...جمعه هام نذر قدمهای مولای مهربانی ست...
سـاقی بـه من پـیمـانـه ای ، از بـاده نابم بده
من ساغر ازکف داده ام خودساغروجامم بده
...
این بغض مانده درگلو،بشکست ای آرام جان
بـیمـار زار و خـسـتـه ام ، دارو و درمــانم بده
...
گم کـرده راه خویش را دراین شب تار وسیاه
ای شـمع بــزم انـجـُـمن،شـمع فـروزانـم بده
...
انـدر حـُـبـاب خویشتن ، زندانی ام دربند تن
بشـکن تـو دیـوار قفس وز نو دگـر جانم بده
...
با کوله باری از گناه ، خواندم ترا کردم خطا
یا عفـو کن این بنده را ، یا حکم زنـدانـم بده
...
یک شاخه خشکیده ای اندر کویری ناله زد
ای ابـر رحمت غرشی ، باز آی و بارانم بده
...
عیسی تویی،موسی تویی،تودل زیوسف برده ای
تــفــســیــر آیــات خـُــدا ، آیــات قــُـرآنــم بــده
...
ماهی تودراین آسمان،یا چون گلی دربوستان
ای نـو گــُـل زهــرا بیـا رونق به بـُستـانم بده
از درس وبحث مدرسه بیزار ونالان گشته ام
طـفـل دبـستـان تـوأم ، مشق دبستـانم بده
...
چون قاصدک آواره ام مأوا ندارم در جهان
ای بی پناهان راپناه درکوی خودجایم بده
...
مولا ببخش گفتم خطا،تقدیر من دردست توست
هــرگــز نـگـویـم مـن تـو را ، ایـنـم بـده آنـم بـده
یاعلی مدد
مولای من؛ اگر آمدی و من نبودم..یک فاتحه نوازش اهل قبور کن.