*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

آخرین پرواز بر فراز آزادی

سلام.قرار براین بود دلنوشته این بارم مختص داربی سرخآبی های پایتخت باشه! 

امّا بنا به دلایلی منصرف شدم!(از این نوع حرفهای فروخورده و نیمه گفته بسیار دارم!) 

پس هرکی دوست داره میتونه همون دلنوشتهء بازی قبلی را تحت عنوان نه قرمز نه آبی بخونه!  

http://m-shaker.blogsky.com/1388/07/09/post-179/

 

 جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه...چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

 

طیّ این مدت چه بسیار از مرگ انسانها نالیدیم و  

از حرمت گذاشتن برای انسانها بخصوص در ماه حرام گفتیم 

ولی متاسفانه نه عامل و آمری! شنوا یافتیم و نه ترک عادتی در این قوم!نگران 

وقتی دوهفته قبل در حین مسابقه دوتیم فوتبال استقلال تهران و تراکتورسازی تبریز 

تماشاگری افراطی در ملأعام و جلوی چشم میلیونها بیننده تلویزیونی کبوتری بیگناه 

رابه طرز وحشتناکی سربرید.! با سیل ابراز احساسات مردم و انجمن های هوادار ِ 

زیست محیطی و حمایت از پرندگان و چرندگان و خزندگان ! مواجه شدیم تا حدی 

که حتی هنرپیشه ای(جهانگیرالماسی)طی نامه ای به باشگاه تراکتورسازی پیشنهاد 

کرد به نشانهء زنده نگهداشتن یاد آن کبوتر بخت برگشته در لوگوی آن باشگاه عکسِ 

کبوتری را بگذارند!.برآن شدم به تأسی از این اشکهای بجا و نابجا!همرنگ جماعت شده 

و از این خوان گسترده شده توشه ای چیده و به نوعی موج سواری کنم! 

ذکر این نکته را واجب میدانم که به دوستان هوادار پسران آبی پایتخت یادآور شوم که 

روی سخن در این مقال فقط آنها نیستند؛چراکه قبلا به چشم خود دیده ام 

کبوترهای آبی هم توسط هولیگانهای قرمز تکه تکه شدند!

روایت ِقصه گونه زیر تقدیم به: 

تمامی خونهای بناحق ریختهءعموم جانداران! در اقصی نقاط عالم! 

 

  ...پـرواز را به خـاطـر بسـپار......پرنده رفتنی ست.....

 

 

کبوتری سفید بال فارغ از هر قیل و قال داشت زندگی خود را میکرد و راضی بود!! 

هرگز به سهام عدالت هم  نمی اندیشید!! 

تمام سهمی که از دنیا برای خود قائل میشد یک جفتی بود و 

لانه ای به همراه دو جوجهء همیشه گرسنه و با دهانهایی همیشه باز.!.  

او حتی خوشهء (یک) هم نبود! که طلب یارانه ی بیشتری کند! 

از هرخوشه ای دانه ای می چید و رهسپار لانه تا دهان همیشه باز جوجه ها را ببندد!.  

اون روز ِجمعه هم با توکـّـل به خدای روزی رسان لانه را به قصد یافتن ِ حداقل  

چند دونهء ارزن ترک کرد..پر ِ پرواز باز کرد و اوج گرفت... 

تصویرجوجه های دوست داشتنی ومادرجوجه هاکه همیشه با آغوشی باز،دام ودانه از 

کامش میگرفت!باعث میشد بیشتر تلاش کندبرای تحکیم اون کانون گرم وکوچیک! 

(شرمنده که این قسمت مثل فیلمهای آبگوشتی شد !!) 

کبوتر به سمت مغرب ،پر زد و پر زد تا بر فراز آزادی رسید 

به این خیال که اینجا حریم ِ امن و آزادی ست! رویا 

پرواز برفراز آزادی 

از اون بالا چمنزاری سبز دید و دلش غنج رفت.. 

پیش خودگفت برم پایین تا هم نفسی تازه کنم و هم 

شاید خرده نانی به جامانده از انسانی نیکوکار ! برای جوجه ها بیابم! 

این شد که از اوج به حضیض آمد!.ای کاش نیامده بود!.. 

تابخودش اومد دید تودست چندنفره و دارن رنگش میکنن! امّاخوش خیال بودرویا

درست مثل زندانی هایی که در راه بازگشت از دادگاههای فرمایشی 

با هم سلول خود،سخن از این میگویند که: بنا به خواست بازجو؛ 

اعتراف به گناه ِ ناکرده کردم بلکه تخفیفی بر مجازاتم دهند! نگران

کبوتر هم میگفت:چه فرقی میکنه سفید یا سرخآبی؟! 

فوقش پرهامو رنگ کرده و آزادم میکنند! 

و البته که آزادش کردند...هراسان و لرزان پرید و به دنبال راهی برای فرار.. 

اما برای لحظه ای اسیر غوغاسالاری عدّه ای شد!! 

آخه نصف ورزشگاه براش هورا میکشیدند هورا 

و البته نصفی دیگه به جرم رنگی بودن واجب القتلش میدونستند! عصبانی 

بال زد ُبال زد تا نفسش گرفت..دیگه نای پریدن نداشت..بالهاش دیگه نمیکشید.

بناگاه سقوطی وحشتناک کرد... 

از شانس بدش جایی سقوط کردکه همه آرزو داشتن سر به تنش نباشه!! 

کبوتر؛ ازهمه جا بی خبر،افتاد تودست ِجمعی هوچی و بوالهوس وابن الوقت!.

خواست پرواز کنه اما یکی محکم فشارش داد و دست انداخت روحلقومش و 

با یه فشار ِ نصفه نیمه سر کبوتر را از بدن جداکرد!.خونش پاشیده شدرو همون 

آدمهایی که الان دیگه داشتند به اوج جنون و اقناع میرسیدن!. 

سر کبوتر را یه طرف پرت کردند و بدن را طرفی دیگر...  

 ۲-۱

 ۳ .۴

 در گوشه ای دیگر از این شهر،مادّه کبوتری چشم انتظار ؛ 

غروب غـمبار رانظاره کرد و دلتنگه آغوش بازکردن برا نان آور جوجه هایشنگران

  

صحبت از مرگ کبوتر نیست... 

صحبت از مرگ محبت؛مرگ عشق...گفتگو از مرگ انسانیت است...  

آره..به همین سادگی ؛ یک کبوتر مُرد... 

خوش به حال اون کبوترهایی که هزار کیلومتر اونطرف تر در حریمی امن، 

بر فراز گنبدی طلایی؛ بال گسترده و خوش می خرامند.!  

قربون ِکبوترآی حرمت امام رضا(ع)

   تا بعد ... یاعلی مدد   

بعد نوشت : 

آن کبوتر که لب بام شما پر زد و رفت  دل من بودکه اومد به شما سر زد و رفت  

نظرات 99 + ارسال نظر
آرزو جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 03:06

من کلا طرفدار تیم خاصی نیستم و شکست یا برد تیمی مرا خوشحال و یا ناراحت نمیکند.
من قبلا جریان این پرنده را شنیده بودم و متاسفم پرنده ای که سمبل آزادی و نماد آزادگی است باید این بلا توسط
انسان نمایی سرش بیاید و سر از تنش جدا کنند.این گروه
بویی از آدمیت نبرده اند و بیشتر از آنان ....گروهی که با مردم اینکارها را میکنند و دست خون آلود خود را پنهان میکنند.
متوجه مسئله ای که خواستید در قالب داستان کبوتر و میدان
آزادی بنویسید ، شدم و اشتباه کبوتر را خیلی از ما اوایل انقلاب کردیم و بخیال خود به آزادی رسیدیم و استبداد را در گور کردیم و زهی خیال باطل

من هم آپ کردم و حتما به وبلاگ آدینه ها هم سر خواهم زد
سبز خواهیم ماند تا رسیدن به بهار آزادی

اما من بمدت نصف روز خوشحال میشم از برد تیم مورد علاقه ام!
اونم در مواقعی که با رقیبی داریم کل کل میکنیم.! اما متعصب نیستم!
بله.کبوتر و کبوتر کش ! یک مثال بود..چه بسیار مواردی که در زندگی آدمیان رخ داده و میدهد.!
درسته..آرزوی رسیدن به وادی ایمن و آزاد..!.بقول اون دوست:
چی فکر میکردیم و چی شد؟!!!!
حتما خدمت میرسم..ولی دیگه این مدت متوجه شدید که جمعه ها کم وقت میکنم برم جایی..شرمنده..اولین فرصت جهت عذر تقصیر(بخاطر خبرندادن) و خوندن مطلب تون میام..شب و روزتون خوش و سلامت.

دوست تنهایی ها جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 04:58

باری ، حکایتی ست

حتی شنیده ام
بارانی آمده ست و به راه اوفتاده سیل
هر جا که مرز بوده و خط ،‌پاک شسته است
چندان که شهربند
قرقها شکسته است
و همچنین شنیده ام آنجا
باران بال و پر
می بارد از هوا
دیگر بنای هیچ پلی بر خیال نیست
کوته شده ست فاصله ی دست و آرزو

چه شعر قشنگ و در خور دلنوشته ی این بارم ارسال کردید.!
ممنون از محبتتون..یاعلی مدد

ستاره جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 06:47

سلام و صبحتان بخیر

ما آدمهای عجیبی هستیم ، دلمان برای سطل های زباله بعنوان بخشی از بیت المال میسوزد اما جان انسان ها را هدیه ی خداوند نمیدانیم و بیرحمانه حکم محارب صادر میکنیم
امام جمعه ی شهرمان میگوید اگر زودتر و بیشتر کشته بودید ، این اتفاق نمی افتاد .....اما وقتی از حضرت علی (ع) میپرسند که چرا زودتر ابن ملجم را نکشتی با اینکه میدانستی بیقین توسط او کشته خواهی شد ؟ ایشان جواب دادند که قبل از اقدام به کشتن نمیتوان بر اساس حدس و گمان فرمان به کشتن کسی داد .
الهی در این روز عزیز و گرامی
عدالتش را بر ما ارزانی بدار
اللهم کل فک اسیر

آره خب..مرگ خوبه برا همسایه..آخه زمان انقلاب سطلهای زباله را آتیش میزدن(مثل الان) اما میگفتن بخاطر گاز اشک آورهای رژیم شاه بود
اما حالا اصلا حرفی از گاز اشک آور نمیزندد که...کی؟؟؟ کو اصلا؟؟!!!!
ما و گاز اشک آوررررررررررررر؟؟؟؟!!!
در قانون و قضای اسلامی تنها حکمی را که بشدت از چندین نهاد روش کار شده و سفارش شده به قضات دادگاهها حکم اعدامه..چون در صورت اشتباه قاضی جبران مافات نمیشه کرد.اما متاسفانه در جریانات اخیر اولین حکمی که آقایون صادر میکنند اعدامه بعدش اگه وقت بود میان پرونده اون مرحوم را مطالعه میکنند تا بلکه تخفیفی قائل بشوند.!!
اللهم اصلح امورنا به حسن حالک

ستاره جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 06:51

امروز در آدینه ها اول شدم ......

در مورد رب گوجه ، متوجه نشدم نفر دوم یا اول کدام دوست است ؟؟

با اطلاعیه ی در مورد اربعین شهدای عاشورا به روزم و منتظر حضور همیشه سبزتان

در پناه حق موفق باشید و سلامت

بله متوجه شدم..ممنون از لطفتون..
رب گوجه؟؟؟!!!..وقت کردید بخونید بالایی ها را متوجه میشید.
بغیر از اون من تویکی از کامنتها طرفد اری تونو کردم.در جواب فاطمه خانوم که گفت.هرچی خوبه مال تهرانی هاست.نت ما قطع میشه تندتند!
ماشالله به این پشتکار.!!.آپ کردید؟؟!!.آخه چندجا دیگه هم رد پاتون را دیدم از دیشب تا الان!!!!..چشم..خدمت میرسم .اولین فرصت.یاعلی مدد

دوست سبز جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 07:19

احضار مهدی کلهر ....مشاور احمدی نژاد بدلیل ضرب و شتم همسرش

دو شنبه شب ساکنان بلوک … ورودی ۸ اکباتان شب پر ماجرایی را گذراندند. ماجرا از این قرار است که حدودا ساعت ۶ تا ۷ عصر، مهدی کلهر، مشاور رسانه ای رئیس جمهوری بعد از یک و نیم سال به منزل همسر سابق خود سر می زند.

به گزارش آینده نگهبان ساختمان از دیدن او متعجب می شود و بعد از گفتگویی کوتاه که کلهر با نگهبان و برخی از ساکنین ساختمان داشت، به طبقه هفتم و منزل همسر سابق خود، یعنی مادر نرگس کلهر، کسی که پیش از این کلهر ادعا کرده بود از او به طور کامل جدا شده است می رود.

خانم معصومه طاهری که در آن ساعت در خانه تنها بوده، ظاهرا مهدی کلهر را به خانه راه می دهد و کمتر از ۲۰ دقیقه پس از ورود کلهر به آپارتمان، ناگهان صدای ضجه های زن که از همسایه ها کمک می خواسته همسایه ها را به در آپارتمان می کشاند.

همسایه ها که صدای زنی را می شنیدند که از کشته شدن قریب الوقوع خود خبر می داده پشت در آپارتمان با تعجب تجمع می کنند، تا اینکه ناگهان خانم معصومه طاهری در حالی که مهدی کلهر خشمگین به دنبال او بوده از در آپارتمان خارج می شود و هراسان به خانه همسایه طبقه پایین تر، یعنی طبقه ششم پناه می برد.

یکی از همسایه گان معصومه طاهری ضمن تایید این ماجرا می گوید:دورتا دور گردن معصومه طاهری تماما دچار جراحت شده بود، و این خانم از خش خش صدایش مشخص بوده که در حال خفه شدن بوده است.

ضرب و جرح معصومه طاهری در حالی رخ داده، که کلهر پیش از این ادعا کرده بود که به صورت کامل از این زن جدا شده است(اگر با ادعای خود کلهر پیش برویم) و مراجعه او به خانه زن سابقش که قاعدتا حالا با او نسبتی ندارد از یک طرف و ضرب و جرح او از طرف دیگر بسیار سوال برانگیز است.

در تماس آینده با معصومه طاهری موسوی(همسر سابق کلهر و استاد دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی) وی ضمن تایید این موضوع گفت: «خوشبختانه از مرگ حتمی نجات یافتم و موضوع از طریق مراجع قضایی ذیصلاح تحت پیگرد است و از لحاظ جسمی نیز تحت مداوا هستم»

با پیگیری های خبرنگار آینده مشخص شد که پس از شکایت همسر سابق مهدی کلهر و مراجعه به پزشکی قانونی، همچنین شهادت شاهدان ماجرا، کلانتری ۱۳۵ اکباتان، مهدی کلهر احضار شده است، که بر این اساس، می بایست روز یکشنبه ۱۸ بهمن ماه ساعت ۹ صبح، آقای کلهر در این کلانتری حاضر و در خصوص اتهام خود پاسخگو باشد

مبارکه..هر دم از این باغ بری میرسد.!!
این آقا رسما اعلام کردن که دیوانه اند ولاغیر.!!
عاقبته همسرشونم معلومه..هم از صداسیما باید خداحافظی کنند و هم از مملکت!.برن پیش دخترشون تو آلمان علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی سیاه نمایی کنند!!!!!!!!!!!

هستی(گلهای زندگی من) جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 07:24

سلام قاصدک عزیز
شرمندم .اما من منتظرتونم تشریف بیارین

ممنون

التماس دعا

دشمنت شرمنده..چشم خدمت میرسم .البته الان شدیدا خوابم میاد و اکثر وبها هم باز نمیشه .ولی به محض باز شدن میام..ممنون از لطفتون..یاعلی مدد

دوست سبز جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 07:35

محاکمه غیرعلنی سردار زارعی


روزنامه اعتماد امروز نوشت:جلسه محاکمه فرمانده سابق نیروی انتظامی استان تهران که دو سال قبل به طور ناگهانی بازنشسته شد روز گذشته در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به صورت غیرعلنی برگزار شد.

از جزییات جلسه محاکمه و دفاعیات فرمانده سابق نیروی انتظامی استان تهران خبری در دست نیست اما گفته می شود اتهامات وی در چند موضوع مختلف بوده که به همگی آنها رسیدگی شده است.در سال ۸۶ سردار زارعی ناگهان با یک درجه پایین تر بازنشسته شد.

اکنون بعد از گذشت دو سال این مقام سابق انتظامی تحت محاکمه قرار می گیرد. اکنون هیات قضات شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران مستندات زارعی و آنچه را که حفاظت اطلاعات ناجا گزارش داده است مورد بررسی قرار می دهد.

البته گفته می شود از آنجایی که اتهامات وی در چند شاخه است بنابراین شور و صدور حکم چند روزی طول خواهد کشید.

دوست سبز جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 07:37

یورش ماموران به دفتر حزب پان ایرانیست در کرج

دفتر حزب پان ایرانیست کرج و اعضای آن مورد تعرض شدید نیروهای امنیتی قرار گرفت.

حوالی ساعت 18 بعد از ظهر امروز پنجشنبه 15 بهمن ماه مامورین امنیتی وانتظامی با یورش به دفتر حزب پان ایرانیست کرج واقع در منطقه پردیس اقدام به ضرب وشتم کلیه ی حاضرین در دفتر کرده و سپس 15 نفر از شرکت کنندگان در جلسه ازجمله مهندس رضا کرمانی عضو شورای عالی رهبری این حزب که حدودا 80 سال سن دارد را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

بنا بر گفته اهالی محل و شاهدین عینی پس از انتقال این افراد چند مامورنیروی انتظامی و لباس شخصی کلیه وسایل دفتر حزب پان ایرانیست در کرج را به همراه خود بردند.

در همین راستا هفته گذشته نیز دفتر مرکزی این حزب در تهران به مدت 3 ساعت در محاصره ماموران امنیتی و انتظامی بوده و طی ماه گذشته نیز بسیاری از اعضای حزب پان ایرانیست در خوزستان به ستاد خبری اداره کل اطلاعات خوزستان احضار و از سوی مامورین وزارت اطلاعات تهدید شدند.

دوست سبز جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 07:38

کاخ سفید : چین با ما همکاری خواهد کرد

به گزارش خبرگزاری فرانسه، کاخ سفید واشنگتن روز پنج شنبه اعلام کرد علیرغم موضع گیری علنی چین در باره تحریمهای جدید علیه رژیم تهران، دولت پکن به همکاری خود با ایالات متحده در این زمینه ادامه خواهد داد.

وزیر امور خارجه چین پیش تر در پاریس گفته بود، تشدید تحریم ها علیه رژیم تهران ممکن است به پیچیده تر شدن شرایط و شکست تلاشهای دیپلماتیک بیانجامد.

ربرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به این اظهارات گفت، فکر می کنم چینی ها در این مرحله نیز که در ارتباط با پرونده رژیم تهران در سازمان ملل، مرحله مهمی بشمار می رود، به همکاری با ایالات متحده ادامه خواهند داد.

چین پیش از این نیز به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه رژیم تهران رای موافق داده بود.

سخنگوی کاخ سفید گفت، همکاری با ایالات متحده در این زمینه به نفع خود چینی ها نیز هست و من مطمئنم که آنها این موضوع را در تصمیم گیری های خود در نظر خواهند گرفت.

دوست سبز جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 07:39

روسیه و غرب؛ تفاهم برای تشدید تحریم‌ها افزایش یافته

به گزارش خبرگزاری رویترز، یک عضو پارلمانی روسیه روز پنجشنبه (۴ فوریه) گفت که میان روسیه و کشورهای قدرتمند جهانی، تفاهم بیشتری بر سر تحریم‌های بیشتر علیه ایران حاصل شده است.

کنستانتین کوساچف، رئیس کمیته سیاست خارجی مجلس عوام و از افراد نزدیک به رهبران روسیه، تأیید کرد که مواضع روسیه و دیگر کشورها به سوی تشدید تحریم‌ها علیه ایران حرکت می‌کند. وی گفت که تغییر مواضع مداوم ایران قضیه را بغرنج کرده است.

کوساچف به شبکه تلویزیونی Vesti-24 گفت:«در رابطه با برخوردهای سخت‌تر با ایران و کاربست برخی تحریم‌های شدیدتر که بیشتر اقتصادی هستند، تفاهم متقابل میان روسیه و دیگر شرکای این کشور در صحنه بین‌الملل ایجاد شده است.»

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا نیز پس از ملاقاتی که با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه داشت، نظری مشابه را بیان داشته بود.

از نظر کارشناس اتمی، مارک فیتس‌پتریک، از انستیتوی پژوهش‌های راهبردی لندن، چین و روسیه تلاش خواهند کرد مانع از تصویب تحریم‌های شدیدتر علیه ایران بشوند، یا دست‌کم آن را تا حد ممکن به تعویق بیافکنند. ولی در نهایت به آن گردن خواهند نهاد. فیتس‌پتریک افزود: «چین قطعنامه تحریم را وتو نخواهد کرد».

دوست سبز جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 21:04

نگارش نامه اعتراض‌آمیز و شدید‌اللحن سیدحسن خمینی خطاب به رئیس صدا و سیما

پارلمان‌نیوز: عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با اشاره به پخش گزینشی سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در صدا و سیما از نگارش نامه‌ای اعتراض آ‌میز و شدیداللحن از سوی یادگار امام(ره) خطاب به عزت‌الله ضرغامی خبر داد

حجت الاسلام قدرت الله علیخانی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، گفت:«در آستانه 22 بهمن، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، وظیفه همگان به ویژه رسانه ملی این است که همه را به وحدت و رحمت و رافت که همان آرمانهای امام و منویات رهبری است دعوت کنیم و همگان را در این مراسم سرنوشت‌ساز همه ساله دعوت نمائیم.»

وی تاکید کرد:« می‌بایست شعار اصلی نظام و انقلاب که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است را فراموش نکنیم و خدایی ناکرده باعث آرزردگی روح امام عزیز و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نشویم.»

نماینده اصلاح‌طلب مردم قزوین ادامه داد:«لیکن متاسفانه در این ایام به صورت گزینشی مطالبی از امام بزرگوار از طریق صدا و سیما پخش شده که مقدمه و مؤاخره آن برای بینندگان و شنودگان چندان مشخص نیست.»

علیخانی تصریح کرد:«این عمل باعث نگرانی پیروان آرمان‌های امام(ره) بخصوص بیت شریف امام و بویژه حضرت حجت الاسلام والمسلین حاج سید حسن آقای خمینی گردید.»

وی افزود:«به طوری که مطلع شدم، یادگار امام راحل، حضرت حجت‌الاسلام و المسلین حاج سید حسن آقای خمینی، نامه‌ای اعتراض آمیز و شدید اللحنی خطاب به ریاست محترم صدا و سیما نوشته‌اند.»

این عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس خاطر نشان کرد:«انتظار می‌رود ریاست محترم صدا و سیما با اشراف بیشتر نسبت به زیرمجموعه خود و مراقبت بیشتر، هر چه سریعتر نسبت به این موارد گزینشی عکس العمل لازم را نشان داده و جلوی این موارد را بگیرند و کار به جایی نرسد که نامه اعتراض‌آمیز حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی برای آگاهی افکار عمومی منتشر شود.»

ستاره جمعه 16 بهمن 1388 ساعت 23:16

سلام

به روزم و منتظر حضور همیشه سبز شما

بیش از یک ساعته منتظرم وبلاگتون باز بشه.(ساعت ۱۲ و ۲۱ دقیقه)*اپراتور ۱۱۸...!!..خدمت میرسم

ستاره شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 02:02

ممنونم از حضور پر رنگتان !!!!!!!

خیلی بده که نمیتوانم از شکلک استفاده بکنم ( ناراحت )

و ( مضطرب )

اختیار دارین..وظیفه بود ولاغیر دیگه!!!
حضور پر رنگ؟؟!!!..قبلا که حضورم سبزرنگ بود!!!!
باید رفت و خوابید.چون با اوضاع اینترنت در ایران عزیز:
حرف حق نتوان زدن جز زیر لحاف.!!!

سحر شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 02:18

سلام
واااااااااااااااای چقدر قشنگ نوشته بودید ... چقدر با احساس و لطیف بود...به قدری زیبا نوشته بودید که من با اون کبوتر همذات پنداری کردم ! خودم شدم اون کبوتر ... چقدر نگران و دلواپس جوجه هام بودم دوست داشتم زودتر دونه پیدا کنم و پیش جوجه های گرسنه و بی پناهم برگردم ! چه سخت بود اون لحظه ای که خودمو اسیر پنجه های آدما دیدم چه دل دلی می زدم ! خدایا چرا نمی تونم پر بزنم جای من تو آسمونهاست ....من باید پرواز کنم ... جوجه هام ! ... جوجه هام چشم براهم هستند خدایا کمکم کن ... آه ه ه ه ه ه ه ه
ببخشید دیگه نمی تونم چیزی بنویسم ... اشک امونم نمی ده ...
نه ! باید حرف آخرو بزنم : این روزا بعضیها با افتخار و شادی از کشتن انسانها حرف می زنند به راستی می شه اسم این آدمهای بی رحم رو انسان گذاشت ؟!

و چقدر هم شما زیبا و احساساتی نظر داد ید..ممنون.
کاش آدرس هم میذاشتید.چون حقیقتش یادم رفته کدوم دوست عزیزی هستید(شرمنده!)
خو شحالم که برداشت اکثر دوستان همونی بوده که میخواستم.
گرچه درنوع خودش تاسف برانگیزه همنوع بودن با چنین آدمهای سنگدل!
منم باید برم.چون الان نمیتونم درست تفکیک کنم منظورم کدوم دوست و کدوم سنگدله!!.شب و روزتون خوش و سلامت.یاعلی مدد

سلام دوست گلم :

شـــــروو با موضوع ( حکایت ملانصرالدین و سهام عدالت !! )

اپ شد ./

منتظرم ./

همون صبح به محض دیدن کامنتت اومدم و بعدا کامنتت را تایید کردم!
بالاخره دیگه..برخلاف اونها که میگن دوست کهنه ش خوبه! من زیاد به طول دوستی نگاه نمیکنم .عرضش مهمتره.!.زنده باشی.یاعلی مدد

فاطمه شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 09:41

سلام اقا جون خوبی؟

خوبی؟من هستم ولی...نمیدونم یکی یه جوری جوابمو داد دلزده شدم(بازم دل نازکیم گل کرد)خودشه میدونه کیه!!نیازی به گفتن نیست!
برد وباخت مهم نیست تو فوتبال مهم بریدن این تساویا بود که طلسمش شکسته شد!
دو روزه داره برف میاد اینجا!جای همتتون خالی!کم پیدا بودن منو ببخشید بخاطر یه ماجرایی که دارم ایشا...درست میشه!

یا حق

عراقی شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 09:53 http://zarih1430.blogfa.com

سلام استاد
غرض عرض ادب بود وبس

تشکر از محبتتون..یاعلی مدد

وحید شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 10:54 http://vahidpakbaz.blogfa.com

سلام واقعا بابت طرفداری یکطرفتون متاسفم چون دوستتون شروو فقط کامنتهایی که به نفعشونه تایید میکنند وا این کامنتو تایید نکردن و هیچ کلمه توهین امیزی وش نیسن:
از ساوه تا لرستان وبختیاری کهکولیه وشمال خوزستان بخشی بزرگی از فارس وابادان بوشهر به لهجه ای مشابه لری با اندکی تفاوت صحبت می کنند و هاک از لر بودن انهاست در ضمن اقای کروبی نیز لر است و میر حسین موسوی هم داماد لرستانی هاست و مسخره کردن من بابت لر بودنم مسخره کردن این افرا نیز هست

ببین دوست گرامی.به من ربطی نداره شما لری یا چی؟؟!!
من فقط آقا شهریار را دعوت کردم به آرامش و اینکه متاسفانه طنز هنوز درست برداشت نمیشه.
بعضی از عوام توهین میدونند و خواص براندازه مخملی.!
درست هم نمیدونم بخاطر خوب جلوه دادن خود از دیگران مایه گذاشت که مثلا فلانی خوبه چون لره و یا داماد لرها.!!
هرکسی هم صاحب اختیار وبلاگشه و حتما ایشونم صلاح ندیدن کامنتتون را تایید کنند.همونطورکه منم گفتم شرط ورود رعایت ادب است و تحمل دیگری.اگه میتونی بسم الله.وگرنه یاعلی مدد.!!

ستایش شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 13:19

سلام آقای پدر خوب هستین شما؟ متشکر از حضورتان!

میگم دوباره تلفنتون قطعه؟ آخه جواب آقا وجیدو انگار با گوشیتون دادین امیدوارم قطعی دوباره به بار نداشته باشه.

هیچی دیگه غرض عرض ادب بود ولاغیر

ممنون..شما خوبید؟؟؟..نه الحمدلله..قطع نشده.
اما شارژم تمومشده با کارت شارژ اومدم.
ولی معمولا توروز کم جواب کامنت میدم..اون مورد ضروری بود.ایشون را نمیشناسم ولی زیاد عجول بود مجبورشدم اونموقع جواب فوری بدم بهش..
زنده باشی و سلامت و ولاغیر!!

آفتاب شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 13:45 http://sarzamineharz.blogsky.com

سلام دوست عزیز...ممنون از این که بهم سر زدی.راستش قصه ی من و جوجو سر دراز داره که اونایی که از اولش هم وبلاگ منو می خوندن هنوز نمی دونن چه خبره و خودم هم همین طور! ولی به هر حال ممنون از توجهت...
من خودم یه پرسپولیسی دو آتیشه بودم اون موقعایی که هنوز دل و دماغ داشتم...ا.ون موقع هایی که هنوز توی گوشه و کنار خیابون برادرا و خواهرامونو فقط به علت یه اعتراض آروم و گرفتن حقشون نمی کشتن و زیر نمی کردن...ون روزی که قصه ی اون کبوتر رو شنیدم چنان از دنیا و مردمانش بیزار شم که به خودم گفتم کاش یه روز همه ی اNما برن از این کره و جاشونو بدن به حیوونا...آخه من به شدت هم عاشق حیوونا و طرفدار حقوق نداشته شون هستم...نمی دونم چه طوری بعضی ها به خودشون این اجازه رو می دن که زندگی یه موجود بی گناه رو قربونی حماقت ها و خواسته های نفسشون بکنن...اما هرچی هست خیلی غم انگیزه که این " انسان ها این قدر خونخوار و این قدر سنگدل شدن..با خوندن پستت بازم یاد اون کبوتر و کبوترای دیگه ای افتادم که هر رو دارن پر پر می شن...
به امید روزی که هیچ وحشی گری و خونریزی مثل اینا توی دنیای ما نباشه...
سبز باشید و پیروز....

البته منم فکر میکنم شرح حالی که شما بیان میکنید بنوعی یک تمثیله
و بیشتر نارضایتی ازوضع موجوده.!.
واقعا ممنون که برای بار اول اومدید و شاید فقط برای تشکر ولی وقت گذاشتی و نوشته های بی رمقم را مرور کردی.!
به امید همون روزهای آفتابی و زلال.سلامت و برقرارباشی.یاعلی مدد

وحید شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 15:13 http://vahidpakbaz.blogfa.com/

ببین خانومی یا اقایی من نمیدونم ولی شما منظورمو نمیفهمی من میگم اگه لرا بدن یا به قول بعضیا خرن خوب مربوط میشه به همشون که قبلانم بهتون گفتم چقده ایران لره یعنی توهین به همشون بعدشم من من نگفتم چون اونا خوبن منم خوبم اون چرا باید افرادی که گوشت ندارن بخورن مسخره کنه؟؟؟
مثلا:
پدر خانواده: خانم جان یه خبر خوب! این ماه دیگه می تونیم به یاری خدا یه وعده گوشت بخوریم!

مادر خانواده: باور نمی کنم! چی شده مگه؟ معجزه شده؟!!!

پدر خانواده: خبر نداری؟ قراره طرح هدفمند کردن یارانه ها اجرا بشه!
البته همتون میگین خوب بود چون هیچکدومتون طعمه فقرو بد بختیو نچشیدین این اقا اگه میخواد نقد کنه احمدی نژادو نقد کنه چکار به بد بخت بیچاره ها داره مگه اونا به احمدی نژاد گفتن ریانه هارو هدف مند کنه!!!!!!

همین اول کار باید بگم که: آقا پسر.ما معمولا این مواقع میگیم متوجه نشدی نه اینکه نمیفهمی!!.
به من ربطی نداره چی شنیدی و چی گفتی.
کامنتم واضح و روشنه..نه اسمی بردم از کسی و نه توهین کردم
اینم که بعنوان مدرک اوردی(پدرخانواده: مادر خانواده)دلیل بر اینه که
شما بد برداشت کردی.گرچه من سخنگوی آقا شهریار نیستم اما
اگه کمی زودتر ازدواج کرده بودیم(من و شهریار) الان نوه مون همسن شما بود.نمیخوام ادعای بزرگی کنم بلکه میخوام بگم یه آقای ۱۷ ساله!
نمیتونه به من و امثال من طعم فقر را بشناسونه.چون از اول راهنمایی
نصف روز کار کردم و نصف روز درس خوندم.فکر کنم شما هنوز دستت تو سفره پدر مادرته ! درسته؟؟.خدا برات نگهشون داره.اما من بیشتر از تو با فقر آشنام.لطفا برای این مورد دیگه اینجا نیا.چون وقتم مهمتره از پرداختن به برداشت نابجای شما از حرفهای دیگران.
درضمن.اون هدفمند کردن یارانه هاست..هنوز درمورد رایانه ها تصمیمی نگرفتند!

دوست سبز شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 16:32

اتحادیه اروپا به مقامات ایران: اعدامها را متوقف کنید

شبکه جنبش راه سبز(جرس): اتحادیه اروپا با صدور بیانیه ای از ایران خواسته است هر چه سریعتر اجرای احکام اعدام زندانیان را صرفنظر از جرایم آنها متوقف کند.

کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا روز جمعه در این بیانیه اظهار داشت مقام های ایران روز دوم فوریه اعلام کردند نه نفر در دادگاه های دسته جمعی اخیر به جرایمی از جمله محاربه با خدا محکوم و بزودی اعدام می کنند.

وی افزود: این اظهارات بخشی از روند نگران کننده ارعاب معترضین و مخالفین است.

در ادامه این بیانیه آمده است اتحادیه اروپا با مجازات اعدام تحت هر شرایطی مخالف است و از ایران می خواهد اعدام ها را به سرعت به حال تعلیق در آورد.

تحادیه اروپا از بیانیه اخیر ایران "عمیقا اظهار نگرانی" کرده و خواستار "احترام به حداقل معیارها" از جمله حق محاکمه عادلانه و درخواست عفو بر طبق قوانین و تعهدات بین المللی این کشور است.

بنظر می رسد که واکنش کاترین اشتون به اظهارات ابراهیم رییسی، معاون اول قوه قضاییه، است که در قم گفته بود: دو نفری که اعدام شده و ۹ نفری که به زودی اعدام خواهند شد قطعا در جریان آشوب های اخیر دستگیر شدند.

آرش رحمانی پور و محمد رضا علی زمانی که گفته می شود پیش از انتخابات بازداشت شده بودند، سحرگاه روز پنجشنبه، هشتم بهمن ماه، توسط دادگاه انقلاب اعدام شدند.

اعدام این دو نفر واکنش های گسترده ای در سطح بین المللی و همچنین در داخل ایران در پی داشته است.

مخالفان در ایران، مقامات قضایی را متهم کرده اند که آنها با هدف جلوگیری از حضور معترضان در تظاهرات ۲۲ بهمن دست به این اعدام ها زده اند.

در همین زمینه، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، با اعتراض به عملکرد قوه قضائیه جمهوری اسلامی، اعدام‌ آرش رحمانی پور و محمد رضا علی زمانی را محکوم و اجرای این احکام را عجولانه و با هدف ایجاد ترس برای شرکت نکردن مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن ارزیابی کردند.



در همین حال حامیان احمدی نژاد از این اعدامها استقبال کرده و خواستار شدت عمل بیشتر قوه قضاییه شدند.

دوست سبز شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 16:34

ابراز نگرانی اتحادیه اروپا از محاکمه سیمیاری به علت ملاقاتی که انجام نشد

همچنین کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد که خانم باربارا لخ بیلر؛ رئیس هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا که قرار بود در ماه ژانویه به ایران سفر کند، در نامه ای به سفیر جمهوری اسلامی ایران در بروکسل از محاکمه مرتضی سمیاری به اتهام ملاقات انجام نشده با نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا اظهار تاسف کرد و خواستار روشن شدن هر چه سریعتر موضوع شد.

مرتضی سمیاری؛ از اعضای دفتر تحکیم وحدت و تعدادی از فعالان مدنی در ایران در روز هفتم دی ماه در یک تهاجم سراسری بازداشت شدند. وجه مشترک همه این افراد بازداشت شده، تماس نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا در ایران برای تنظیم قرار ملاقات رسمی با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا بود که قرار بود در قالب یک دعوت رسمی در ماه ژانویه ۲۰۱۰ به ایران سفر کنند. این سفر پس از بازداشت فعالان مدنی در ایران رسما لغو شد و تاریخ بعدی برای آن تعیین نشد. دوستان و خانواده این افراد بازداشت شده بشدت نگران بودند که به این افراد بازداشت شده اتهام ارتباط با بیگانگان زده شود در حالیکه با آنها بطور رسمی ارتباط برقرار شده بود.

مرتضی سمیاری در روز ۱۰ بهمن ماه در یک دادگاه نمایشی محاکمه شد. در کیفرخواست مرتضی، به قرار ملاقات با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا بعنوان یکی از اتهامات وارده اشاره شده بود.

هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد این بازداشت ها و محاکمات گفت:”ما نگران همه کسانی هستیم که به این اتهام واهی دستگیر شده اند و احتمالا تحت شکنجه و بازجویی هستند. ملاقات با نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا که رسما به ایران قرار بود سفر کنند، هرگز در هیچ قانونی بعنوان عمل مجرمانه تعریف نشده است. ضمن اینکه اصلا چنین ملاقاتی صورت نگرفته است.”

خانم باربارا لخ بیلر در نامه خود به سفیر ایران در بلژیک نوشت :”طبق گزارش رسیده، اقای مرتضی سمیاری با این اتهام مواجه شده است که با هئیت نمایندگی پارلمان اروپا تماس برقرار کرده است. این به معنای برعکس جلوه دادن حقیقت است، چرا که این دبیرخانه پارلمان اتحادیه اروپا بود که با تعداد بسیار زیادی از فعالان و کنشگران جامعه مدنی در چارچوب سفرهئیت نمایندگی در ماه ژانویه این تماس ها را برقرار کرده بود، سفری که در روز سوم ژانویه جنابعالی از به تعویق افتادن آن مرا مطلع کردید.

اگر قوه قضائیه تماس شهروندان ایرانی را با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا یک عمل مجرمانه تلقی کند، به معنای این است که بنیان اولیه ارتباطات ما درخطر است

آفتاب شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 18:17 http://sarzamineharz.blogsky.com

درود بر قاصدک عزیز..
بله دوست گرامی متوجه شدم که نوشته های زیبای شما در مورد کبوتر یه تمثیل بود و خودم هم در کامنتم یه اشاراتی بهش کردم که برای امن بودن و جلوگیری از نابود شدن(!) وبلاگ زیبای شما زیاد بازش نکردم! از کامنت شما هم ابدا دلگیر نشدم.اگه شما فکر کردین که من عصبانی هستم حتمن حق داشتین! چون درواقع بودم!
من هم آرزو میکنم که همه ی کبوترهای سپید و بال شکسته ی ما هرچه زورتر به آسمون آزادی برسن...
با احترام .

بله کاملا از پیام اولتون متوجه شدم که درست برداشت کردید
عمده مشکلات ماها از همین عصبانیت شروع میشه.
عصبانیت ریشه و یا عواقب خشونت را داره.!.
خشونت هم موردیه که الان همه دارن ضدش موضع میگیرند.!
انشاالله که همیشه آسمونی آبی بالا سرمون باشه به دور از تعصبات خشک و آدمهای خشک مغز.!.ممنون از حضور مجددتون.یاعلی مدد

وحید شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 18:23 http://vahidpakbaz.blogfa.com

سلام اومدم اینجا که ازتون عذر خواهی کنم بابت رفتارم جواب کامنتی که بهتون داده بودمو نفهمیدم میشه یه خورد واسم بیشتر توضیح بدینبه هر حال من از شما عذر خواهی میکنم بای

آقا وحید.سعی کن اول طرفت را بشناسی بعد قضاوت کنی.
عجول نباش تو زندگی..اونوقت مجبور به عذرخواهی از هیچ بنی بشری نیستی.!.با این وجود.ممنون از حضورت.زنده باشی.یاعلی مدد

فاطمه شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 23:47

سلام بابایی شب زنده دار..

میگم قضیه قوم وخویش بدجور گریبان شمارو گرفته!!!

مهم اینه که هممون ایرانیم هیچ کس وهیچ چیز برتری نداره برکسی بجز تقوا!!!

قوم و خویش؟؟!!.نمیدونم منظورت چیه اما اگه بخاطر اون کامنت تازه واردست.من بی گناهم و اصلا ایشونو نمیشناسم.البته ایرانی اند!!

هستی(گلهای زندگی من) شنبه 17 بهمن 1388 ساعت 23:48

سلام قاصدک عزیز
قصدم عرض ادب است و بس.
خدمت رسیدم برای احول پرسی
التماس دعا لطفااااااااااااااااااااااااااااااااا

شب شما هم بخیر..ممنون از لطفتون.
محتاجیم به دعا..ایام بکام..یاعلی مدد

فاطمه یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 01:28

سلام بابایی خوبی؟

منم دارم راه میفتم واسه شبگردیاللن ساعت چنده؟؟؟امیدوارم به پای شما برسم!

شب شما هم وبخیر..
والله اسم من بد در رفته!!!..اکثراْ همه شبها بیدارن اما صبح که میشه:
همه ناصرالدین شاهند و من کریم شیره ای.!!!!!!هاهاهاهاهاهاه
شانس اوردی کار دارم صبح باید بر م بخوابم.شب و روزت خوش.یاعلی مدد

قاصدک(یعنی خودم!) یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 02:55

سلام بر همگی
خب من چکار کنم عده ای سنشون قد نمیده به مجله های قبل از انقلاب؟؟!!
آخه کامنت خصوصی میدن که چرا از حرف حق اونم زیر لحاف گفتی؟!!
باباااا..اینو تو مجله فکاهیه توفیق خوندم که بخاطر جو اختناق ستمشاهی و
گیرهای مدام ساواک تیتر رو جلد یکی از هفته اش نوشته بود
البته منم سنم اون زمان کفایت نمیکرد.چون گل آقای مرحوم اون ایام نوجوان بود
کافیه از دوست(بقول شاپرک گرامی) گوگولی عزیز کمک بخواهید
تا بی منت هرچی داره بذاره تو طبق اخلاص و تقدیمتون کنه
بله.هنوزم میگم که: حرف حق نتوان زدن جز زیر لحاف!
خب اینکه مورد اخلاقی نداره!!
یادمه ایام انتخابات رضا کیانیان نوشته بود:
آقای موسوی به تو رای میدم تا دیگه هیچ کتابی بخاطر
نوشتن جمله ی(روی هم رفته!!) جلوگیری از چاپش نشود!!
تا بعد.خوش باشید و سلامت..یاعلی مدد

شاپرک یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 09:07



ای وای بد تر شد...!!

بدتر شد؟؟!!.میترسم ادامه بدم جهت خوبتر شدنش و باز بیایید بگید :
همون اولی بهتر بود.!!.

وحید یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 09:26 http://vahidpakbaz.blogfa.com/

ببخشید که اومدم بلوگت اخرین باره اومدم جواب کامنتمو بدونم مرسی بای

لطف کردی!..خوش باشی

ماریا یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 10:44 http://aaradvark.blogfa.com

سلام قاصدک خوش خبر
وبلاگ قشنگ و خوبی داری واقعا متاثر شدم از دیدن این عکسها و صحنه ها یک عده حیوانهای انسان نما و دلسنگ و بیرحم چطوری به خودشون اجازه دادن که چنین کبوتر مظلومی را سر از تن جدا کنند خدا آنها را لعن و نفرین کند وقتی این دلنوشته هاتو خوندم جیگرم اتیش گرفت اشک از چشمانم سرازیر شد باورم نمیشه که یک سری حیوان دور و برمان ریخته
موفق باشی

تشکر از محبتت..و ممنون از بذل توجه و نظرات زیبات
خوشحالم که مورد اقبال جمع واقع شده و خوشحالتر که این عمل زشت از طرف همگی نکوهیده شمرده شده.
زنده باشی و همواره سلامت..یاعلی مدد

هستی(گلهای زندگی من) یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 17:40

سلام قاصدک عزیز
روزتون بخیر
ببخشید این هفته قاصدک آدینه من باهاش مشکل دارم.
هر چی بازش می کنم قسمت نظراتش نمی یاد.
اما من خوندم همون جمعه خوندمش.
خیلی هم قشنگ و زیبا و بی نظیر بود ممنون از زحماتتون.
فقط خدمت رسیدم بگم که من قاصدک آدینه ها را خوندم.
خدا سایه شما بزرگتر ها را از سر وبلاگ من کم نکنه.الهی آمین

متاسفانه بلاگفا بازم مشکل و محدودیت داره.
خودمم نتونستم جمعه بازش کنم. ولی ممنون که همواره حضور داری در آدینه ها..زنده باشی.خدمت خواهم رسید(الانکه وبلاگها مشکل دارن)
تا بعد..یاعلی مدد

دوست سبز یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 22:03

موج جدیدی از بازداشت روزنامه نگاران در آستانه 22 بهمن

جنبش راه سبز(جرس): با نزدیک شدن به 22 بهمن موج جدیدی از بازداشت روزنامه نگاران ، هنرمندان و دانشجویان آغاز شده است.

بر اساس گزارشهای رسیده شب گذشته ماموران امنیتی با یورش به خانه روزنامه نگاران تعدادی از آنان را بازداشت و لوازم شخصی آنان را ضبط کردند.

از سوی دیگر بنا به گزارش های رسیده بسیاری از روزنامه نگارانی که پیش از این بازداشت شده بودند اما بعد از چند ماهی آزاد شده اند دوباره به وزارت اطلاعات احضار شده اند.



بازداشت احمد جلالی فراهانی توسط نیروهای امنیتی

احمد جلالی فراهانی دبیر سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر یک روز پس از اخراج از خبرگزاری مهر شب گذشته توسط نیروهای امنیتی که خود را ضابط قوه قضائیه معرفی کردند دستگیر و روانه زندان اوین شد.
به گزارش جرس، این افراد که هشت نفر بودند با یورش به خانه شخصی فراهانی بعد از دستگیری وی کیس کامپیوتر، کتابها و دستنوشته های او را نیز همراه با خود بردند.


احمد جلالی فراهانی از اواسط سال 87 به عنوان دبیر سرویس اجتماعی در خبرگزاری مهر مشغول بود و به صورت ناگهانی و بدون علت خاصی در روزهای گذشته از سوی مدیران خبرگزاری از وی خواسته شد رابطه خود با این خبرگزاری را قطع کند.


این اتفاق شائبه همکاری مسئولان خبرگزاری مهر که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است را با نیروهای امنیتی تقویت می کند. به نظر می رسد اخراج احمد فراهانی از این خبرگزاری نیمه دولتی به منظور کاستن از تبعات دستگیری وی صورت گرفته است.

فراهانی پیش از این و در زمان دولت اصلاحات در روزنامه ایران فعالیت می کرد که پس از پیروزی دولت احمدی نژاد و سپردن سکان این روزنامه به کاوه اشتهاردی از این روزنامه اخراج شد.

دوست سبز یکشنبه 18 بهمن 1388 ساعت 22:05

اکبر منتجبی دبیر سیاسی روزنامه اعتماد ملی بازداشت شد

اکبر منتجبی روزنامه نگار ساعت سه بامداد امروز بازداشت شد. به گزارش "میزان خبر"این روزنامه نگار قدیمی از همکاران روزنامه های شرق، هم میهن، همشهری و مجله شهروند امروز بود.


منتجبی در زمان انتخابات ریاست جمهوری مسئول بخش سیاسی روزنامه اعتماد ملی بود و در کمپین مهدی کروبی قرار داشت. پس از توقیف روزنامه اعتماد ملی، اکبر منتجبی در نشریه "ایران دخت" به صاحب امتیازی فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی فعالیت می کرد. که توانست به همراه همکارانش و محمد قوچانی این نشریه را به یکی از مهمترین نشریات کنونی تبدیل کند.


اکبر منتجبی سابقه فعالیت در بیش از 27 روزنامه مطرح کشور دارد که تقریبا تمام این روزنامه ها توقیف شده اند.



بازداشت روزنامه نگاران زن


زینب کاظم خواه خبرنگار یک خبرگزاری دولتی ساعت 3 بامداد امروز یکشنبه با یورش 9 تن از ماموران وزارت اطلاعات به محل سکونت وی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. ماموران وزارت اطلاعات در مراجعه به منزل این خبرنگار با نشان دادن حکمی که اتهام ایشان را شرکت در تجمعات نوشته بود بازداشت و کلیه لوازم شخصی وی را ضبط کردند.

سمیه مومنی روزنامه نگار نشریه نسیم بیداری و از همکاران کمپین یک میلیون امضا نیز در لیست بازداشتی های امروز قرار داشته است.

همچنین از اصفهان خبر رسیده است ساعاتی پیش مهسا جزینی از همکاران روزنامه ایران (بخش اصفهان) و از فعالان حقوق زنان نیز بازداشت شده است.


بازداشت روزنامه نگاران و فعالین سیاسی و مدنی بر آستانه سالگرد انقلاب مردم ایران با شدت تمام در دستور کار نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قرار دارد و در این میان تاکنون 50 تن از آنها بازداشت شده اند.

آرزو دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 02:14 http://khorshidepenhaneman

مساوات در خشونت

به روزم

چشم.!.اومدم.

شــــــهریار دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 09:38 http://shar00.blogfa.com

آشیانه ! شب زده ! چکاوک شکسته پر

رسیده ام به ناکجا ٬ مرا به خانه ام ببر

کسی به یاد عشق نیست ٬ کسی به فکر ما شدن ٬
از آن تبار خودشکن ٬

تو مانده ای و بغض من

از این چراغ مردگی ٬ از این بر آب سوختن ٬
از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن ٬
چگونه گریه سر کنم ؟

که یار غمگسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر ٬ شهر یار نیست

مرا به خانه ام ببر ! ستاره دل نواز نیست

سکوت ٬ نعره می زند ٬ که شب ٬‌ ترانه ساز نیست

مرا به خانه ام ببر ٬ که عشق در میانه نیست

مرا به خانه ام ببر ! اگرچه خانه خانه نیست

از این چراغ مردگی ٬ از این بر آب سوختن ٬
از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن ٬
چگونه گریه سر کنم ؟ که یار غمگسار نیست

مرا به خانه ام ببر که شهر ٬ شهر یار نیست

ستایش دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 14:46

سلام.حال شما؟ خوبین؟ خوشین؟ یه ذره دیرتر می اومدین اول شده بودین

ایول! می خواین دستور پخت چلوکبابو بگین؟
فاطمه بدو برو دفتر و مداد بیار یادداشت کن
فقط پدر جان فاطمه تازه کار احتمال داره دفعه اول و دوم کلا جزغاله بشن اینا رو منقل

ممنون از احوالپرسیت..خب بازم میام !!
من؟؟؟منکه آشپزی بلد نیستم؟؟.اون یه حرف بود درجواب شله زرد.!
باور کن آشپزیم از خودت و فاطمه خانومم بدتره.!
خدمت میرسم..شادباشی.یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 17:21

سلام بابایی خوبی؟

من یه روز غیبت کردم که اینهمه نگران شدین داشتم ممنون ولی دیگه مخم پیاده شد!رو پستم کار میکردم تولد یکسالگیمه همینجا میگم به دوستان گلایه نگنند!ممنون میشم که بیاین

دوست سبز دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 18:00

تدارک حکومت برای ۲۲ بهمن سبز

نصب بلند گو از انقلاب تا آزادی به فاصله هر ۵۰ متر

در آستانه برگزرای راهپیمایی 22 بهمن، مسئولان رسمی برگزاری مراسم، مشغول نصب بلندگو در مسیر چند کیلومتری از میدان آزادی تا انقلاب هستند.

کسانی که طی روزهای اخیر از خیابان آزادی عبور کرده اند، متوجه نصب داربست هایی در مسیر ویژه اتوبوس های تندرو، از میدان آزادی تا انقلاب و به فاصله هر 50 متر شده اند. از روز شنبه، بر روی این داربست ها بلندگوهایی نصب شده است. به این ترتیب مسیر طولانی مذکور در حال پوشش داده شدن به سیستم صوتی هستند.

این اقدام در طول 30 سال گذشته و در جشن های پیروزی انقلاب بی سابقه بوده است. در سالهای گذشته پوشش صوتی مراسم راهپیمایی 22 بهمن در تهران، سطح میدان آزادی و چند ده متر از ابتدای خیابانهای آزادی و محمدعلی جناح از سمت میدان آزادی را شامل می شد.

این اقدام به همراه اخبار منتشر شده اخیر مبنی بر برنامه ریزی برای انتقال نیرو از استانهای مختلف کشور در روز 22 بهمن به تهران و تقسیم بندی و توزیع مناطق مختلف در مسیر راهپیمایی تهران بین گروههای اعزامی از استان ها، حاکی از آن است که دولت با هزینه هنگفت، تدارک وسیعی را برای کنترل جمعیت راهپیمایی کننده روز 22 بهمن به کار بسته است.

به نظر می رسد خصوصاً اقدام در حال انجام در نصب بلندگو در مسیر طولانی راهپیمایی، به منظور پخش هماهنگ شعار و سایر اصوات با صدای بلند در طول راهپیمایی است که امکان داده شدن شعار از سوی مردم و شنیده شدن آن را ندهند.

همچنین سایت امروز گزارش می دهد که طی روزهای اخیر سطح میدان آزادی، به طرز عجیب و بی سابقه ای در حال حصارکشی و محدود شدن است. به گونه ای که تا حال حاضر، کل محوطه چمن وسط میدان آزادی بوسیله داربست محصور شده و قسمت هایی از پیاده روهای میدان نیز بوسیله داربست درحال محصور شدن است. هنوز مشخص نیست محدوده های محصور شده مذکور، برای استقرار گروههایی خاص تعبیه شده است یا قرار است در این مناطق امکان استقرار برای مردم بوجود نیامده و عملاً جای محدودی در سطح میدان برای حضور راهپیمایان وجود داشته باشد.




.

دوست سبز دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 18:08

آیت الله دستغیب:


یک نفر که نمی تواند ۷۰ میلیون را اداره کند

آیت الله علی محمد دستغیب، از اعضای مجلس خبرگان رهبری در دیدار با جمعی از فرهنگیان ضمن تاکید بر مطالبات اصلی مردم که منجر به شکل گیری انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ شد، گفته است که امروز نادیده گرفتن این خواست ها به انحراف از اصول انقلاب منجر شده است.

این عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه تاکید کرد آنچه که خواست اصلی همه مردم در انقلاب سال ۱۳۵۷ بود در یک جمله خلاصه می شود: "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی". او سپس ضمن تشریح هر یک از این مطالبات گفت که در سال ۵۷ هدف مردم این بود که رای آنها بر کشور حاکم باشد و حفظ قانون اساسی با خود آنها باشد.

آیت الله دستغیب که به اصلاح طلبان نزدیک است و در انتخابات ریاست جمهوری اخیر از نامزدی میرحسین موسوی حمایت کرده بود، در این دیدار ضمن تشریح دلایل شکل گیری انقلاب اسلامی شرایط امروز ایران را مغایر با "خواست مردم در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷" دانست.

آیت الله دستغیب در خصوص دور شدن از آرمانهای ریشه ای انقلاب گفت: "اگر همه بازگشت می کردند به وضع اولیه بیست و دوم بهمن سال پنجاه و هفت چقدر خوب بود، چه گلستانی ما داشتیم. همه دنیا انگشت به دهان می ماندند".

"یک نفر که نمی تواند ۷۰ میلیون را اداره کند"

آیت الله دستغیب در ادامه در مورد ولایت فقیه و جایگاه آن نسبت به قانون اساسی حاکم در کشور افزود: "نمی شود که فقط یک شخص عهده دار مملکت گردد. قانون باید باشد که ولی فقیه هم در این قانون اساسی گنجانده شده است. البته کسی نباید منکر ولی فقیه شود و هیچ مسلمانی نباید انکار کند. بالاخره یک مجتهد و فقیه عادلی باید میدان دار باشد ولی این طور نیست که قانون به کنار گذاشته شود، قانون باید باشد والا یک نفر که نمی تواند هفتاد میلیون را اداره کند".

در ادامه این سخنان، آیت الله دستغیب گفت که خواست آیت الله خمینی هم استقلال قوه قضاییه و مجلس، و همچنین اجرای دقیق قانون اساسی بوده است.

او در ادامه نتیجه گیری کرده است که در ۲۲ بهمن هر سال مردم در واقع همان خواست ها و مطالبات ریشه ای خود در سال ۵۷ را تکرار می کنند و خواستار عملی شدن آنها هستند. به گفته این عضو مجلس خبرگان "نادیده گرفتن این خواست موجب انحراف از بهمن پنجاه و هفت است".

به گفتته ناظران سیاسی در مجموع از سخنان آیت الله دستغیب اینطور بر می آید که شرایط امروز کشور به گونه ای است که این مطالبات عملی نشده است.

دخالت نظامیان؛ مبدا انحراف از انقلاب

آیت الله دستغیب در مورد مبدا و علت این انحراف از اصول اولیه انقلاب گفت: "نیروی انتظامی نباید در سیاست دخالت داشته باشد و به نظر می رسد امروز تمام امور مملکت از طریق سپاه و نیروی انتظامی صورت می گیرد و مردم هیچ نظر و اراده ای ندارند و این مبداء انحراف از بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت است".

آیت الله علی محمد دستغیب همچنین از نیروی انتظامی خواست که "پشت سر علما باشند، نه اینکه آنها را از میدان خارج کنند و هیچ کس هیچ آبرویی نداشته باشد".

این سخنان آیت الله دستغیب در شرایطی مطرح می شود که تا چند روز دیگر و با فرا رسیدن مراسم ۲۲ بهمن امسال گروههای مختلف مخالف دولت و معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران اعلام کرده اند که با حضور در راهپیمایی به بیان مطالبات خود خواهند پرداخت.

آیت الله دستغیب پیش از این هم چندیدن بار در ماههای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری امسال به انتقاد از نحوه برخورد با مردم و سرکوب اعتراضات آنها پرداخته بود که این موضوع سبب شد عده ای از نیروهای موسوم به لباس شخصی به مسجد قبا در شیراز که محل سخنرانی و برگزاری اغلب برنامه های آیت الله دستغیب است حمله ور شده و خسارت هایی به بار بیاورند.

این عضو مجلس خبرگان رهبری پیش از این هم نسبت به تخلف از قانون اساسی اعتراض کرده بود و از عملکرد مجلس خبرگان و اعضای آن شکایت کرده بود.




.

زیتون دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 22:09 http://zatun5.persianblog.ir

سلام
اناالشول واناالشل
انشاالله خواهدشدبهتر

همین؟؟؟؟!!!!!
خب من الان باید چی بگم؟؟؟!!!!!

سکوت سه‌شنبه 20 بهمن 1388 ساعت 00:12

سلام
اینم چون شمایید
التماس دعا
شادباشین وعاشق حق
وخدای همیشه بهارنگهدارتون

اینم چون منم؟؟!!!..ممنون از سخاوتمندیتون.!
زنده باشی و سلامت.چه بی ما و چه بازم بی ما.
خوشحال شدم اومدی..شب و روزت خوش.یاعلی مدد

فاطمه سه‌شنبه 20 بهمن 1388 ساعت 00:21

سلام بابایی از بس عجله کردم نشد نوشتمو بخونم
الان خوندمش قابل فهم نبود واسم خودم!

ممنون که اومدین شرمندم کردین!ایشا...زیر سایه ی شما سالهای سال به وبلاگ نویسم ادامه بدم!

از اشپزی حرف نزن ستایش که همه میدون من همیشه غذام میسوزه دیگه منو میشناسند!

شب بخیر

نوشته کجا را؟!.منظورت پست جدیدته؟!!
واضح بودکه..انشاالله که شما هم همیشه باشی و بنویسی.
آشپزی را بی خیال .من نیستم...چون بلد نیستم..شب خوش.

ستاره سه‌شنبه 20 بهمن 1388 ساعت 00:24

سلام و شبتان بخیر

با طنزی از ابراهیم نبوی و در ادامه پیش بینی قبلی ایشان

به روزم و منتظر حضور اولی شما !!!!!!!!!!

خدا زنده نگه داره جناب نبوی را..!!.
حتما خدمت میرسم.شب خوش یاعلی مدد

دوست سبز سه‌شنبه 20 بهمن 1388 ساعت 03:23

یک میلیارد تومان وثیقه برای آزادی فیض الله عرب سرخی


دادگاه پس از ارائه کیفرخواست، به استماع بخشی از دفاعیه عرب سرخی و وکیل وی پرداخت، اما ارائه لایحه مکتوب دفاعیه، به پایان هفته جاری موکول شد.


کلمه:بعد از ۲ بار کنسل شدن دادگاه، صبح امروز قاضی صلواتی اولین جلسه دادگاه فیض الله عرب سرخی، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، پس از گذشت ۲۱۶ روز از بازداشت وی برگزار کرد.

به گزارش نوروز، دادگاه پس از ارائه کیفرخواست، به استماع بخشی از دفاعیه عرب سرخی و وکیل وی پرداخت، اما ارائه لایحه مکتوب دفاعیه، به پایان هفته جاری موکول شد.

در جریان این جلسه، حجت الاسلام والمسلمین سیدجلال موسوی، وکیل مدافع فیض الله عرب سرخی، با توجه به عدم استطاعت وی در پرداخت مبلغ ده میلیارد ریال قرار وثیقه، درخواست تعدیل وثیقه را تقدیم دادگاه کرد.

در حاشیه دادگاه خانواده عرب سرخی موفق به دیدار و گفتگو با وی شدند. بنابر اظهارات اعضای خانواده، این فعال سیاسی از لحاظ روحی در شرایط خوبی بسر می برد.

خب بهتر نبود میگفتند آزادش نمیکنیم چون دلمون میخواد؟؟!!!!!

ستایش سه‌شنبه 20 بهمن 1388 ساعت 13:00

سلام عرض کردیم و احوالپرسی و لاغیر
میگم احیانا شما نمی خواهین آپ کنین؟
کامنتدونی اینجا ترکید

خب شما و فاطمه خانوم که به محض آپ کردن در روز اول ۶۰تا کامنت دارید ما فقیربیچاره ها ! تا دو رقمی میشه ذوق میکنیم!!!.
اما چشم...در دست اقدام است..

سوگند چهارشنبه 21 بهمن 1388 ساعت 21:31 http://sogandenik.blogfa.com

سلام وعرض ادب وتشکر

دوباره می سازمت وطن! اگر چه بـــــا خشت جان خویش

ستون بـه سقف تو می زنم، اگـر چه بـــا استخوان خویش



دوبـــــاره می بویم از تو گُل، به میل نسل جــــــــــــوان تو

دوباره می شویم از تو خون،به سیــــل اشک روان خویش



دوبــــــــاره ، یک روز آشنا، سیـــــــــاهی از خـــانه میرود

به شعر خود رنگ می زنـم، ز آبی آسمــــــــــــــان خویش



اگر چــــه صد ساله مرده ام، به گـــور خود خواهم ایستاد

که بردَرَم قلب اهـــــــــــــــــرمن، ز نعره ی آنچنان خویش



کسی که « عظم رمیم» را ، دوباره انشا کـــند به لطف

چو کوه می بخشدم شکوه، به عرصه ی امتحــــان خویش



اگر چه پیـــــــرم ولی هنـــــوز، مجال تعلیم اگــــــــــر بُوَد

جـــــــــــــوانی آغاز می کنم کنـــــار نوبـــــــاوگان خویش



حدیث حب الوطـــــن ز شوق، بـــــدان روش ساز می کنم

که جــــان شود هـــــر کلام دل، چو برگشایم دهان خویش



هنــــــــــوز در سینه آتشی، بجاست کــــــز تاب شعله اش

گمــــان ندارم به کـــــاهشی، ز گرمی این دمــــان خویش



دوباره می بخشی ام توان، اگر چه شعرم به خون نشست

دوباره می سازمت به جان، اگر چه بیش از تـوان خویش


سیمین بهبهانی


تشکر بابت ارسال این شعر زیبا.
ایام بکام..شب خوش.

سمانه دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 20:14

سلام عمو قاصدک عزیز...

داشتم آرشیو وبلاگ مریم خانومو میخوندم که به این پستش رسیدم..کدوم مطلب وبلاگتونو بیشتر دوست دارید...

دیدم شما هم نوشتید....

دوتا مطلب این یکیش بود.. یکی دیگشم خوندم اون موقع بود که من نبودم... ولی برا این یکیه بودم.. ولی باید از خودم خجالت بکشم چون الان متوجه شدم چی نوشتید

خیلی حالم بد شد.. اینا دیگه کی بودن

کبوتر بیچاره.... و اینکه شما چقدر ظریف بهش اشاره کردید ...
واقعا این پستتون عالی بوده

نمیدونم این کامنتو میبینید یا نه.. ولی من نوشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد