*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

قاصدک دیار طوس

 به اذن خدای فرشته رو سر در حرمش نوشته 

اُدخِلو بـِسَلامٍ آمنین یعنی اینجا خوده خود ِبهشته 

  

دهم فروردین۱۳۶۵ بیمارستان امین اصفهان 

تازه تونسته بودم به کمک بالش و بالا اوردن تخت به حالت نیمه نشسته ! دربیام. 

درد امونم را بریده بود.غروب یک روز دلگیر،خورشید داشت بساطش را جمع میکرد 

که صدای اذانی از مسجدی درهمان حوالی توجهم را جلب کرد.به هزار زحمت و 

گردن دراز کردن تونستم از پنجره به بیرون نگاه کنم.ریسه های زرد و قرمز رنگ 

روی گنبد مسجد بی اختیار کبوتر دلم را راهی حرم امن مولا علی بن موسی الرضا(ع) کرد

مجبور شدم به هرکسی رو بزنمدر محضر هر غریبه زانو بزنم 

 تحقیرشدم،چونکه فراموشم شدیک سر به شما ضامن آهو بزنم 

همون موقع عهد کردم و زیر لب گفتم:یا امام رضا مدد کن بتونم از جام بلندشم 

قول میدم اولین جایی که برم حرم خودت باشه و بس!.

 ضامن چشمان اهوها بدادم میرسی؟!

 

 

قاصدک آدینه هاکنار سفره که بودیم حرف مشهد شـد 

وزید بوی خراسان و ناگـهان رد شد قاصدک آدینه ها

قاصدک آدینه هادوباره یـاد غریب آشـنا و شـوق حرم  

و سیل اشک که پشت پلکها سد شدقاصدک آدینه ها

پاییز1365 

بالاخره بعداز شیش ماه سرپا شده!.و برای اولین بار راهی مشهدالرضا شدم. 

قاصدک آدینه هادو روز بـعد بلیـط و شـروع یک پرواز 

کبوترانـه دلـم بـی قـرار گنبـد شد قاصدک آدینه ها

قاصدک آدینه هاقطار تهران،مشهد درست ساعت هشت

و ایستگاه که سرشار بـوق ممتد شد قاصدک آدینه ها

قاصدک آدینه هاو چند ساعت دیـگر به صحـن آزادی 

نگاه منتظرم گـرم رفـت و آمـد شد قاصدک آدینه ها

یادمه بعداز برگشت ازحرم مولا دیگه عصا را هم کنار گذاشتم و تا امروز هرچی دارم 

از سر مهر و لطف امام رضا میدونم ولاغیر!

حتما که نباید کنار صحن و سرا و بخصوص پنجره فولاد آقا باشی تا شفاعتت را بکنه! 

کافیه ازصمیم دل بخوانی و بخواهی.اونوقته که به وضوح شامل الطاف خفیه حضرت میشی 

هرصبحگاه وقتی خورشید را دیدی بهش سلام کن.چرا که در دیارما،خورشید گرما و 

انوار طلایی اش را هربامداد متبرّک میکند به گنبد زرد رنگ خورشیدمشرقی

میلادامام رئوف،علی بن موسی الرضا(ع) برهمگان مبارک باد

 

زنده باشید و سلامت تابعد یاعلی مدد