*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

نه قرمز..نه آبی.!

 در قمار زندگانی عاقبت ما باختیم بس که تکخال محبّت بر زمین انداختیم ..قاصدک

  نه قرمز..نه آبی

 

سلام.. 

جمعه این هفته بازهم تهران و ایران شاهد ِداربی بزرگ سرخآبی های 

پایتخت است!.البته اکثریت قریب به اتفاق نتیجه را مساوی حدس میزنند!

بخصوص این ایام که سیاسیون نمیخوان جمعی شاد باشندو به این بهانه 

به خیابانها بیایند.در این مجال کاری به نقطه نظرات سیاسی ندارم.!. 

دلیل این دلنوشته نکته دیگری است 

 

تا یکی دوسال پیش هنوزم به خیلی چیزهای بیخودی تعصّب داشتم. 

اونم تعصّبی کور.!.امّا چند وقتی میشه که تمرین میکنم دست شُستن از 

تعصبات کور را.!.چرا که تعصّب این چنینی حاصلش جهل است و لجاجت 

و ابرام و پافشاری برای حفظ ِآن.!.روزگاری با هر برد سرخ جامگان پایتخت 

خرسندو سرمست میشدم و گاهاً با شکستهاش مغموم..  

 

ولی الان دیگه فوتبال را از زاویه ای دیگه نگاه میکنم و الحق که با 

این دیدگاه دلچسب تر هم هست.فوتبال را عین زندگی میبینم.!. 

درحقیقت میشه طول عمر خود را در نود دقیقه مشاهده کرد. 

فوتبال نمایی ست از زندگی ما انسانها.  

دراین نود دقیقه ها هم شکست را میشه دید و هم پیروزی را.  

میشه با اولین گلی که وارد دروازه مون شداز پیش بازنده دونست خود 

راو هم اینکه پس از اولین گل خورده"قد علم کرد و باتجهیز و البته توکّل به 

خدا ادامه داد این نبرد را و چه بسا که در دقیقه نود به رستگاری برسیم. 

ولی اگه روحیه ات ضعیف بود و باور و ایمانت کم و محدود"با اولین 

گل ِخورده زانوی غم بغل کرده و پس از آن است که باید شاهد گلها 

و شکستهای بعدهم  باشی.وای به روزی که گل اول هم در حقیقت 

گل ِبه خودی باشد.!.با این نگاه داوری بازی هم زیباست. 

گاهی چنان غرق بازی شدی که نمیدونی حرکتی خطا انجام دادی و 

حتی از کارت زرد داور آشفته هم میشی.ولی بعد که آروم شدی میبینی 

داور حواسش به آینده تو بوده و نخواسته اسیر این غوغاسالاری بشی و  

با کارت زرد و یا قرمز،ترمزت را کشیده. 

اینجاست که پس از سوت ِآخر بازی میری و از داور نیز تشکر میکنی.  

یک توصیه کاملا بهداشتی قبل از دیدار سرخآبی های پایتخت

 دوستان"به رنگهای قرمز و آبی روی شیرهای دستشویی اعتمادی 

نیست.!.زیاد به رنگها دل نبندید.کافی ست تاسیسات چی مربوطه هنگام 

بستن شیرها توجه ای به رنگها نکرده باشه.!.دل بستن و اعتماد به 

رنگ قرمزوآبی شیرهای دستشویی عواقبی خطرناک در پی دارد قهقهه

 آره حسن.!.خطر داره حسن.!!شیطان

شب نوشت(1)

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد گل ننوشت کلامی و کامنتی نفرستادشیطان 

صد نامه فرستادم و آن شاه سوارانگلپیکی ندوانید و سواری نفرستادقلب  

شب نوشت(2) 

آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد گلکاش می آمد و از دور تماشا میکرد  

  

هر آدینه منتظر واگویه های از سر انتظار ِبیقراران ِ

مولای مهربانی هستیم.قاصدک آدینه ها به روزشد.

سرافراز باشید و همیشه سلامت..یاعلی مدد

نظرات 79 + ارسال نظر
سلیمون دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 03:10 http://soliman777.blogsky.com

دوباره سام علیک بر سالار خوتم
میگم سالار اگه میدونسم اینقده جفنگیات ما به شوما رو حیه میده(خنده) خو هرو آپ میرم تو کارش(غش و ریسه)
چوب کاری می کونی مرشد
ای باع اوس کریم بیا ببین این سالار چی می گه؟؟؟
خیلی مخلصیم مرشد
سایه حق بالاسرت که اومتی چشم اومیتشون شومایی
رخصت مرشد

نگوووووووووووو..جفنگیات یعنی چی داااااش
گفتم که مهم اینه که حرف دلته.اصلا هم درقید رعایت دستورزبان نباش
هرچه میخواهد دلت تنگت بنویسی.!!.
ماهم باخوندنش حال میکنیم.البت خاطرات داش سلیمون و مریم خاتون چیز دیگه ست..انشاالله که به وصال یار برسی..
داش سلیمون.گفتم که زیرگذری منتظر شنیدن صدای کفش های داش آکله!.امت را بی خیال شو باااا..حال را عشقه..زنده باشی..یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 10:43 http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام بابایی...

من اهل گیس وگیس کشی نیستم خودتونم میدونید.

میگم چرا وب عمه ستاره اینجوریه؟!!!ما رو کلی معطل خودش کرده و نمیدونم کامنت دونیش چه جوری باز میشه!!!

خواستم یه عرض ادبی داشته باشم راست میگین کاسکو بهم گفته دوسم داره؟؟!!!مگه منو دیده(مغرور)

من هیچوقت بهتون گلگی نکردم که دیر میاین وبم بازم اها گلگی نیستم(میدونم هستم شما که دیگه منوخوب میشناسید!!!)

یاعلی

منم که گفتم:خانومی؛ من همچون تحفه ای نیستم که سرم گیس و گیس کشی بشه!!.
ستاره خانوم رفتن وب جدید و من هم به سختی تونستم کامنت بدم
متاسفانه وب بلاگفاشون هم باز نمیشه.نمیدونم چطوری باید آپ جدیدشون را خوند؟!.آخه امروز دعوت کردن به همون بلاگفا.!!!
شما گلگی نکردین.وظیفه من بود محبتت را تلافی کنم.به هرحال بازم ممنون از تمام توجهت..زنده باشید همگی..یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 10:57 http://www.omresokhte.persianblog.ir

یادم رفت بگم این تک خال محبت منو کشته بابایی!!!

من الان متوجه شدم(شرمنده)

ممنون که متوجه شدی بالاخره.فکرکنم داش سلیمون و آپ جدیدش متوجهتون کرده!!!

گلهای کاغذی دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 11:51 http://bahaneh-666.blogfa.com

از بس کف دست بر جبین کوبیدم
تا بگذرد ازسرم ، پریشانی من
نقش کف دست ! محو شد ، ریخت به هم
شد چین و شکن ، به روی پیشانی من


سلام به روزم ؟

ماشالله چه پر کار هم شدی آقا محسن عزیز.؟!!
چشم..اولین فرصت خدمت میرسم..یاعلی مدد

alnilam دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 12:54

سلام!
آدم یه وقتا بهتره جواب نده تا بخواد رسما...اینو خودتون قبلا گفتیدا من نقل قول کردم خدای نکرده حمل بر بیاحترامی نشه پدر!!!
کمال و جمال رو یادم اومد اما یادم نیومد کدوم کمال بود کدوم جمال!! ولی میدونم اونی که من دوسش دارم هم کمال هم جمال!!
دادگاهها هم مسخره بودنش دست من نبوده شوما همه کاره بودید! به زیون اومد!! یه دستی میزنید؟! بعدم دیگه هیچی به کار شما و من انگار افاقه نمیکنه!!!
همنشین رو زیر بار نرید چون به زودی حذف میشه!!!
بهترین دختر ته تغاری دنیای باباییییییی رو هم بزارید واسه وقتی...
این جوابیه شما حال مال فاطمه جون!
ببینم پدر این ساغر همون ساغره خودمونه؟!؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینو من در مورد اون دوستانی که توهین میکنن گفتم که جوابشون را نده تا ناخواسته بزرگشون نکرده باشی.
کمال و جمالم بی خیال.!.یه شوخیه بی مزه بود تموم شد رفت.شما جدی نگیر.!
بقیه را هم متوجه نشدم چی گفتی؟؟!!.
نخیر.اون دوستتون(ساغر)را دیگه خبری ازش ندارم.دیدیش سلام برسون
زنده باشی و سلامت..یاعلی مدد

alnilam دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 12:56

فاطمه جون! اتفاقا اینم من قبلا گفته بود!! بابا ما که نگفتیم دزدی گفتیم تکراری بود!!!
نه نمیخواد ادله بیاری بابا من دیگه شوخی نمیکنم!
غیبت کدومه!؟ آقا من دیگه حرفی ندارم!!!
فاطمه جون ممنون ازینکه راحتم کردی حال ابا خیال راحتتری میتونم حذفش کنم...

محیا خانوم عزیز.
در مورد وب هنشین هنوزم موندم چرا گفتی نوبت منه؟؟کاش با دلیل میگفتی نه اینکه بگی نوبتته اپ کن.چون نوبت من نبود..در مورد حذف کردنش هم حرفی ندارم.خودتون صاحب اختیارید.وبی که از بدو تاسیس هرروز بگیم حذفش کنیم سروسامون نمیگیره.درست مثل زن و شوهرهایی که دم به دقیقه حرف از طلاق میزنند!!.

alnilam دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 13:08

واقعا خوب گفتید!!! رسانه میلی! چون حالا که به میل شما اخبار پخش نمیکنه بده!! اگه مثل رسانه های خارجی حرف مفت براندازی پخش میکرد میلی نبود عقلی بود!!!
بیشمار باشید که نیستید اما بدونید (یک را بر بیست پیروز میگرداند اگر بخواهد..)
عذر میخوام هرچی دوست دارید بگید راحت باشید!! آره خودمم شروع کردم! شمام فکر کنید عصبانیم بودم!!دیگه مهم نیست وقتی هرجوری حرف بزنی بازم همونجور که میخوان برداشت میکنن پس بزار اقلا حرفت رو زده باشی!! حضور درخشان سبزها توی فوتبال!! حضور درخشان سبزها توی ....حیف که اینجا یه سری آدم سبز و محترم هستند که دوسشون دارم یکی یکیشون رو...هرچند اونها...

ممنون ازتوجه و نظر لطفت..هیچ حرف و اصراری مبنی بر مخالفت یا موافقت ندارم.زنده باشی

ستاره دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 17:46 http://ashnayemahjor.blogfa.com/

سلام

"" کودتا با پیتزای سبزیجات ""

با طنزی از ابراهیم نبوی به روزم

منتظر حضور سبزتان

[گل][لبخند][گل]

ستاره خانوم
.از دیشب چندین بار به وبلاگتون در بلاگفا سرزدم همش اینو مینویسه:
مشترک گرامی

دسترسی به این سایت امکان پذیر نمی باشد

به نحوی بهم اطلاع بدید چکار باید کرد.منکه گفتم تشریف بیارید اسکای
بازم صاحب اختیارید.هرجا هستید خوش باشید و سلامت..یاعلی مدد

ستاره دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 18:48 http://ashnayemahjor.blogfa.com/

سلام دوست قدیمی

متوجه نشدم که با کدام آدرس خبر آپ را دادم.

در بلاگفا آپ کردم و همچنان و همیشه منتظر حضور

سبزتان هستم.

در پناه حق

ممنون از دعوتتون.ولی بازهم رفتم وبتون باز نمیشه..
بله به همون آدرس بلاگفا دادید.
ببخشید نمیتونم خدمت برسم.زنده باشی و همیشه برقرار..یاعلی مدد

سلامممممممممممم قاصدک عزیز
بله قرمز و آبی فوتبال داشتند.
نوشته شما هم خیلی زیباست
بله در نود دقیقه می شود زندگی را دید.گذر زندگی به همین کوتاهی است.حتی کوتاه تر از نود دقیقه
اصلا از فوتبال دل خوشی ندارم و دوستش ندارم.و این بار هم ندیدم.
به نظر من هم اصلا نباید به قرمز و آبی دل بست.
خیلی حساس نباشیم به فوتبال.اگر وقت کنمممممم و زمان باشد فوتبال تیم ملی ایران را می بینم.نه قرمز نه آبی فقط ایران تیم ملی ایران.
کلامی با دختر های شما.
دختر های عزیز سلاممممممممممممم
نمی دونم چندمین نفرم ولی من هم موافقم با شما.پدر شما خیلی تک است.خیلی هم بی نظیر است.بچه ها قدرش را بدونید.خانم های گل پدری را مراقبش باشید.
قاصدک عزیز شرمندم بابت تاخیرم.همون جمعه قاصدک آدینه ها را هم خوندم و همون جا هم نظر دادم
همچنان التماسسسسسسسسسسس دعاااااااااااااااااااا بزرگوار

ممنون از توجه و نظر لطفتون..
این هم نظریه و البته قابل احترام..
بله.سه رنگ سبزوسفیدوقرمز ارجحیت دارن برتمام رنگها.
واما در مورد دخترخانومهای گرامی..شرمنده لطف و محبت همه شون بوده و هستم..شماهم لطف دارید..شرمنده نکنید..بازم ممنون..
درمورد آدینه ها هم..ازآنجا که اونجا مختص به همه ست برای همین جواب کامنتها را نمیدم چون خودمو اونجا مثل همه میدونم.
محتاجیم به دعای خیرخوبان..یاعلی مدد

سلام قاصدک عزیز
در یک کلام می تونم بگم این بار هم آپ شما بی نظیر بود
درس های زیادی دادید با این آپ مثل همیشه

التماسسسسسسسسسسسسس دعاااااااااااا

اختیار دارین..شرمنده نکنید ..خوشحالم که موردقبولتون قرارگرفت
محتاجیم به دعا..یاعلی مدد

سلیمون سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 00:42 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر مرشد خوتم
چطوریایی مرشد
بینم ا دیشب تا حال اینقد بت شوتم که دیگه سوراغی ا ما نمی گیری
می بنم که دخملت بد ا دستت شیکار (خنده)
شیکایتتم اومته پیش داش خان عمو دایی جانش کرته(ریسه )
در هر صورت قالیچه ما رو هم که ور میداری میری سیر سفر(خنده)
سالار ما که گوفتیم نوچتیم تو ویبلاگمونم که علنی نشون دادیم(قلب)
حال خود دانی (اگه قبول نری بگو سه سوت یه پوست بزارم بگم که داش قاصدک ما رو به نوچگی قبول نره مام رفتیم خودمونو فدای کرتیم(چشمک)
غرض عرض ادب بوت ولی خوب دیدم امرو خبری ا ما نگرفتی
گوفتیم بیایم که کارت حضور غیاب بزنیم بریم(گریه)
خیلی مخلصیم چه بخوای چه نخوایی(قلب)
برقرار و نورانی باشی که ...باقیش رو خودت میدونی
رخصت مرشد(خونسرد)

داش سلیمون عزیز.اگه خدمت نرسیدم نذار به پای بی توجهی.امروز زیاد میزون نبودم.ببخش...
دااش.این دختر خانوما بمن لطف دارن..آره .دیدم که فاطمه خانوم شیکار بود اونجا...خب خان دایی ؛هوا ما رو داشته باش!!
قالیچه م کجا بود آخه؟!.پیاده گز کردیم جون داش!!
باااااا مارو که شوما دیشب اینداختی گوشه رینگ و چپ و راستمون کردی...ناک اوتتیم سلیمون.!
ممنون از ادبت با مرااام..خدمت میرسم و مراتب شرمندگیمو بعرض میرسونم..غمت کم و دلت شاد..یاعلی مدد

محمد امین سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 03:25

سلام داداش قاصدک

خوبی خوشی

نود دقیقه دویدن و سعی و تلاش برای پیروزی.مثل نود سال زندگی شما مثل همیشه با فکر و تعمق به این مسئله هم نگاه کردید و شاید منه نوعی رو هم وادار به تفکر کردید خیلی نگاه زیبای دارید و تفسیر قشنگی برای زندگی و دیدگاه های ما از زندگی با یه گل خوردن عقب بکشیم و روحیه خودمون رو ببازیم و شکست رو قبول کنیم و با یه پیروزی یا همون گل به خود غره بشیم .اما گاهی به حریف گل هم میزنیم و بازی رو هم میبریم اما با چه اخلاق و منشی؟ایا مردونه بازی کردیم ایا نقش بازی نکردیم ایا برای مصلحت اندیشی نباختیم یا نبردیم .گاهی خوبه که ادم اگه پیروز یا شکست هم میخوره و میشه در جایگاه خودش بشه و تن به نقش بازی کردن و با بی باوری نده و نتیجه نوشته شده مساوی رو پذیرا نباشه اینها در زندگی های واقعی ما همیشه هست اما بیشتر اوقات بی تفاوت از پهلوی این اتفاقات لحظه به لحظه درس و زندگی میگذریم .نگاه زیبایی داری داداش قاصدک همیشه در زندگی شاد و پیروز میدان باشید و از شکست پله ای برای نردبان ترقی و پیروزی بسازید با ارزوی بهترینها یا علی

دوست گرامی محمدامین عزیز.
ممنون از تمامی بذل توجه و محبتت.
.یه مدت نبودی گفتم شاید فراموشمون کردی؟!!.
وگرنه باورکن همیشه به یادتیم..!.
کاش یه آدرسی ردیف میکردید تا شرمنده نباشم و برای تشکر
خدمت میرسیدم(میدونم که گفتی درصدد تهیه وبلاگی)!!
ممنون از توصیه ها و نظراتت در مورد فوتبال..دیدگاه زیبایی داری.
امیدوارم شما هم در نبردبزرگ زندگی بااخلاق و منش انسانی که داری
همیشه موفق و سلامت باشی.بازم ممنون از لطفت..
زنده باشی و همیشه سلامت..شب و روزت خوش..یاعلی مدد

فاطمه سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 08:51 http://www.omresokhte.persianblog.ir

سلام...

امروز یه قاصدک دیدم،توی دستم گرفتم و اهسته ارزویم را به او گفتم بعد فوتش کردم به سمت اسمان،قاصدک با بار ارزوهای من رفت و رفت و رفت و من هم شدم همان دختر منتظر چشم دوخته به اسمان!!

گفتم امروز پر حرفی نکنم .به این نوشته اکتفا کنم.

یاعلی

خانومی؛ نگاهت به اسمونها باشه چراکه زمینیها ارزشه دیدن ندارن!!
خیلی قشنگ گفتی.پرحرفی هاتم واسه ما عزیزه.!
حقیقتش منم دلم گرفته ؛گفتم بهت که؛یه چندوقتی باید برم!!
طی امروزوفردا پست جدید میذارم و تا یعدیاعلی مدد

ستایش سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 10:06 http://setayesh2200.persianblog.ir

سلام.سلام. جناب پدر.خوبین؟

اومدم حال و احوالی بکنم.
راستی منتظر عمومیت پیدا کردن این شکلکا هستم.(چشمک)

در ضمن من همون پرشین خودمو نگه دارم خیلی هنر کردم من مث بقیه بنیه اسباب کشی ندارم.:دی

ستایش خانوم عزیز.باورکنید همین الان هم دوباره اومدم خدمتتون.ولی نمیدونم دیگه چرا پرشین باز نمیشه؟؟البته وب فاطمه تونستم برم.ولی متاسفانه شما را موفق نشدم و شرمنده شدم..در مورد شکلکها هم درتماسی که با مدیریت اسکای بوده قرار گذاشتن بزدوی عمومیش کنن! پس تا اون زمان ما از طرف شما شکلک ارسال میکنیم.شما حالشو ببرید.هرجا هستید خوش باشید و سلامت.مهم نیست پرشین یا اسکای.مهم اینه که بلاگفا نباشه!!!.شبتون بخیر.یاعلی مدد

هستی(گلهای زندگی من) سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 10:42

سلام قاصدک عزیز
بله من می دونم و منتظر جواب کامنتم توی آدینه ها نبودم.منظورم این بود که یک راست رفتم سراغ آدینه ها و اونجا نظر گذاشتم.و اینجا را دیروز اومدم.
خودتون را اذیت نکنید من منتظر جواب کامنت آدینه ها نبودم.
ممنون از لطفتون
شرمنده نکنیددددددددددددددددددددددددددد.

من منظورم کلی بود.خواستم دوستان تازه وارد بدونن که برخلاف اینجا؛ ادینه ها را جواب نمینویسم..ممنون از توجهت.زنده باشی..یاعلی مدد

م.عروج سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 15:01 http://shabtub.persianblog.ir

سلام بابایی اومدم بگم که ممنون که اومدی. بعدشم ادم مگه خونه خودش می ره دعوت لازم داره؟ پس چرا توقع داری دعوتت کنم بابای خوبم.
.
راستی جوابیه هم داری که البته همینایی بود که الان گفتم .

ممنون محمدآقا.شما لطف دارید.منم که گفتم کافیه ردپاتو ببینم جایی که خبراز آپ جدید دادی.خودم میام.مطمئن باش.توقعی نیست.راحت باش..زنده باشی.ایام بکام.یاعلی مدد

فاطمه(آدم برفی) سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 15:39 http://samtesalam.blogfa.com

سلام دوست عزیز
بالاخره بعد از مدتی سکوت وبلاگ جدیدی درست کردم
خیلی علاقه دارم که همچنان با دوستان قدیمی در ارتباط باشم
انشاالله در اولین فرصت لینکتون می کنم
به پنجره من سربزنید ،خوشحال می شم

مبارکه وب جدید.!.خدمت میرسم..پس این آدرس را جایگزین قبلی میکنم..زنده باشید..یاعلی مدد

شاپرک سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 17:33 http://shaparak49.blogsky.com/

سلام قاصدک گرامی

برای عرض ارادت و احوالپرسی خدمت رسیدم افتخار حضور نمیدین کم سعادتیه ماست



نفس باد صبا،،دوری و دفع بلا،یاری از سوی خدا،همه تقدیم شما

اختیار دارین دوست گرامی..درسته نتونستم خدمت برسم.عذر تقصیر.ولی احتمالاْ چندوقتی نباشم.!.درپست جدیدم بعرض خواهم رساند..شرمنده کردید..شبو روزتون خوش.یاعلی مدد

سلیمون سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 21:46 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر سالار خوتم
خوشی مشتی؟؟؟
باع کولی کله پامون کرتی که(خجالت)
اومتیم یه عرض ادب کونیم بریم
برقرار باشی و نورانی
حق یارت
رخصت مرشد

داش سلیمون گل..شبت بخیر.
بااااااااا بی خیال دیگه..خب من نمیتونم جبران کنم این همه لطف را.!
ممنون از توجهت.زنده باشی و برقرار..یاعلی مدد

مهتاب سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 23:13 http://parande-man.blogsky.com/

سلام

با کلامی از ریچارد باخ آپ کردم.

نظر شما برایم ارزشمند است.

یا علی

اختیار دارین..خدمت رسیدم و نظرهم دادم ولی شرمنده نکنید لطفاْ.!
زنده باشید..یاعلی مدد

سلیمون چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 00:28 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر سالار خوتم
بینم سالار مگه هر کاری نوچه واسه مورشدش می کونه باس جوبران شه(؟؟؟؟؟؟)
باع فقط انجام وظیفه می کونیم و بس(خجالت)
حالا چوماق کم بوت تیکه هم ایضافه شوت(ریسه)
برقرار باشی مشتی
حق یارت
رخصت مرشد( چاکریم)

داش سلیمون عزیز.شرمنده ..ببخش دیشب اومدیم و گلگی کردیم.
این خبت مارو ندید بگیر.آباجی شوما لطف دارن بما..تیکه هاشونم طلاست..نگووووووو داش..خوبیت نداره جلو مردم.زنده باشی.یاعلی مدد

شمس چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 01:47 http://goharevojod.blogsky.com

میگم
این همه نوشابه براتون خوب نیست هااااااااااااا
میگن نوشابه ضررش از سیگار بیشتر
اینقدر با این داش سلیمون نوشابه باز می کنید برای هم
( خنده هایییییییییییی بی حد )
هر جا رفتم علیه تون اقدام کردم ( رضایت اعلا )

خب من چه کاره بیدم؟؟.دوستان لطف دارن.جواب ندم بی ادبیه.
داش سلیمون هم جای خود..خاکی مون کرده دیگه.!.
شما هم که خوب مارو نوازشمون کردید ..بله.رفتم و دیدم محبتتون را..
ولی منکه بقول یک بزرگوار؛نشسته بودم ماستمومیخوردم!(بی نوشابه)
کی صدا زد منوووووووووو؟؟!!
جوابیه تون همون وعده گاه هاااااا..زنده باشید..یاعلی مدد

محمد مهدی چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 08:30 http://sobhe14.blogfa.com

سلام
من دقیقا حال و روز شما را دارم با 180 درجه تفاوت که نسبت به برد و باخت استقلال خوشحال و غمگین می شدم. اما این فصل دیگه اصلا بهش فکر نمی کنم چون اسباب و وسیله ی سیاسیون شده ضمن اینکه اولویت بعد از سیاست برام ورزش و فوتبال بود.

فاطمه چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 09:36

سلام بابایی گل...

شما هم هر جا میرین سازه بد اهنگه؟؟!!!

الانه هم گفتم کاش البته دور از جون شما ادما یه وقتایی گم وگور بشن اصلا نباشن بشن یه نقطه کسی دستش بهش نرسه...دیروزه رو خیلی اعصابم خراب بود ولی سعی میکنم اون حرفو نادیده بگیرم هر چند سخته ولی میتونم...

ناسلامتی اومدیم وب بزنیم دلمون وا شه بدتر شد(گریه)

شما که به سلامتی چند وقتی نیستین(چشمک)بهتون خوش بگذره...

یاعلی

ستاره چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 09:37 http://ashnayemahjor.blogfa.com/

سلام دوست عزیز و صبحتان بخیر

ممنونم که با تمام سختی ها و شداید ..... به بلاگفا سر

می زنید.حسن ظن شما نسبت به دوستان که جای خود

دارد.

در ضمن غلط املایی گرفتن تان هم جالب است.

برای شما سربلندی و سلامتی آرزو دارم.

در پناه حق

شمس چهارشنبه 15 مهر 1388 ساعت 10:02

سلام
کلی خندیدم
صبحتان به خیر و شادی و بی نوشابه
متشکرم از همه چیز و همه محبتتون

سسسسسسسسسسسسسسلام باباییه فاطمه جون
ببخشید یه مدت نبودم رفته بودم اهواز برا کاراپایان نامم کلی مطلب خواندنی گذاشتیم همیشه کلی رووبتون توقف میکنم اخه همه چیزش خواندنیه سر زدن بهش کلی طول میکشه برا همین همیشه مفصل میام باباییه فاطمه جون رفتیم امام رضا مارو هم دعا کنید خیلی محتاجیم معنویت خونم اومده پایین خیلی آقایید خدا سایه شمارو ازسر این جامعه وماها کم نکنه راستی این بار آدرسمو درست گذاشتما

ترکش ولگرد یکشنبه 19 مهر 1388 ساعت 10:59 http://www.tarkash14.blogfa.com

سلام به ترنم وسکوت واژه های انتظار
خوبه دیگه کم پیدائی نمیگی ما یه ترکش ولگردی داشتیم در گذر زمان یه حالی ازش بپرسیم منتظرت هستم حتما بیا.وای قاصدک من دلم برات یه زره شده بود خیلی قشنگ نوشتی گلم خیلی .شرمنده دیر آمدم قول میدم دختر خوبی باشم از چند روز دیگه هم بنویسم هم بهت سر بزنم .به دلیل مشکلات اداری خیلی وقته ننوشتم بهت سر نزدم ازم دلگیر نباشی ها ....منتظرتم

ممنون که اومدید..ولی من همون دفعه هم گفتم که هروقت فرصت دارید بیایید ولی لطفاْ بخونید مطلب را..
الانم مثل اینکه متوجه نشدید..چون نوشاتم که درسفرم!!
چشم ..برگشتم خدمت میرسم..شادباشید..یاعلی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد