یادم رفت بگم که از شما تشکر ویژه دارم..آخه اولین کسی که غزل قاصدک را قبول کرد لینک کنه شما بودید!!.اون اوائل هرکسی قبول نمیکرد یه تازه وارد دوستش بشه!!.از بس بازدیدکننده نداشتم تا تعدادکامنتهام ۴ تا میشد کلی ذوق میکردم و یه آپ جدید میذاشتم!!
نه مثل الان که بزور تهدیدهای دوستان آپ میکنم!!!
بازم ممنون.زنده و سلامت و موفق باشید..یاعلی مدد

فاطمه چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 16:29

سلام....

همینجوری رد شدم گفتم یه حالی بپرسم از بابایی بی نتم!

خوبین؟چه خبرا؟دلمون واستون تنگیده درستش کنید دیگه

چشم..اطاعت امر شد..از شب درخدمتم.!!
الان وصل شد.ولی باید برم باشگاه.مگه ندیدی دوستان ازم شاکی ام؟؟چندوقته باشگاه را رها کردم.ولی الان میخوام برم.شب میام وبتون.زنده باشی..یاعلی مدد

یاقوت چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 18:53 http://yaghootesorkh.blogsky.com

سلام دوست عزیز.
من هم به نوبه خودم تولدیک سالگی وبتون رو تبریک میگم وامیدوارم همیشه موفق باشید. وهمچنان با نوشته های خوب وبی نقصتون آگاهی لازم را به ما بدهید .....زنده باشید و چشم دوشمنان همچنان


"خون لاله ها"

گل های وحشی جنگل
اینک به جست و جوی خون شهیدان نشسته اند
جنگل
کجاست جای قطره های خون شهیدان ؟
ایا
امسال خواهد شکفت این لاله های خون ؟
ایا پرندگان مهاجر
امسال
با بالهای خونین
آن سوی سرزمین گرفتاران
آواز می دهند ... ؟
ایا کنون
نام شهیدان شرقی ما را
آن سوی مرزها
تکرار می کنند ؟
امسال
جای پایشان
بارانی از ستاره خواهد ریخت ؟
امسال
سال دست های جوان است
بر ماشه های مسلسل
امسال
سال شکفتن عدالت مردم
امسال
سال مرگ دشمنان و هرزه درایان
امسال
دست های تازه تری شلیک می کنند
جنگل
پیراهن محافظ در ستیز خلق
باران بی امان شمالی
اگر بشوید خون
خون مبارزان
این لاله های شکفته
در رنج و اشک ها
در برگ های سبز تو هر سال
زنده است
آوازهای خونین
امسال زمزمه ی ماست
اما
در چشم ما
نه ترس و نه گریه
خشم بزرگ خلق
در هر نگاه سکوت ما
شعله می کشد

ممنون از لطفتون..اختیار دارید.چندون بی نقص هم نبوده هااااااا
بازم ممنونم از اینکه در طی این یک سال تحملم کردید.
بابت شعر زیباتون هم متشکرم.
امیدکه سالیان سال برقرار باشید و سلامت.یاعلی مدد

بانوی سیب پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 03:30

سلام به قاصدک گرامی

شرمنده ام که خیلی وقته بهتون سر نزدم منم به نوبه خودم یک سالگی وبلاگتون رو اول به خودم و دوستان بعد به شما تبریک میگم میدونید چرا اول به خودمون تبریک گفتم چون وبلاگ شما همیشه صادقانه با مسائل و مشکلات برخورد کرده و بینش روشن شما میتونه برای جوانان ما یه الگوی زیبا از رفتار و گفتار و گذشت و صداقت باشه و خوشحالم که همیشه حرفهای دل ما ایرانیان رو درد و دلهامون رو با قلمی زیبا به تصویر میکشید و در اخر اینکه من این مدت نتونستم اصلا به خاطر پاره ای از مشکلات نت بیام اما هر وقت بیام حتما به خانه خودمونی خودمون (وبلاگ قاصدک گرامی) سر میزنم و عرض ادبی میکنم باز هم از اینکه حرف دلهای ما رو منعکس میکنید با سخنانی شیوا کمال سپاسگزاری را دارم و ارزو میکنم سالیان سال تولد وبلاگتون رو جشن بگیرید و با عزت وسبز زندگی کنید

به همه دوستان گرامی خودم هم از اینجا سلام عرض میکنم

در پناه حق باشید

واقعا من اگه میدونستم با نوشتن آپ سالگرد میتونم موفق به دیدار دوستان قدیمی بشم هرروز سالگرد میگرفتم!!.آخه طی این دوسه روز خیلی از دوستانی که مدتی از همنشینی شون بی نصیب بودم اومدند.
شرمنده کردین..خوشحالم که نوشته های بی رمقم مورد اقبالتون واقع میشه..کاش مشکلاتتون زودتر رفع میشد تا منم بتونم بیام خدمتتون جهت تشکر.علی الحساب بهمین بسنده کرده و براتون آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون دارم.زنده باشید..یاعلی مدد

دوست سبز پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 12:03

حمایت دانشگاهیان خارج کشور از بیانیه هفدهم موسوی

گروهی 54 نفره از متفکران و دانشگاهیان ایرانی خارج از کشور با انتشار بیانیه‌ای حمایت خود را از بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی که شامل پنج راهکار برای حل مشکلات سیاسی کشور بود اعلام کردند. این گروه که بسیاری از آنها استادان و کارشناسان سرشناس امور ایران در دانشگاه‌های معتبر هستند بر این موضوع تأکید می‌کنند که بیانیه شماره 17 موسوی نشانه آمادگی او برای مذاکره با دستگاه حاکم است.

آنها می‌نویسند: ما نیز دموکراسی را نهادینه کردن روش‌های بی‌خشونت برای مهار و مدیریت کشاکش‌های سیاسی و گسترش مشارکت سیاسی شهروندان می‌دانیم. تجربه نشان داده است که مذاکره سیاسی یکی از روش‌های کارآمد در مسیر پرفراز و نشیب گذار مسالمت‌آمیز به دموکراسی است.


تاکید بر مذاکره با حکومت برای رسیدن به خواسته‌های دموکراتیک راهی است که برخی دیگر از حامیان برجسته جنبش سبز اخیرا بر آن تاکید کرده‌اند. آنها می گویند که موسوی در این بیانیه «از ادامه جنبش برای تغییرات دموکراتیک» حمایت کرده و «نشان داده است که به منظور پیشبرد خواسته های همین جنبش آماده است با دستگاه حاکم مذاکره کند.»

از نظر این گروه «برجسته ترین وجه آن بیانیه چهار بند مربوط به انتخابات آزاد و پیش شرط‌های برگزاری آن از جمله آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه ها، و تاکید بر حق تشکیل احزاب و برگزاری اجتماعات است.»

نویسندگان نامه می نویسند: امیدواریم طرح این مطالبات تاریخی در بیانیه میرحسین موسوی زمینه را برای پذیرش عمومی آنها و گسترش همکاری میان نیروهای گوناگون جنبش سبز فراهم کند.

آنها با اعلام پشتیبانی از «بن مایه» بیانیه آقای موسوی آن را «یک برنامه حداقلی متناسب با مرحله کنونی» توصیف می‌کنند و می‌نویسند که به عقیده آنها جنبش اجتماعی-سیاسی مردم ایران در آینده‌ای نزدیک «یک برنامه دموکراتیک فراگیر در پیش خواهد گرفت؛ برنامه‌ای که محدودیت‌های کنونی را درنوردیده و حقوق شهروندی یکایک ملت ایران از هر قومیت و جنسیت را در بر خواهد گرفت.»

دوست سبز پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 12:11

بعداز7ماه،انتقال پرونده چندعضومشارکت به دادگاه


پرونده 7 نفر دیگر از متهمان حوادث اخیر با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال شد.



به گزارش روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران، پرونده متهمان یاد شده در پی رسیدگی و تکمیل تحقیقات به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال شده است. اسامی این متهمان عبارت است از: عیسی سحرخیز، محمدرضا رجبی، داوود سلیمانی، آذر منصوری، مهدی محمودیان، هادی عرب قبادی و امیرعلی آقایاری. محاکمه این متهمان با حضور وکلای آنان و نماینده مدعی العموم در دادگاه مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.



داوود سلیمانی، آذر منصوری و مهدی محمودیان از اعضای جبهه مشارکت هستند.

سلیمانی و سحرخیز در اولین روزهای پس از انتخابات دستگیر شده بودند و خانم منصوری و محمودیان چند ماه دیرتر.
همچنین زویا حسنی، عضو جوان جبهه مشارکت و از اعضای ستاد88 که روز هفتم دیماه در موج بازداشت پس از عاشورا در تهران دستگیر شده بود، دیروز آزاد شد.

به گزارش نوروز، زویا حسنی پیش از این مدت 2 ماه در زندان اوین در بازداشت بود. از سوی دیگر دو نفر از اعضای ستاد 88 کرمانشاه به نام های مسلم عارفی فرد و پویا میرزایی نیز صبح دیروز آزاد شدند.

دوست سبز پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 12:15

زاکانی و اطاعت میهمانان امشب "رو به فردا"

علیرضا زاکانی نماینده اصول گرای مجلس و جواد اطاعت عضو شورای مرکزی اعتماد ملی میهمانان برنامه امشب« روبه فردا» هستند.

به گزارش فردا، علیرضا زاکانی از طیف اصول گرایان تحول خواه است که در انتخابات ریاست جمهوری از نامزدی احمدی نژاد حمایت کردند. با این حال سایت«جهان نیوز» و هفته نامه «پنجره» رسانه های متعلق به زاکانی مواضع انتقادی نسبت به برخی رفتارها و عملکرد دولت دارند.

دکتر جواد اطاعت هم که چهره ای دانشگاهی است، عضو شورای مرکزی اعتماد ملی و نامزد اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم بود. وی در انتخابات ریاست جمهوری از نامزدی میر حسین موسوی حمایت کرد.

با این حال اطاعت در برنامه امشب به نمایندگی از اعتماد ملی یا نامزد انتخابات در برنامه روبه فردا حاضر نمی شود، بلکه به عنوان یک فعال سیاسی و دانشگاهی اصلاح طلب به بیان مواضع شخصی خود خواهد پرداخت.

گفتنی است برنامه زنده« روبه فردا» که تا کنون هفته ای سه شب پخش می شده، قرار است از هفته آینده هفته ای یک بار در پنج شنبه شب ها پخش خواهد شد.

عشق بدون مرز پنج‌شنبه 24 دی 1388 ساعت 14:44

سلام وبلاگ زیبایی داری
اگه مایل به تبادل لینک هستی منو به نامه عشق بدون مرز لینک کن
بعد به وبلاگم بیا و بگو به چه نامی لینکت کنم ممنون
آدرس وبلاگم eshghebedoonemarzast.persianblog .ir
[گل][گل][گل]

علی الحساب شما لینک کنید اطلاع بدید تا منم فکری بکنم براش!!!!!

ستاره جمعه 25 دی 1388 ساعت 02:48

سلام و شبتان بخیر

تولد یکسالگی وبتان مبارک

نه جشنی و نه سور و ساطی و حداقل کیک تولدی با یکدونه شمع و نه ........ دعوتی

خوب اگه همیشه ما همینجوری میاییم برای تولد حتما باید از طرف میزبان دعوت بشویم ببین بنده خدا چطوری
همینجوری چشماش یه وری مونده منتظر دعوت

ممنون از تبریکتون..ولی من باور کنید نه کسی ر دعوت کردم و نه تونستم دعوت کنم.چون نتم قطع شده بود.!
هدفم از این پست هم جشن تولد و اینا نبود.فقط بنوعی سالنامه بود!
بازم ممنون از حضورتون..زنده باشید..یاعلی مدد

شاپرک جمعه 25 دی 1388 ساعت 10:59 http://shaparak49.blogsky.com

سلام و عرض ارادت

ادینه ی انتظارتان به خیر..

معمولا بعد از ارسال نظراتمون و تایید اون توسط شما..برمیگردیم تا جوابیه های دلنشینمون رو بخونیم
اینو گفتم که حضورمدلیلی باشه برای تکرارینبودن..!!

بابت تشکرتون سپاسگزارم ومیگم باعث افتخاره که اولین بار در وب من لینک شدین...همنشینی و همکلامی با دوستان دل آگاه و همدلی چون شما شادی افرین و مفیدو همچون کلاسی اموزشیست ..

خیلی خوشحال شدم از دیدن کامنت های دوستان قدیمی و مشترکمون..خانوم معلم گرامی و بانوی سیب عزیزم..من هم فرصت رو غنیمت میشمارم و سلام و عرض ادب و ارادت میکنم خدمتشون و سلامتی و سعادت و موفقیت همیشگی براشون ارزومندم .دوستان خوب و مهربانی چون شما رو هرگز فراموش نخواهم کرد

با تشکر مجدد وارزوی بهروزی برای شما و وب نوپاتون

اختیار دارین.اگه بنا به تکراری بودن باشه من دیگه دلزده شدم از بس مزاحم میشم!.گفتنی ها را گفتم!.
در مورد خانوم معلم و بانوی سیب هم انشاالله خودشون اگه مثلشما بیان تاجوابیه شون را ببینند حتم دارن جواب سلامتون را میدن!.پس من فقط انتقال دهنده سلام و محبت شمام ولاغیر!
آدینه تون بخیر.
(حالا من گفتم طفل نوپا شما که نباید هی بیایید و منو بچه صداکنید!!!!)

فاطمه جمعه 25 دی 1388 ساعت 13:05

سلام..

روز ادینه تون بخیرگذری رد نشدم دیگه یه سر رفتم ادینه ها و برگشتم اونجحارو خیلی خوشگل کردین سلیقه تونو برم من!

روز خوبی داشته باشید

آدینه شما هم بخیر.ممنون که آدینه ها را هرهفته قابل طرح واگویه هات میدونی..زنده باشی.التماس دعا..یاعلی مدد

ستایش جمعه 25 دی 1388 ساعت 14:58

سلام پدر گرامی واسه چاق سلامتی اومدم

خوبین شما؟ روز جمعه خوش میگذره ایشاله؟

ممنون..شما خوبی؟؟؟.لطف کردی اومدی.
جمعه شما هم بخیر و خوشی باشه انشاالله

ستاره جمعه 25 دی 1388 ساعت 15:29

سلام و ظهر آدینه شما بخیر

لپ تاب را پس از 5 ماه به صاحبش پس دادم و کامپیوترم فقط

از مرورگر اکسپلولر استفاده میکند که از دیشب نمبتوانم وارد

صفحه اصلی مدیریت وبلاگم بشوم .

حالا در مورد مطلب شما

دعای زیبای دکتر شریعتی و قسم نامه اش برای قلم ،

انتخاب زیبا و بجایی کردید و دوم آنکه از دوست عزیزتان نیز

برای پیشنهاد باز کردن وبلاگ و نهایتا هدیه آن به شما تشکر

میکنم .

قاصدک آنهم از نوع صادق آن ، وظیفه اش را بخوبی انجام

داده است و دوستان همه با عشق و محبت به فضای مجازی

او سفر میکنند تا بهره ای از این سفره ی گشاده قاصدک با

خود ببرند.

آرزو میکنم که سال های آینده زندگی وبلاگی شما بر همین

مسیری که انتخاب کرده اید ، ادامه پیدا کند.

شاد باشید و سبک بال

مشکل از اینترنته(بقول دوستی.اینتره انتر!!)
چون منم نتونستم چندین جا سربزنم.باورکنید دیشب یک کامنت که به
شما دادم را ۵ بار ارسال کردم تا موفق شدم!!
ممنون از حضور مجددتون.خوشحالم که بواسطه وبلاگ با دوستانی چون شما آشنا شدم.
والله نمیدونم مسیر بالاخره درسته یانه؟! اخه دوستی گفته اعتدال پیشه کن!!.شایدم منظورش محافظه کاری بوده!!
به هرحال.انشاالله که مسیر درسته و فضا برای ادامه کار برای همگی میسر باشه.زنده باشید.یاعلی مدد

ستاره جمعه 25 دی 1388 ساعت 15:37

و باز هم سلامی گرم به دوستان خوب قدیمی

بانوی سیب عزیز و سرکار خانم معلم ، که دیدن کامنتشان

برای ما هم بسیار مسرت بخش است و خوشحالمان کرد

امیدوارم که در کنار خانواده هایشان بخوبی و شادی

و در کمال سلامتی ، عمر را سپری کنند و بزودی با نوشتن

مجدد ، به دنیای مجازی باز گردند

سبز باشند و سربلند

انشاالله همینطوره که میگید..بقیه شم خداکنه بیان بخونند و ببینند
هنوزم دوستان بیادشونند تا پاسخگو باشند!
زنده و سلامت و موفق باشید.یاعلی مدد

دوست سبز جمعه 25 دی 1388 ساعت 21:11

شبکه جنبش راه سبز (جرس): همسر ابوالفضل قدیانی به شدت از وضعیت جسمانی همسرش ابراز نگرانی کرد.

وی در گفتگو با پارلمان‌نیوز، گفت:«ما هیچ اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت آقای قدیانی نداریم و این موضوع به شدت ما را نگران کرده است.»

همسر این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ادامه داد:« همسرم که در دوران طاغوت مجموعا هفت سال را در زندان به سر برده به بیماری‌های مختلفی از جمله بیماری قلبی و روده‌ای مبتلاست.»

وی افزود:« آقای قدیانی بعد از عملی که فردوین ماه امسال بر روی قلب ایشان انجام شد به توصیه پزشکان هر روز نیاز به پیاده‌روی و هوای تازه دارند و در صورت عدم رعایت این موارد ممکن است حتی جان ایشان به خطر بیافتد.»

همسر ابوالفضل قدیانی از مسئولان خواست که اجازه ملاقات با همسرش را بدهند و وضعیت او را که از هفتم دی ماه در بازداشت به سر می‌برد سریعتر مشخص کنند.

دوست سبز جمعه 25 دی 1388 ساعت 21:14

شبکه جنبش راه سبز (جرس): دادسرای عمومی و انقلاب تهران می گوید پرونده ۱۶ تن از متهمان حوادث روز عاشورا برای رسیدگی به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال شده و برای یکی از متهمان درخواست مجازات به اتهام «محاربه» شده است.


به گزارش ایسنا، دادسرای عمومی و انقلاب تهران درباره پرونده متهم به «محاربه» گفته است: «در یکی از این پرونده‌ها طبق کیفرخواست صادره برای متهم درخواست مجازات به اتهام محاربه شده است.»

دادسرای عمومی و انقلاب تهران اتهام ۱۵ متهم دیگر این پرونده‌ها را «اجتماع و تبانی علیه امنیت و فعالیت‌های تبلیغی علیه نظام» اعلام کرده است.

طبق این گزارش، «کیفرخواست‌های صادره در پی تکمیل تحقیقات و مستند به گزارش ماموران و اقاریر تمامی ۱۶ متهم یاد شده صادر شده است.»

دادسرای عمومی و انقلاب تهران جزئیات بیشتری درباره پرونده و نام این متهمان ارائه نکرده است.

دوست سبز جمعه 25 دی 1388 ساعت 21:18

شبکه جنبش راه سبز (جرس): از وضعیت یاسر طهرانی عضو دفتر میرحسین موسوی هیچ خبری در دست نیست.

به گزارش جرس، هنوز مشخص نیست طهرانی که در جریان دستگیری های پس از عاشورای خونین تهران، به همراه فروزنده و برخی دیگر از مشاوران و نزدیکان موسوی بازداشت شده کجا نگهداری می شود.

همچنبن تاکنون به وکیل طهرانی نیز اجازه ملاقات با او داده نشده و از پرونده او نیز هیچ خبری در دست نیست.

مجتبی شنبه 26 دی 1388 ساعت 02:29 http://http://www.taksavare-eshgh.blogfa.com/

سلام
تبریک میگم
معمولا متن های طولانی توی وبلاگهارو تا نصفه میخونم
اما قلم شما خیلی شیرینه
این دوباری که اومدم خیلی لذت بردم
وقت کردی بیا
یا علی

شما لطف داری که تا آخرش را میخونی.!
اتفاقا تعمدی زیاد مینویسم تا کم حوصلگان عزیز ِ گل و بلبلی! مشرف نشن اینجا.!!
خدمت میرسم.زنده باشی.یاعلی مدد

آرزو شنبه 26 دی 1388 ساعت 04:45 http://Khorshidepenhaneman.blogfa.com/

سلام

با نامه ای از " زهرا رهنورد " به روزم

منتظر نظرات سبز شما

[گل]

دوباره برای خواندن مطلب جدیدتان برمیگردم

چشم..خدمت میرسم..
لطف میکنید میاییدمجدد اما .زیادخودتون را بزحمت نندازید.

محمد مهدی شنبه 26 دی 1388 ساعت 14:29 http://sobhe14.blogfa.coom

سلام و صد سلام
ابتدای امر یکمین سال تولد وبلاگ زیبایتان مبارک. امیدوارم سال به سال تبریکات چند سالگی را تبریک گویم اگر چه خوش خیالی و خامیست که با وضعیت موجود و استبداد حاکم بر نقد و انتقاد حتی در دنیای مجازی وبلگ منتقدین آسوده خاطر باشد
دوست عزیز از اینکه از قشر عزیز جانبازان هستید و زیبا و صادق در انتقاد از وضع موجود می نویسید جای خرسندی است و چه جای خوشحالی است که قاصدک قاصدی صادق است.
موفق و سربلند باشید.

دوست عزیز جانباز.جناب سامع

واقعا ممنون که همواره مورد لطف قرار دادی بنده را.

گرچه خیالی ست خام ولی امر محال که محال نیست!!.انشاالله که تحملم میکنن! مثل شما که متحمل میشید هذیانهای حقیر را.!

تموم آرزوم همینه که:قاصدک قاصدی صادق باشه.
زنده باشی و همواره سلامت و برقرار.یاعلی مدد

منصور شنبه 26 دی 1388 ساعت 16:20 http://alamyfar.blogfa.com/

سلام جناب قاصدک
این هم امانتی شما..

اینهمه توانایی و حاضر جوابی مرا به شگفتی واداشته است.
تو از کدام دیاری؟ از جنس کدام زمانی؟ وجودت مستدام و دنیا به کام. از همان کامها که آرزو داری!!
شکلک ها را نمی‌دانم زیرا برای هریک نامی گذاشته‌ای و برای گل " تف!! "
اما گلی زیبا نثار قدمهای توانایت.

شرمنده کردید استاد.
اینقدرهم قابل تعریف نیست این نوشته ها.
هرچه هست بر اثر لطف دوستانه و بس.
شکلکها را اسم نذاشتم که.دوباره بخونید متوجه میشید منظورم
کدام گروه از بازدیدکننده هاست.ولی جسارتم را ببخشید.
منم براتون آرزوی بهترینها را دارم.سلامت و برقرارباشید.یاعلی مدد

آرزو شنبه 26 دی 1388 ساعت 16:36 http://khorshidepenhaneman.blogfa.com/

سلام و ممنونم از حضورتان

شما دست به قلم خوبی دارید و توانایی آنکه بقولی لپ
مطلب را با شیوایی و در کمترین جملات به خواننده تفهیم کنید....خدای نکرده منظورم از نوع تفهیم اتهام
نیست!!!! نمیدانم چرا این شکلک ها کار نمیکنند ؟
در ضمن بجز قلم خوبتان .... همیشه بهترین انتخابها را
دارید. از نوشته های دکتر شریعتی تا اشعاری که مینویسید.
این شکلکها هم خیلی به جذابیت مطلب کمک میکند.
سبزیم تا رهایی

اختیار د ارین.نظر لطف شماست.
تفهیم اتهام هم شد!!.حکم صادر کنید لطفا!!!
امید که همواره سبز باشید و توانا تا رهایی..یاعلی مدد

سمانه شنبه 26 دی 1388 ساعت 16:45 http://www.rasha66.blogfa.com

سلام عمو قاصدک

منم به نت دسترسی نداشتم تا الان وببخشید نتونستم سر

بزنم
ازحسن نظرتونم ممنون وحتما پغامتونو به دوستم میرسونم

درمورد اون بیتم منم کاملا باهاتو.ن موافقم

نه منظورش حال وروز الان نیست ولی برداشت شما ازاین

بیت واقعا موشکافانه وزیباست

ممنون که سر زدید بازم منتظرتون هستم

وظیفه بود..ممنون که اومدی مجدد.
پیغام مهمی نبود که..منظورم این بود شعرهای خوبی میگه دوستت
اون بیت هم زیبا اشاره کرده بود به اوضاع حال.!
زنده باشی و برقرار.یاعلی مدد

هریا شنبه 26 دی 1388 ساعت 21:55 http://setareyeasemani.blogfa.com

سلام..
تولد وبتون مبارک..
یه فاتحه بفرستین لطفا..
من اپم

فاتحه؟!!.ممنون از تبریکتون!!!!
اما خبر آپ رانمیدادید هم میاومدم..چندین بار اینو بهتون گفتم.
دارم میام خدمتتون.!

کیهان یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 10:46 http://mkihan.blogfa.com

درود بر شما دوست فرهیخته و ادیب
غزلی بسیار وزین و فاخر .سپاس برای این همه متانت و زیبایی.
خواندم ولذت بردم و باز هم خواهم خواند.
شادیت آرزوست.آمین

با من بودید اینها را؟؟؟!!!..اختیار دارین.!!
اصلا باید بیام خدمتتون !!.ولی ممنون از توجهتون..یاعلی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد